ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رکورد مرگ کرونایی؛ 496 نفر روز گذشته جان باختند
گروه اجتماعی / تازهترین رکورد قربانیان کرونا پس از 16 ماه شیوع اپیدمی در کشور شکسته شد. آخرین بار 26 آبان ماه بود که با فوت 486 نفر بیشترین میزان فوتیهای کرونا در یک روز در ایران ثبت شد اما با آغاز موج چهارم کرونا بهار سیاه کرونایی عنوان رکورددارترین مرگ و میر کرونا را در کشور به خودش اختصاص داده است در این میان در دومین ماه از اولین فصل سال روزهای پر مرگ و میری رقم خورده است تنها در 6 روز گذشته دو هزار و 537 نفر قربانی ویروس کرونا شدهاند. دیروز نیز با جان باختن 496 بیمار کرونایی عدد مرگ و میر با خیز تندی در آستانه ورود به مرز 500 فوتی قرار گرفت و مجموع جانباختگان این بیماری از 70 هزار نفر گذشت. همچنین آمار بستری نیز در موج چهارم با افزایش 4 برابری همراه است. در 24 ساعت منتهی به روز گذشته 21 هزار و 26 بیمار جدید در کشور شناسایی شد که سه هزار و 734 نفرشان راهی بیمارستانها شدند. این در حالی است که اوضاع 5 هزار و 244 بیمار که در بخش مراقبتهای ویژه بستریاند وخیم گزارش میشود.این عدد و رقمها در حالی ثبت و در لیست روزانه فوتیها و مبتلایان کرونا گزارش میشوند که هنوز موج چهارم کرونا به میانه نرسیده و توفندهتر از قبل میتازد. بالاترین نرخ ابتلا به بیماری نیز مربوط به تهران و هفت استان دیگر است. تنها در تهران مجموع بیماران بستری 8 هزار و 549 بیمار است که یک چهارم از این تعداد در آی سی یوها بستری هستند. بهطوریکه گزارشهای ستاد کرونای تهران نیز بر این مسأله تأکید دارند که بار بیماری کووید۱۹ کماکان در تهران در اوج قرار دارد، افزایش بیماران سرپایی در هفتههای گذشته نشان از این دارد که تعداد بستریها حداقل تا دو هفته آینده بالا خواهد بود و تا دو هفته بعدش هم مرگ و میر بالا است. همچنین به گفته سخنگوی وزارت بهداشت؛ در موج چهارم آمار مرگ و میر در بین مردان بیش از زنان است. با این اوضاع؛ اگر رفتارهای پر خطر ادامه یابد و سطح رعایت پروتکلهای بهداشتی نیز روند کاهشی به خود بگیرد، آمار مرگ و میرها بهطور معمول دو هفته پس از پیک خود را نشان میدهد و پیشبینی میشود بعد از پیک در مرگ و میرها افزایش داشته باشیم.
علیرغم اینکه تهران و 301 شهرستان قرمز در یک ماه اخیر به معنای واقعی خیز چهارم کرونا را بسیار شدید و با تلفات بالا تجربه کردهاند و مطابق آنچه فرمانده ستاد مقابله با کرونا در تهران میگوید؛ ایران در 10 روز اخیر سهمگینترین امواج کرونا را تجربه کرد با وجود این، این شرایط کماکان ادامه دار است. بنا به گفته علیرضا زالی؛ پیشبینی میشود این شرایط در تهران حداقل 10 تا 14 روز آینده تغییر شگرفی نداشته باشد. حجم بالای مراجعان سرپایی، بدحال بودن بیماران، تغییر در الگوی مراجعان بیماری، بالا رفتن سطح مراجعه بستری، وخامت حال بیماران، اشباع سریع تختها، افزایش تختهای مراقبت ویژه و تغییر در افزایش تعداد مرگ و میر شهروندان تهرانی از آثاری است که در روزهای اخیر بشدت تن بر آتش زده و صحنههای تلخ و سهمگینی را در مراکز درمانی تهران رقم زده است.
در این میان و با وجود شتاب توزیع و انجام واکسیناسیون کرونا و آغاز فاز سوم کارآزماییهای بالینی واکسنهای تولید داخل هر لحظه خطر ورود ویروس هندی نیز به کشور وجود دارد مسئولان نظام سلامت کشور بر این باورند پیش از آنکه موتاسیونهای ویروس کرونا تلفات زیادی را بهوجود بیاورد باید واکسیناسیون کرونا سرعت بگیرد. آنها راه حل این مسأله را واردات واکسن و قوت گرفتن خط تولید واکسنهای داخلی میدانند. وزیر بهداشت مدعی است واکسن داخلی کرونا از آخر اردیبهشت وارد سبد واکسیناسیون میشود. با وجود این تاکنون نزدیک به دو میلیون واکسن وارد کشور شده و تا ظهر روز گذشته 652 هزار و 903 نفر دوز اول واکسن کرونا و 171 هزار و 210 نفر نیز دوز دوم واکسن را تزریق کردهاند و بدین ترتیب مجموع واکسنهای تزریق شده در کشور به 824 هزار و 113 دوز رسیده است.
از طرفی این روزها واکسیناسیون کرونا در کشور در حالی وارد فاز دوم شده است که بازار شایعات از جمله ثبتنام واکسیناسیون کرونا نیز حسابی داغ است. در همین زمینه معاون کل وزارت بهداشت با حضور در برنامه تلویزیونی مجدداً درباره واکسیناسیون افراد بالای 80 سال توضیح داد. ایرج حریرچی اعلام کرد که واکسیناسیون بالای 80 سال از امروز در کشور آغاز شده و این افراد نیازی به ثبتنام ندارند و با آنها تماس گرفته میشود. وی تأکید کرد که مردم به آدرسهای جعلی ثبتنام برای واکسن مراجعه نکنند. واکسیناسیون در مراکز بهداشت صورت نمیگیرد و محلهایی مخصوص این کار تجهیز شدهاند. حریرچی همچنین تأکید کرد افراد بالای 70 و 75 سال در سامانه سلامت که بزودی توسط وزارت بهداشت اعلام میشود ثبتنام کنند.
دیروز کارآزمایی بالینی فاز سوم واکسن مشترک کرونای نوترکیب «کنژوکه» انستیتو پاستور ایران و انستیتو فینلای کوبا در دانشگاه علم پزشکی اصفهان آغاز شد. این واکسن که از مراحل قبلی با موفقیت گذر کرده، در حال تکمیل مراحل کارآزمایی بالینی است. کارآزمایی بالینی فاز سوم واکسن مشترک کوبا و ایران روی ۲۰ هزار داوطلب در هشت استان انجام میشود که سهم شهر اصفهان سه هزار داوطلب است. همچنین قرار است در هفت استان کشور و هشت دانشگاه علوم پزشکی شامل مازندران، بابل، اصفهان، یزد، کرمان، هرمزگان، همدان و زنجان مورد مطالعه قرار گیرد و مجموعاً در کل این هفت استان، ۲۴ هزار داوطلب وارد مطالعه میشوند که از هر دانشگاه علوم پزشکی، بالغ بر ۳۰۰۰ نفر پذیرش خواهند شد. علاوه بر این در کوبا نیز ۴۴ هزار نفر در فاز سوم کارآزمایی بالینی این واکسن شرکت میکنند. واکسن ایرانی – کوبایی قطعات مختلف ویروس کرونا روی یک قطعه نصب شده و بنا به گفته رئیس انستیتو پاستور این ویژگی ایمنی زایی را بسیار مؤثرتر میکند و با چندین جهش ویروس مقابله میشود. علاوه بر این واکسن انستیتو پاستور اولین واکسنی است که دوز بوستر (یادآور) دارد و افرادی که قبلاً واکسن گرفتهاند یادآوری واکسن میتواند چندین برابر سیستم ایمنی را تحریک کند. به گفته بیگلری؛ اکنون فایزر و شرکتهای دیگر تولید کننده واکسن شروع به تولید دوز یادآور واکسن کردهاند. این دومین همکاری ایران و انستیتو فینلای کوبا است که مشترکاً واکسن تولید میکنند؛ پیش از این ایران و کوبا واکسن هپاتیت را با همکاری هم تولید کردهاند. از طرفی بنا به گفته رئیس انستیتو پاستور ایران؛ کمتر ایرانی را میتوان پیدا کرد که واکسنی از انستیتو پاستور نگرفته باشد واکسن کرونا نیز بعد از مجوز تولید وزارت بهداشت وارد فاز واکسیناسیون عمومی میشود.
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که در این مراسم حضور داشت واکسن انستیتو پاستور را یکی از مؤثرترین واکسنهای کرونا در جهان معرفی کرد و گفت: واردات واکسن قطرهچکانی است، ۸۵ درصد واکسن را هفت کشور مصرف میکنند و اگر سفرهشان سرریز شد، به بقیه هم میدهند.
سعید نمکی با بیان اینکه با موتاسیونهای داخل سرزمینی ویروس کرونا مواجه خواهیم شد، افزود: اعتقاد من این بود که کووید19 حداقل سه سال آینده، ما را گرفتار میکند و حداقل شش ماه یکبار باید واکسن بزنیم، اعتقادم بر این بود که برای موتاسیونها خودمان باید طراحی کنیم. ما موتاسیونهای درون سرزمینی خواهیم داشت که متفاوت است با موتاسیونهای آفریقایی و برزیلی و انگلیسی و.... ما در درون این سرزمین با گستردگی اقلیم ونژاد و ژنتیک مختلف موتاسیونهای درون سرزمینی خواهیم داشت و باید مؤسساتی داشته باشیم که بتواند برای این موتاسیون گام به گام قدمهای تند بردارد. این کار زیرساخت میخواهد. وی با بیان اینکه قطار تولید واکسن کرونا در کشور راه افتاد و ترمزی برای آن نیست، عنوان کرد: بعد از اردیبهشت تحولی در تولید داخلی واکسن کرونا خواهیم داشت.
گفتنی است؛ اولین تزریق واکسن ایرانی - کوبایی کرونا نیز به دکتر محمد مهدی گویا- رئیس مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت انجام شد و دومین تزریق هم به دکتر علیرضا بیگلری- رئیس انستیتو پاستور ایران انجام شد.
علیرغم اینکه تهران و 301 شهرستان قرمز در یک ماه اخیر به معنای واقعی خیز چهارم کرونا را بسیار شدید و با تلفات بالا تجربه کردهاند و مطابق آنچه فرمانده ستاد مقابله با کرونا در تهران میگوید؛ ایران در 10 روز اخیر سهمگینترین امواج کرونا را تجربه کرد با وجود این، این شرایط کماکان ادامه دار است. بنا به گفته علیرضا زالی؛ پیشبینی میشود این شرایط در تهران حداقل 10 تا 14 روز آینده تغییر شگرفی نداشته باشد. حجم بالای مراجعان سرپایی، بدحال بودن بیماران، تغییر در الگوی مراجعان بیماری، بالا رفتن سطح مراجعه بستری، وخامت حال بیماران، اشباع سریع تختها، افزایش تختهای مراقبت ویژه و تغییر در افزایش تعداد مرگ و میر شهروندان تهرانی از آثاری است که در روزهای اخیر بشدت تن بر آتش زده و صحنههای تلخ و سهمگینی را در مراکز درمانی تهران رقم زده است.
در این میان و با وجود شتاب توزیع و انجام واکسیناسیون کرونا و آغاز فاز سوم کارآزماییهای بالینی واکسنهای تولید داخل هر لحظه خطر ورود ویروس هندی نیز به کشور وجود دارد مسئولان نظام سلامت کشور بر این باورند پیش از آنکه موتاسیونهای ویروس کرونا تلفات زیادی را بهوجود بیاورد باید واکسیناسیون کرونا سرعت بگیرد. آنها راه حل این مسأله را واردات واکسن و قوت گرفتن خط تولید واکسنهای داخلی میدانند. وزیر بهداشت مدعی است واکسن داخلی کرونا از آخر اردیبهشت وارد سبد واکسیناسیون میشود. با وجود این تاکنون نزدیک به دو میلیون واکسن وارد کشور شده و تا ظهر روز گذشته 652 هزار و 903 نفر دوز اول واکسن کرونا و 171 هزار و 210 نفر نیز دوز دوم واکسن را تزریق کردهاند و بدین ترتیب مجموع واکسنهای تزریق شده در کشور به 824 هزار و 113 دوز رسیده است.
از طرفی این روزها واکسیناسیون کرونا در کشور در حالی وارد فاز دوم شده است که بازار شایعات از جمله ثبتنام واکسیناسیون کرونا نیز حسابی داغ است. در همین زمینه معاون کل وزارت بهداشت با حضور در برنامه تلویزیونی مجدداً درباره واکسیناسیون افراد بالای 80 سال توضیح داد. ایرج حریرچی اعلام کرد که واکسیناسیون بالای 80 سال از امروز در کشور آغاز شده و این افراد نیازی به ثبتنام ندارند و با آنها تماس گرفته میشود. وی تأکید کرد که مردم به آدرسهای جعلی ثبتنام برای واکسن مراجعه نکنند. واکسیناسیون در مراکز بهداشت صورت نمیگیرد و محلهایی مخصوص این کار تجهیز شدهاند. حریرچی همچنین تأکید کرد افراد بالای 70 و 75 سال در سامانه سلامت که بزودی توسط وزارت بهداشت اعلام میشود ثبتنام کنند.
دیروز کارآزمایی بالینی فاز سوم واکسن مشترک کرونای نوترکیب «کنژوکه» انستیتو پاستور ایران و انستیتو فینلای کوبا در دانشگاه علم پزشکی اصفهان آغاز شد. این واکسن که از مراحل قبلی با موفقیت گذر کرده، در حال تکمیل مراحل کارآزمایی بالینی است. کارآزمایی بالینی فاز سوم واکسن مشترک کوبا و ایران روی ۲۰ هزار داوطلب در هشت استان انجام میشود که سهم شهر اصفهان سه هزار داوطلب است. همچنین قرار است در هفت استان کشور و هشت دانشگاه علوم پزشکی شامل مازندران، بابل، اصفهان، یزد، کرمان، هرمزگان، همدان و زنجان مورد مطالعه قرار گیرد و مجموعاً در کل این هفت استان، ۲۴ هزار داوطلب وارد مطالعه میشوند که از هر دانشگاه علوم پزشکی، بالغ بر ۳۰۰۰ نفر پذیرش خواهند شد. علاوه بر این در کوبا نیز ۴۴ هزار نفر در فاز سوم کارآزمایی بالینی این واکسن شرکت میکنند. واکسن ایرانی – کوبایی قطعات مختلف ویروس کرونا روی یک قطعه نصب شده و بنا به گفته رئیس انستیتو پاستور این ویژگی ایمنی زایی را بسیار مؤثرتر میکند و با چندین جهش ویروس مقابله میشود. علاوه بر این واکسن انستیتو پاستور اولین واکسنی است که دوز بوستر (یادآور) دارد و افرادی که قبلاً واکسن گرفتهاند یادآوری واکسن میتواند چندین برابر سیستم ایمنی را تحریک کند. به گفته بیگلری؛ اکنون فایزر و شرکتهای دیگر تولید کننده واکسن شروع به تولید دوز یادآور واکسن کردهاند. این دومین همکاری ایران و انستیتو فینلای کوبا است که مشترکاً واکسن تولید میکنند؛ پیش از این ایران و کوبا واکسن هپاتیت را با همکاری هم تولید کردهاند. از طرفی بنا به گفته رئیس انستیتو پاستور ایران؛ کمتر ایرانی را میتوان پیدا کرد که واکسنی از انستیتو پاستور نگرفته باشد واکسن کرونا نیز بعد از مجوز تولید وزارت بهداشت وارد فاز واکسیناسیون عمومی میشود.
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که در این مراسم حضور داشت واکسن انستیتو پاستور را یکی از مؤثرترین واکسنهای کرونا در جهان معرفی کرد و گفت: واردات واکسن قطرهچکانی است، ۸۵ درصد واکسن را هفت کشور مصرف میکنند و اگر سفرهشان سرریز شد، به بقیه هم میدهند.
سعید نمکی با بیان اینکه با موتاسیونهای داخل سرزمینی ویروس کرونا مواجه خواهیم شد، افزود: اعتقاد من این بود که کووید19 حداقل سه سال آینده، ما را گرفتار میکند و حداقل شش ماه یکبار باید واکسن بزنیم، اعتقادم بر این بود که برای موتاسیونها خودمان باید طراحی کنیم. ما موتاسیونهای درون سرزمینی خواهیم داشت که متفاوت است با موتاسیونهای آفریقایی و برزیلی و انگلیسی و.... ما در درون این سرزمین با گستردگی اقلیم ونژاد و ژنتیک مختلف موتاسیونهای درون سرزمینی خواهیم داشت و باید مؤسساتی داشته باشیم که بتواند برای این موتاسیون گام به گام قدمهای تند بردارد. این کار زیرساخت میخواهد. وی با بیان اینکه قطار تولید واکسن کرونا در کشور راه افتاد و ترمزی برای آن نیست، عنوان کرد: بعد از اردیبهشت تحولی در تولید داخلی واکسن کرونا خواهیم داشت.
گفتنی است؛ اولین تزریق واکسن ایرانی - کوبایی کرونا نیز به دکتر محمد مهدی گویا- رئیس مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت انجام شد و دومین تزریق هم به دکتر علیرضا بیگلری- رئیس انستیتو پاستور ایران انجام شد.
واکسن ایرانی از زبان داوطلبان تزریق
بیماری خارجی، ایمنی ملی
یوسف حیدری
گزارش نویس
وقتی برگه داوطلبان تزریق واکسن را امضا میکردند ایمان داشتند این راه به موفقیت ختم خواهد شد. هر روز در فضای مجازی و برخی رسانهها مطالبی از خطرات این واکسن میدیدند اما اینها برای یک پزشک متخصص همان معنایی را ندارد که برای ما. به هرحال داوطلب تزریق واکسن ایرانی شدند و حالا هم میگویند وقتی داوطلبانه واکسن ایرانی را تزریق کردند خیلی از دانشجویان خودشان، همکاران و لااقل بخشی از مردم به واکسن ایرانی اعتماد پیدا کردند. سید ناصر عمادی استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران و پزشک بدون مرز و دکتر سید رسول مظهری متخصص ژنتیک، دو پزشکی هستند که در میان 50 داوطلب تزریق واکسن «کووایران برکت» در فاز اول و دوم حضور داشتهاند. میگویند داوطلب شدن برای تزریق واکسن ایرانی بزرگترین تصمیم زندگیشان بوده و نتایج خوبی هم تا امروز گرفتهاند. از نگاه آنها دنیای بعد از تزریق واکسن، دنیای ایمن و بازگشت به زندگی عادی است.
دکتر سیدناصر عمادی میگوید مقابله با ویروس کرونا مثل دفاع مقدس است، باید برای نجات مردم جانفشانی کرد: «من افتخار جانبازی دارم و از شهدا یاد گرفتهام در راه وطن باید از همه چیز گذشت. اگر دیروز با سلاح و مهمات از کشور دفاع میکردیم امروز باید با واکسن از مردم و کشور دفاع کنیم. با این نگاه بهعنوان یک پزشک و استاد دانشگاه داوطلب تزریق واکسن ایرانی شدم تا سهمی در نتیجه دادن تحقیقات و تولید این واکسن داشته باشم. روزی که قرار شد واکسن ایرانی برکت تزریق کنم امضا و اثر انگشت گرفتند تا اگر دچار عارضهای شدم، مدعی نباشم. البته من با کارگر یا کارمندی که داوطلب تزریق واکسن شده فرقی ندارم و هدف همه سربلندی ایران در مسیر این دستاورد بزرگ علمی است. فقط میخواستم بهعنوان یک پزشک برای همکاران و دانشجویان خودم قوت قلبی باشم. میدانستم وقتی داوطلب تزریق واکسن ایرانی شوم خیلی از دوستان و دانشجویان و مردمی که طی سالها طبابت با آنها برخورد دارم ،اعتمادشان به تولید ملی بخصوص در زمینه واکسن بیشتر میشود. این را در پیامهایشان حس میکنم. برخی با تعجب میپرسند مگر ایران میتواند واکسن تولید کند؟ خیلیها هم میگویند با توجه به اینکه شما در بسیاری از کشورهای دنیا کارهای تحقیقاتی و علمی انجام دادهاید، کار شما باعث شد به واکسن ایرانی اطمینان پیدا کنیم. حتی تعدادی از هموطنان ایرانی که در اروپا زندگی میکنند میگویند چون شما تزریق کردهاید و نتایج آن هم تا حالا رضایتبخش است ماهم منتظر واکسن ایرانی میمانیم.»
دکتر عمادی اعتماد به واکسن ایرانی را بهترین تصمیم زندگیاش میداند و معتقد است برای مقابله با کرونا واکسن ایرانی میتواند نقش مهمی داشته باشد: «موفقیت این واکسن بسیار بالا است. گرچه ممکن است مثل خیلی از واکسنها چند درصدی هم خطر داشته باشد. خوشبختانه این واکسن عارضهای در من ایجاد نکرد و باعث تولید آنتیبادی شد. بعد از تزریق هر دو دوز واکسن برکت عارضه کمی داشتم و بعد از چهار روز قرنطینه طی چهار مرحله آزمایش مشخص شد فعالیت همه اندامهای بدنم نرمال است. آنتی بادی خونم افزایش پیدا کرده و در روزهای آینده نیز بالاتر هم خواهد رفت. وقتی نتایج اثربخشی واکسن را برای مردم تشریح میکنم اعتماد آنها بیشتر میشود. در تیرماه هم وقتی به تولید انبوه برسد بهطور حتم مردم تمایل بیشتری برای تزریق این واکسن خواهند داشت. بزرگترین سؤالی که ممکن است در این زمینه مطرح شود این است که با توجه به فاکتورهای مثبت واکسن ایرانی چرا زودتر برای تولید آن اقدام نکردیم؟ واقعیت این است اگر این کار زودتر انجام میشد امروز میتوانستیم بسیاری از مردم را در برابر کرونا واکسینه کنیم.»
دکتر سید رسول مظهری هم میگوید روزی که برای تزریق واکسن ایرانی داوطلب شدم به این باور رسیده بودم که من هم باید برای بومیسازی این دستاورد بزرگ علمی سهمی داشته باشم. حس بسیار خوبی است که برای به ثمر رسیدن این پروژه بزرگ علمی که محققان کشور برای آن تلاش زیادی کردهاند پیشگام شویم و همه خطرات احتمالی را بپذیریم تا این کار پیش برود: «بهعنوان یک پزشک معتقدم ارزش کار یک داوطلب عادی برای تزریق واکسن ایرانی که دانش پزشکی هم ندارد از کاری که من کردم بالاتر است. همه 1200 نفری که برای دریافت واکسن ایرانی کرونا داوطلب شده بودند انگیزه ملی و معنوی داشتند و به مراتب کار آنها از من که نسبت به این واکسن شناخت دارم و همه احتمالات را بررسی کرده بودم بیشتراست. باید با صبر و بردباری به محققان ایرانی کمک کنیم تا هرچه زودتر این واکسن را به مرحله تولید انبوه برسانند و در فضای مجازی واکسن هراسی نکنیم. من اطمینان دارم که از نمونههای خارجی بهتر خواهد بود.»
دکتر مظهری درباره ویژگیهای این واکسن ایرانی و دلایل برتری آن نسبت به واکسنهای خارجی توضیح میدهد: «از ابتدا در روند تولید واکسن کووایران برکت حضور داشتم و معتقدم واکسن ایرانی به چند دلیل برتر از واکسنهای خارجی است. اول اینکه واکسنهایی مثل فایزر که در خارج تولید میشوند پلتفرم جدید دارند. این پلتفرم بر اساس ژنوم ویروس است و محققانی که این واکسن را تولید کردهاند هنوز درباره پلتفرم آن تجربه کافی ندارند. بهطور حتم اگر شرایط اپیدمی و اضطرار نبود FDA و WHO به این زودی به این واکسن مجوز نمیدادند و باید مطالعات در زمینه این نوع واکسن کامل میشد. به نظر من ریسک تزریق این نوع واکسنها بالاست اما پلتفرم واکسن ایرانی یکی از چند نوع واکسنی است که قبلاً تجربه شده و مثل واکسن سرخک یا واکسنهای دیگری است که 70 سال است در ایران تولید میشود. اگر هم ایران واکسن کرونا را تولید نمیکرد و قرار بود از خارج وارد کنیم منتظر میماندم تا واکسنی که با این پلتفرم تولید میشود وارد شود. مثل واکسن بهارات هند یا اسپوتنیک روس. دوم اینکه با تولید واکسن ایرانی میتوانیم از وارد کردن واکسن بینیاز شویم.»
دکتر مظهری درباره اثربخشی واکسن ایرانی و نتایجی که بعد از تزریق واکسن به آن رسیده است هم به نکات جالبی اشاره میکند: «بعد از تزریق هر دو دوز واکسن شرایط خوبی دارم و در مقایسه با همکاران دیگر که واکسن خارجی دریافت کردهاند عارضه کمتری داشتم. سطح آنتی بادی خونم در آزمایشهای مختلفی که انجام دادم افزایش پیدا کرده. قبل از تزریق نوبت دوم آنتی بادی روی عدد 4/5 قرار داشت و از 28 روز بعد از تزریق دوم انتظار داریم که سطح آنتی بادی بیشتر هم بشود. با تزریق این واکسن بهدنبال این بودیم که دو موضوع ایمن و اثربخش بودن آن را بررسی کنیم. خوشبختانه شواهد نشان میدهد که ایمنی این واکسن بالا است. البته در بحث ماندگاری آنتی بادی باید دید در طول زمان چه اتفاقی میافتد. حتی کسانی که واکسن خارجی هم زدهاند باید در طول زمان بررسی شوند که میزان ماندگاری آنتی بادی در بدن آنها چه مقدار است. آیا هر سال نیاز به تزریق مجدد هست یا با یک بار تزریق ایمنی طولانی مدت ایجاد میشود؟»
دنیای بعد از تزریق واکسن دنیای شیرینی است. این دنیا زمانی زیباتر میشود که همه مردم با تزریق واکسن ایمن شوند. دکتر عمادی از حس اعتمادی که بعد از تزریق واکسن پیدا کرده این گونه میگوید: «بعد از تزریق واکسن ایرانی با حس اعتماد و اطمینان خاصی از خانه خارج میشوم، با شور و اشتیاق بیشتری برای خدمت به مردم به کلینیک و بیمارستان میروم چون یک قوت قلب و سیستم دفاعی در خودم حس میکنم و همین حس باعث میشود کمتر خسته شوم.»
دکتر مظهری هم معتقد است دنیای بعد از واکسن زمانی زیباتر میشود که همه مردم با تزریق واکسن ایمن شوند: «به هر حال ممکن است من و داوطلبان دیگر بعد از تزریق واکسن کمتر استرس داشته باشیم اما وقتی همه مردم جامعه واکسن دریافت کنند و ایمن شوند آن وقت دنیای متفاوتتری را باهم تجربه میکنیم. فاز سوم تزريق اين واكسن به داوطلبان روز يكشنبه آغاز شد و اميدوارم با تولید و تزریق گسترده واکسن ایرانی در نیمه دوم سال بتوانیم جامعه را در برابر این ویروس ایمن کنیم.»
گزارش نویس
وقتی برگه داوطلبان تزریق واکسن را امضا میکردند ایمان داشتند این راه به موفقیت ختم خواهد شد. هر روز در فضای مجازی و برخی رسانهها مطالبی از خطرات این واکسن میدیدند اما اینها برای یک پزشک متخصص همان معنایی را ندارد که برای ما. به هرحال داوطلب تزریق واکسن ایرانی شدند و حالا هم میگویند وقتی داوطلبانه واکسن ایرانی را تزریق کردند خیلی از دانشجویان خودشان، همکاران و لااقل بخشی از مردم به واکسن ایرانی اعتماد پیدا کردند. سید ناصر عمادی استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران و پزشک بدون مرز و دکتر سید رسول مظهری متخصص ژنتیک، دو پزشکی هستند که در میان 50 داوطلب تزریق واکسن «کووایران برکت» در فاز اول و دوم حضور داشتهاند. میگویند داوطلب شدن برای تزریق واکسن ایرانی بزرگترین تصمیم زندگیشان بوده و نتایج خوبی هم تا امروز گرفتهاند. از نگاه آنها دنیای بعد از تزریق واکسن، دنیای ایمن و بازگشت به زندگی عادی است.
دکتر سیدناصر عمادی میگوید مقابله با ویروس کرونا مثل دفاع مقدس است، باید برای نجات مردم جانفشانی کرد: «من افتخار جانبازی دارم و از شهدا یاد گرفتهام در راه وطن باید از همه چیز گذشت. اگر دیروز با سلاح و مهمات از کشور دفاع میکردیم امروز باید با واکسن از مردم و کشور دفاع کنیم. با این نگاه بهعنوان یک پزشک و استاد دانشگاه داوطلب تزریق واکسن ایرانی شدم تا سهمی در نتیجه دادن تحقیقات و تولید این واکسن داشته باشم. روزی که قرار شد واکسن ایرانی برکت تزریق کنم امضا و اثر انگشت گرفتند تا اگر دچار عارضهای شدم، مدعی نباشم. البته من با کارگر یا کارمندی که داوطلب تزریق واکسن شده فرقی ندارم و هدف همه سربلندی ایران در مسیر این دستاورد بزرگ علمی است. فقط میخواستم بهعنوان یک پزشک برای همکاران و دانشجویان خودم قوت قلبی باشم. میدانستم وقتی داوطلب تزریق واکسن ایرانی شوم خیلی از دوستان و دانشجویان و مردمی که طی سالها طبابت با آنها برخورد دارم ،اعتمادشان به تولید ملی بخصوص در زمینه واکسن بیشتر میشود. این را در پیامهایشان حس میکنم. برخی با تعجب میپرسند مگر ایران میتواند واکسن تولید کند؟ خیلیها هم میگویند با توجه به اینکه شما در بسیاری از کشورهای دنیا کارهای تحقیقاتی و علمی انجام دادهاید، کار شما باعث شد به واکسن ایرانی اطمینان پیدا کنیم. حتی تعدادی از هموطنان ایرانی که در اروپا زندگی میکنند میگویند چون شما تزریق کردهاید و نتایج آن هم تا حالا رضایتبخش است ماهم منتظر واکسن ایرانی میمانیم.»
دکتر عمادی اعتماد به واکسن ایرانی را بهترین تصمیم زندگیاش میداند و معتقد است برای مقابله با کرونا واکسن ایرانی میتواند نقش مهمی داشته باشد: «موفقیت این واکسن بسیار بالا است. گرچه ممکن است مثل خیلی از واکسنها چند درصدی هم خطر داشته باشد. خوشبختانه این واکسن عارضهای در من ایجاد نکرد و باعث تولید آنتیبادی شد. بعد از تزریق هر دو دوز واکسن برکت عارضه کمی داشتم و بعد از چهار روز قرنطینه طی چهار مرحله آزمایش مشخص شد فعالیت همه اندامهای بدنم نرمال است. آنتی بادی خونم افزایش پیدا کرده و در روزهای آینده نیز بالاتر هم خواهد رفت. وقتی نتایج اثربخشی واکسن را برای مردم تشریح میکنم اعتماد آنها بیشتر میشود. در تیرماه هم وقتی به تولید انبوه برسد بهطور حتم مردم تمایل بیشتری برای تزریق این واکسن خواهند داشت. بزرگترین سؤالی که ممکن است در این زمینه مطرح شود این است که با توجه به فاکتورهای مثبت واکسن ایرانی چرا زودتر برای تولید آن اقدام نکردیم؟ واقعیت این است اگر این کار زودتر انجام میشد امروز میتوانستیم بسیاری از مردم را در برابر کرونا واکسینه کنیم.»
دکتر سید رسول مظهری هم میگوید روزی که برای تزریق واکسن ایرانی داوطلب شدم به این باور رسیده بودم که من هم باید برای بومیسازی این دستاورد بزرگ علمی سهمی داشته باشم. حس بسیار خوبی است که برای به ثمر رسیدن این پروژه بزرگ علمی که محققان کشور برای آن تلاش زیادی کردهاند پیشگام شویم و همه خطرات احتمالی را بپذیریم تا این کار پیش برود: «بهعنوان یک پزشک معتقدم ارزش کار یک داوطلب عادی برای تزریق واکسن ایرانی که دانش پزشکی هم ندارد از کاری که من کردم بالاتر است. همه 1200 نفری که برای دریافت واکسن ایرانی کرونا داوطلب شده بودند انگیزه ملی و معنوی داشتند و به مراتب کار آنها از من که نسبت به این واکسن شناخت دارم و همه احتمالات را بررسی کرده بودم بیشتراست. باید با صبر و بردباری به محققان ایرانی کمک کنیم تا هرچه زودتر این واکسن را به مرحله تولید انبوه برسانند و در فضای مجازی واکسن هراسی نکنیم. من اطمینان دارم که از نمونههای خارجی بهتر خواهد بود.»
دکتر مظهری درباره ویژگیهای این واکسن ایرانی و دلایل برتری آن نسبت به واکسنهای خارجی توضیح میدهد: «از ابتدا در روند تولید واکسن کووایران برکت حضور داشتم و معتقدم واکسن ایرانی به چند دلیل برتر از واکسنهای خارجی است. اول اینکه واکسنهایی مثل فایزر که در خارج تولید میشوند پلتفرم جدید دارند. این پلتفرم بر اساس ژنوم ویروس است و محققانی که این واکسن را تولید کردهاند هنوز درباره پلتفرم آن تجربه کافی ندارند. بهطور حتم اگر شرایط اپیدمی و اضطرار نبود FDA و WHO به این زودی به این واکسن مجوز نمیدادند و باید مطالعات در زمینه این نوع واکسن کامل میشد. به نظر من ریسک تزریق این نوع واکسنها بالاست اما پلتفرم واکسن ایرانی یکی از چند نوع واکسنی است که قبلاً تجربه شده و مثل واکسن سرخک یا واکسنهای دیگری است که 70 سال است در ایران تولید میشود. اگر هم ایران واکسن کرونا را تولید نمیکرد و قرار بود از خارج وارد کنیم منتظر میماندم تا واکسنی که با این پلتفرم تولید میشود وارد شود. مثل واکسن بهارات هند یا اسپوتنیک روس. دوم اینکه با تولید واکسن ایرانی میتوانیم از وارد کردن واکسن بینیاز شویم.»
دکتر مظهری درباره اثربخشی واکسن ایرانی و نتایجی که بعد از تزریق واکسن به آن رسیده است هم به نکات جالبی اشاره میکند: «بعد از تزریق هر دو دوز واکسن شرایط خوبی دارم و در مقایسه با همکاران دیگر که واکسن خارجی دریافت کردهاند عارضه کمتری داشتم. سطح آنتی بادی خونم در آزمایشهای مختلفی که انجام دادم افزایش پیدا کرده. قبل از تزریق نوبت دوم آنتی بادی روی عدد 4/5 قرار داشت و از 28 روز بعد از تزریق دوم انتظار داریم که سطح آنتی بادی بیشتر هم بشود. با تزریق این واکسن بهدنبال این بودیم که دو موضوع ایمن و اثربخش بودن آن را بررسی کنیم. خوشبختانه شواهد نشان میدهد که ایمنی این واکسن بالا است. البته در بحث ماندگاری آنتی بادی باید دید در طول زمان چه اتفاقی میافتد. حتی کسانی که واکسن خارجی هم زدهاند باید در طول زمان بررسی شوند که میزان ماندگاری آنتی بادی در بدن آنها چه مقدار است. آیا هر سال نیاز به تزریق مجدد هست یا با یک بار تزریق ایمنی طولانی مدت ایجاد میشود؟»
دنیای بعد از تزریق واکسن دنیای شیرینی است. این دنیا زمانی زیباتر میشود که همه مردم با تزریق واکسن ایمن شوند. دکتر عمادی از حس اعتمادی که بعد از تزریق واکسن پیدا کرده این گونه میگوید: «بعد از تزریق واکسن ایرانی با حس اعتماد و اطمینان خاصی از خانه خارج میشوم، با شور و اشتیاق بیشتری برای خدمت به مردم به کلینیک و بیمارستان میروم چون یک قوت قلب و سیستم دفاعی در خودم حس میکنم و همین حس باعث میشود کمتر خسته شوم.»
دکتر مظهری هم معتقد است دنیای بعد از واکسن زمانی زیباتر میشود که همه مردم با تزریق واکسن ایمن شوند: «به هر حال ممکن است من و داوطلبان دیگر بعد از تزریق واکسن کمتر استرس داشته باشیم اما وقتی همه مردم جامعه واکسن دریافت کنند و ایمن شوند آن وقت دنیای متفاوتتری را باهم تجربه میکنیم. فاز سوم تزريق اين واكسن به داوطلبان روز يكشنبه آغاز شد و اميدوارم با تولید و تزریق گسترده واکسن ایرانی در نیمه دوم سال بتوانیم جامعه را در برابر این ویروس ایمن کنیم.»
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
علت افتتاح نشدن کارخانه بازیافت/ آقای سیروان: علت عدم راه اندازی و افتتاح کارخانه بازیافت زباله اسلام آباد ایلام چیست. از مسئولان انتظار پاسخگویی داریم.
تزریق واکسن کرونا با قیمت آزاد/ آقای پیکانی: متأسفانه شاهد تزریق واکسن کرونا با قیمت 2 تا 5 ملیون تومان هستیم. از وزیر و مسئولان محترم خواستار پیگیری این موضوع هستم.
هزینه بالای درمان نسبت به حقوق ها/ خانم تقوی: رقمهایی که بابت افزایش حقوق بازنشستگان در نظر گرفته شده بسیار کمتر از هزینههایی است که بنده برای درمان فرزندم پرداخت میکنم. ضمناً از مسئولان میخواهم که حقوق عقب افتاده بازنشستگان را زودتر پرداخت کنند.
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
علت افتتاح نشدن کارخانه بازیافت/ آقای سیروان: علت عدم راه اندازی و افتتاح کارخانه بازیافت زباله اسلام آباد ایلام چیست. از مسئولان انتظار پاسخگویی داریم.
تزریق واکسن کرونا با قیمت آزاد/ آقای پیکانی: متأسفانه شاهد تزریق واکسن کرونا با قیمت 2 تا 5 ملیون تومان هستیم. از وزیر و مسئولان محترم خواستار پیگیری این موضوع هستم.
هزینه بالای درمان نسبت به حقوق ها/ خانم تقوی: رقمهایی که بابت افزایش حقوق بازنشستگان در نظر گرفته شده بسیار کمتر از هزینههایی است که بنده برای درمان فرزندم پرداخت میکنم. ضمناً از مسئولان میخواهم که حقوق عقب افتاده بازنشستگان را زودتر پرداخت کنند.
سهشنبههای شعر «ایران»
کارنامهخوانی جوایز شعر
گروه فرهنگی: جوایز شعر تلاش میکنند که وضعیت یک دوره شعری را با متر و معیار خویش بسنجند و متناسب با ظرفیتهای علمی و توان حرفهای، بر جریان شعر اثرگذار باشند. بدیهی است کیفیت این اثرگذاری مرهون مؤلفههایی همچون سیاستگذاری ادبی، انتخاب دبیر و داوران، استقبال رسانهای و در نهایت «جایزه» است. شاید اگر جوایز شعری چهاردهه اخیر را فقط بخواهیم نام ببریم یک سیاهه مفصل شود، اما اغلب این جوایز چون زاده دغدغههای ادبی نبودهاند منقرض شدهاند و بسیاری نیز به حکم بضاعت مالی، اختلافات درونی، عدم اقبال مخاطبان و... از نفس افتادهاند. اتفاق مهم هر جایزه وقتی رقم میخورد که منتخبان از طرف جامعه ادبی پس زده نشوند و به جمع پدیدهها و سرمایههای شعر اضافه شوند. رسالت یک جایزه اگر همین پدیدهافزایی و سرمایهآفرینی ادبی در نظر گرفته شود، کافی است. بسیاری از این جوایز بهدلیل کمتوجهیهای رسانهای و بُعد مسافت با پایتخت، دیده نمیشوند و دچار بیمهریاند اما با تورق جوایز مشهورتر شعر متوجه میشویم که در میان منتخبان جوایز پایتختی، نامهای برخاسته از این جوایز، قابل ملاحظهاند. سهشنبههای شعر در نظر دارد با معرفی و مرور جایزههای شعر استانها، راهکارهای اجرایی و زمینههای پذیرش جامعه ادبی را در این باره بررسی کند. بدیهی است علاقهمندیم مخاطبان این صفحه در این بررسیها مشارکت داشته باشند و در مقام برگزارکننده، دبیر، داور و شرکتکننده، دیدگاههای خود را در قالب یادداشت برای ما ارسال کنند. در این شماره به جایزه کتاب سال الوند که در استان همدان برگزار میشود پرداختهایم و در شمارههای بعدی بهجایزه شعر خوزستان، جایزه جم بوشهر و... نگاهی خواهیم داشت.
جایزه کتاب سال الوند
اولین دوره جایزه کتاب سال الوند در سال ۱۳۹۷ برگزار شد. دوره دوم سال ۱۳۹۸ و دوره سوم که دوره اخیر بود بهدلیل رعایت دستورالعملها اول قرار بود در پایان سال ۱۳۹۹ برگزار شود اما به امید بهبودی اوضاع و به تصمیم برگزارکنندگان مقرر شد بهصورت غیرحضوری و با انتشار نام برگزیدگان در رسانهها برگزار شود. در دوره نخست «فرزاد آبادی» برای مجموعه شعر «گفتوگو با تاریکی» جایزه کتاب سال الوند را دریافت کرد، همچنین تندیس جایزه به انتخاب انجمن علمی نقد ادبی به سیدرضا محمدی برای مجموعه شعر «روح اندوهگین یک شاعر» تعلق گرفت.
در دوره دوم «فرامرز سهدهی» با مجموعه شعر «فنجان شکسته در پاییز فروپاشی» در بخش «کتاب سال شعر الوند» و «محمدرضا ترکی» با مجموعه شعر «سالهای بیترانگی» در بخش «جایزه ویژه انجمن علمی نقد ادبی ایران» معرفی شدند. از «حسنا محمدزاده» با کتاب «پری روز» نیز در این بخش تقدیر شد. در دومین دوره، یک بخش به جایزه اضافه شده بود که بخش شاعران استان همدان بود. در نخستین دوره از این بخش، محسن جعفری از ملایر تندیس جایزه را دریافت کرد و از کمال امرایی از همدان و لیلا اوحدی از ملایر تقدیر شد. همچنین از حدیثه یاری بهعنوان کمسنترین شرکتکننده جایزه بهعنوان «شاعر امید» تقدیر شد.
در نهایت در دوره سوم نیز در بخش کتاب سال، «ترانههای گمشده در کوچههای باد» از «محمود معتقدی» تقدیر و «جنون دارد این دوچرخه» از ایرج ضیایی برگزیده شد. منتخب انجمن علمی نقد ادبی نیز در این دوره، مجموعه «سوسن» از فاطمه سالاروند بود. برگزیده استانی نیز شادی صالحی از نهاوند و تقدیریهای این بخش نیز مریم فعلهگری و مهدی طراوتیتوانا از همدان بودند.
حسن گوهری، دبیر سومین دوره این جایزه با تأکید بر ضرورت خروج رویدادهای ادبی از مرکز، مهمترین دلیلی را که جایزه الوند در همدان برگزار میشود ، انتقاد از مدل «مرکز-پیرامونی» دانست. بر همین اساس این جایزه هر سال در همدان بهعنوان پایتخت تاریخ و تمدن ایران زمین برگزار میشود. به نظرم اهالی فرهنگ و هنر اگر قرار است متولی برگزاری یک رویداد فرهنگی شوند، بهتر است آن را در یک شهر و شهرستانی غیر از تهران برگزار کنند. به هر حال تهران، هر روز و در شرایط عادی، دهها برنامه متنوع فرهنگی در مراکز دولتی و خصوصی دارد، پس بهتر است برای ایجاد توازن بیشتر و توسعه متوازن فرهنگ، رویدادهای هنری به شهرهایی غیر از پایتخت انتقال یابد. وی با اشاره به برگزاری جشنوارههایی که متولیان دولتی فرهنگ برگزار میکنند، گفت: برای متولیان دستگاههای فرهنگی هم این موضوع آشکار شده که نباید تمام رویدادهای ملی فقط در تهران برگزار شود، کما اینکه میبینید در برگزاری جشنوارههای فیلم و تجسمی و... سیاست به سمت حضور در شهرستانها رفته و میرود.
جایزه ادبی الوند یک جایزه خصوصی است، در دوره اول این رویداد فرهنگی، تنها ۲ بخش داشتیم، اما در دوره دوم و این دوره یک بخش افزوده شد و حالا ۳ بخش دارد که عبارتند از جایزه «کتاب سال الوند»، جایزه «انجمن علمی نقد ادبی ایران» و جایزه «بخش استانی» (که مربوط به شاعران استان همدان است). ما در هر کدام از این بخشها یک برگزیده داریم که تندیس ویژه جایزه را دریافت میکنند و به فراخور انتخاب داوران در هر بخش یک یا دو نفر هم لوح تقدیر میگیرند. این جایزه میکوشد چندان تحدید به مرزهای مشخص بین چهرههای شاخص ادبی و جریانهای ادبی در کشور نباشد، البته این کار در شعار ساده است و زمان عمل میبینید بسیار مسیر صعب و دشواری است، اما غیرممکن نیست.
درگیر مرزبندیها نمیشویم
حسن گوهرپور
دبیر جایزه کتاب سال الوند
جوایز ادبی هر کدام بر اساس یک برنامهریزی و هدفگذاری برگزار میشوند، جایزه کتاب سال الوند هم این چنین است. اتاق فکر و دبیرخانه جایزه بر این اصل تلاش دارند که جایزه هر سال در همدان بهعنوان پایتخت تاریخ و تمدن ایران زمین برگزار شود و همدان در یک جایزه ملی، نامی در میان نامهای استانها داشته باشد. همدان شهری است که باباطاهر، عارف، بوعلیسینا و بزرگان دیگری در گستره فرهنگ در آن آرمیدهاند و جا دارد نام این شهر بیش از این در ادبیات ایران جلوهگر باشد. بر همین اساس در دو دوره گذشته – اگرچه دبیرخانه جایزه در تهران بود – اما محل برگزاری جایزه همدان بود و سال 99 هم بر آن بودیم که آیین پایانی در همدان برگزار شود، اما متأسفانه بهدلیل محدودیتهای کرونایی و رعایت دستورالعملهای بهداشتی با این که چند ماه آیین پایانی را به تعویق انداختیم اما سرانجام به جهت رعایت سلامت جامعه به سهم خودمان، در 27 فروردین ماه از مسیر رسانهها نتایج را اعلام کردیم تا انشاءالله در فرصتی مناسب تندیسها را به برگزیدگان تقدیم کنیم. نکته دیگر بخشهای مختلف جایزه است.
جایزه الوند در دوره اول، تنها ۲ بخش داشت، اما در دوره دوم و این دوره، ۳ بخش داشت که عبارت بودند از جایزه «کتاب سال الوند»، جایزه «انجمن علمی نقد ادبی ایران» و جایزه «بخش استانی» (که مربوط به شاعران استان همدان است). ما در هر کدام از این بخشها یک برگزیده داریم که تندیس ویژه جایزه را دریافت میکنند و به فراخور انتخاب داوران در هر بخش یک یا دو نفر هم لوح تقدیر میگیرند. در واقع آثار رسیده به جایزه، در بخش کتاب هم به داوران «کتاب سال الوند» تقدیم میشود و هم به داوران «انجمن علمی نقد ادبی ایران»؛ هر دو گروه داوری، بهصورت مستقل کتابی را انتخاب میکنند. نکته دیگری که این جایزه را ممکن است از دیگر جوایز ادبی کشور متمایز کند، حضور بخش دانشگاهی ادبیات بهعنوان داور در یک بخش مجزاست. در واقع در این بخش، یک کتاب شعر به انتخاب چهرههای دانشگاهی به جامعه ادبی برای خواندن پیشنهاد میشود. خوشبختانه در هر ۳ دوره جایزه، انجمن علمی نقد ادبی ایران و جناب دکتر ابراهیم خدایار رئیس انجمن با این نگاه که «نقش نهادهای علمی دانشگاهی در شناسایی شاعران موفق و معرفی آنان به جامعه مخاطب باید پر رنگ باشد» در داوریهای جایزه حضور داشتند و به طور مستقل آثار را مورد بررسی قرار دادند. در این دوره هم داوران بخش برگزیده انجمن، از اعضای هیأت علمی دانشگاههای کشور در حوزه ادبیات بودند.
یکی دیگر از موضوعاتی که بسیار مهم است و هر جایزه باید برای آن استراتژی داشته باشد، رویکرد جایزه و گرایش آن به رویکردهای ادبی است، در اینباره باید گفت این جایزه میکوشد در انتخابها، چندان درگیر مرزهای مشخص بین چهرههای شاخص ادبی و جریانهای ادبی در کشور نباشد، البته این کار در شعار ساده است و اگر عملیاتی بخواهید وارد انجام کار شوید میبینید بسیار مسیر صعب و دشواری است، اما غیر ممکن نیست، همه ما داریم در این سرزمین زندگی میکنیم، هر کتابی که از وزارت فرهنگ مجوز دریافت کرده و برای دبیرخانه ارسال شده باشد به داوری گذاشته میشود؛ محدودیتی هم وجود ندارد. اگر به دو دوره گذشته جایزه هم نظری بیندازید خواهید دید که انتخابها در دو بخش «کتاب سال الوند» و «انجمن علمی نقد ادبی ایران» هم از منظر ناشر و هم از نظر شاعر و رویکرد به شعر، کاملاً متفاوت بوده است اما دبیرخانه به هر دو نظر احترام گذاشته و اتفاقاً علاقهمند است این رویکرد تقویت شود. سرانجام اینکه جایزه کتاب سال الوند هم مانند سایر جوایز در کشور، در تلاش است فضای ادبیات را پویا کند، علاقهمندان به شعر را به سمت و سوی کتابها ترغیب کند و به مسئولیتهای اجتماعی این جنس از فعالیتها بپردازد.
ادامهدادن راه، یک فریضه ماندگار فرهنگی است
محمود معتقدی
شاعر
در خصوص جوایز ادبی بویژه در زمینه شعر، بیگمان در جهت اهمیت فرهنگی و اجتماعی به جهت شرایط دشوار در اینجا و اکنون، محل تأمل است چراکه نخست باید به انتشار کتاب و پخش آن و از همه مهمتر، بخش اقتصاد کتاب ونبود توجه و علاقه مخاطبان بخصوص جوانان و چشمانداز فضای مجازی و.... این روزها ما شاهد افت فرهنگی فراوانی هستیم، حال با طرح مسائلی ازاین دست، درزمینه اهمیت و ادامه جوایز خصوصی در زمینه ادبیات و بویژه شعر، در این سالها ما با افت و خیزهای زیادی مواجه بودهایم که اغلب عمر طولانی نداشته و ندارند. بیگمان در چنین موقعیتی، ادامه جایزه کتاب سال الوند با نگرشی سراسری، خود یک فریضه ماندگار فرهنگی است. لازم به یادآوری است که جایزه در سه بخش بسیار بهنگام و مهم به نظر میرسد، اما حضور بخش منتقدان دانشگاهی شاید چندان محملی ندارد و محل پرسش است که اساسنامه، شیوه شرکت و نحوه انتخاب و بازتاب آن چندان موفق نیست، بهتر است در آینده با ساختار دیگری برگزار شود. با این همه، نفس ادامه این بسیار لازم و مفید بوده و هست، باید از دستاندرکاران سختکوش این پدیده فرهنگی همچون علیرضا بهرامی، حسن گوهرپور و حمایتکنندگان مالی جوایز به نیکی یاد کرد، بهروزهای بهتر و بهتر.
بعدالتحریر: در زمینه جایزه نقد به شاعران دانشگاهی پیشنهاد میشود این بخش باید نقد عمومی و همه منتقدان غیردانشگاهی را هم در برداشته باشد، متأسفانه در سطح دانشگاهی کمتر منتقد ادبی و فعالیتی در این زمینه دیده میشود، بی گمان خروجی زیادی در این زمینه بخصوص در ادبیات دیده نمیشود. بهتر است جریان نقد فراتر از استادان موردنظر باشد، از سوی دیگر جامعه فرهنگی نام این انجمن را کمتر میشنود.
نقش نهادهای علمی دانشگاهی در شناسایی شاعران موفق
ابراهیم خدایار
رئیس انجمن علمی نقد ادبی ایران
نقش نهادهای علمی دانشگاهی در شناسایی شاعران موفق و معرفی آنان به جامعه مخاطب، انکارناشدنی است. بدین روی حضور انجمن علمی نقد ادبی ایران در سه دوره پیاپی جایزه الوند را به فال نیک میگیریم. امیدوارم نهاد شعر بتواند همچون گذشته علاوه بر ادای رسالت اجتماعی خود، در جلب توجه ذوق جامعه به سمت زیباییهای مندرج در زبان شعر نیز موفق عمل کند. درست است که در دهههای اخیر در ایران نیز همسو با تحولات جهانی، شعر به نفع رمان در موضوع تأثیرگذاری اجتماعی عقب نشسته است، اما هنوز هم بهدلیل نوع تربیت ذوق ایرانیان، شعری که بتواند با انسان معاصر ایرانی همنوایی کند و زبان علایق وی باشد، بیتردید با اقبال مخاطبان مواجه خواهد شد و با فرصتهایی که دیگر هنرها (موسیقی، سینما و...) در اختیار آن گذاشتهاند، مؤثرتر از گذشته در جامعه حضور پیدا خواهد کرد. شعر والا در مقام هنری ماندگار و مؤثر در حفظ زبان ملتهای جهان ایفای نقش مینماید و این ویژگی برای شعر فارسی در تاریخ ایران و گسترش آن در گستره جغرافیای فرهنگی آن بینظیر بوده است. شاعران معاصر ایران و مناطق فارسیزبان جهان از این منظر نیز همانند نسلهای پیشین و پیشرو خود وظیفهای بسیار سنگین به عهده دارند. جایزه الوند باید با چنین رویکردی به ادامه راه بیندیشد و به روزهای نیامدهاش فکر کند.
فاطمه سالاروند
این تناقض عجیبیست، دل بخواهد و زبان نه
گفتن و نگفتنم چیست؟ چشم آری و دهان نه
این تناقض عجیبیست برخلاف کار دنیا
در خیال عشق باشی، در خیال آب و نان نه
این تناقض عجیبیست، بین بودن و نبودن
زندهای و زندگی را، هست نامی و نشان نه
لب فشردهام به تلخی، جان سپردهام به سختی
تا شبیه خویش باشم تا شبیه این و آن نه
انتظار شّر و آفت، از زمین و آسمان هست
انتظار خیر و برکت از زمین و آسمان نه!
پرسش تو حق من بود، روشن است پاسخ من:
آری آری آری آری مینویسم و بخوان: نه!
با تو همراهند، اما همرهانت نیستند
همنشینانی که از جنس جهانت نیستند
«قصّهای پر آب چشم» داستان غربت است و
همدلانت نه... که حتی همزبانت نیستند
نه شریک غصّههایت، نه شریک شادیات
این رفیقان جز شریک آب و نانت نیستند
میشناسندت بهنام و ناشناسی بینشان
آشنایانند و دنبال نشانت نیستند
روزِ سختی را نمیدانم که هم امروز نیز
جز نمک بر زخمهای استخوانت نیستند
کاشکی نامهربانی را بلد بودی کمی!
مهربانی... حیف اما مهربانت نیستند
سهل باشد دشمنی از دشمنان دیدن ولی
درد دارد دوستانت دوستانت نیستند
مهدی طراوتیتوانا
ایلیاتی اسب را زین کن به جنگ دیگری
خون به پا شد باز از چشم قشنگ دیگری
خون به راه افتاده دارد سیل میآید به دشت
تا بگیرد دشت واقلیم تو رنگ دیگری
ناز شستت غیرت یک ایل در دستان توست
این تفنگ افتاد از دستت، تفنگ دیگری
دشت جولانگاه شد امشب، نگیرد ماه من
دامنات را پنجه تیز پلنگ دیگری
کار دنیا باز هم لنگ است و میترسم که باز
مادری زاید شبی تیمور لنگ دیگری
خشک و تر میسوزد آن وقتی که باما نیستی
دل خوش آیینهها هستی و تنها نیستی
در من احساس عجیبی هست وقتی سالها
در خیالم هستی ودر پیشم اما نیستی
کوچه بوی گل گرفت از رد پای عابران
آنکه از این کوچهها رد شد تو آیا نیستی؟
مثل مولانا اسیر شمس چشمانت شدم
میروم جایی به دنبالت که آنجا نیستی
قایقات را دور کن، بی عشق حتی لحظهای
گفته باشم؛ مرد این توفنده دریا نیستی
مریم فعلهگری
مثل خشکی برای ماهیها
مثل خاورمیانه برای خوابیدن
دهانم
جای مناسبی برای نام تو نیست
سرم جای مناسبی برای خیال تو
درخت نیستم
که حتی
تمام برگها هم از من سقوط کنند
کاملاً نمیرم
یا بتوانم قلبم را
چون دم مارمولکها
هر بار پس از کنده شدن
ترمیم کنم
پلی چوبیام
در آستانه شکستن
به آخرین آدمی فکر میکنم
که میخواهد از من عبور کند
به خودم فکر میکنم
بعد از آخرین آدمی
که میخواهد از من عبور کند
تو دور میشدی
و باد نمیدانست
بوزد
عطر تو را میبرد
یا میآورد؟
شادی صالحی
از برگه فوتم
چند موریانه ماند
و یک
احوالپرسی سرد
هر بار که میبینمت
گویی الواری وحشی در من
زیر قطار میرود
و تو نمیدانی
واگنی که با آن میروی
چه اره تیزی ست
و هیچ کارخانه چوببری
علت مرگ را
عشق تشخیص نمیدهد
من میفهمم چرا مُردم
چند تکه لاشخورم بالای سر پذیراییست
تکه سگم میان سرمهدان
تکههای رانم هنوز جیرجیر میکند در تختخواب
کشتی نوح است این خانه
که هیچگاه جزیرهای نیافت
قلب تو موریانهایست تنها
روزی
یک درخت کاشت
و بعد فهمید عشق
حیوان گوشتخواریست
میان روح وحشی یک درخت
میان یک آگهی فوت
اصغر رضایی گماری
بگو چگونه؟
و از قول چه کسی بنویسم؟
که این روز
ادامه چشمهای توست
که رو به زمین باز کردی
و رودها
ادامه صدای توست!
بگو، چند پرنده
تا کجای این شهر باید به پرواز دربیایند
تا سین سلام صبح تو را به خورشید برسانند
چند چشمه باید بجوشد
تا پاکی تو را
رودها به اقیانوس برسانند
اصلاً بگو، چند سیب
از کدام باغ باید بچینم
تا گوشهای از لبخند تو را
به بهار برسانم
حالا که به چشمهای تو
خوب نگاه میکنم
پی میبرم به ماجرا
شاید تو آخرین پیامبری باشی
که بدون معجزه
به تو ایمان بیاوریم
همه چیز را عوض کرده است
بهجای گلدانها
سطلهای زباله گل دادهاند
رودهای خشکیده
دوباره پر از ماهی شدهاند
قفسها برای دیدن پرواز
میلههایشان را در آغوش گرفتهاند...
دوست داشتن تو دنیا را عوض کرده است
پرستوها را از کوچ برگردانده است
ببرها را با آهوها دوست کرده است
دوست داشتن تو دارد دیوانهام میکند
ماهیها ریختهاند به شهر
دارند خیابانها را تصرف میکنند
میخواهند شادی را
دوباره بر لبهای مردم شهر قلاب کنند
گلها زبان باز کردهاند
بلند شدهاند و حرف میزنند
میچرخند و شعر میخوانند
دوست داشتن تو
بهترین داشتن دنیاست
که نمیشود
آن را با دنیا عوض کرد
سریا داودی حموله
آیینه من میشود
من/ زن زیبایی
که در هیچ آیینهای دیده نمیشود!
هر جا تو گریه کردهای
کودکان
برای چیدن انگور میآیند!
هیچ بلوطی
در خاک دیگری ریشه نمیکند
هر صبح
نام خود را به رود میگوید
تا فکر سیاه کلاغ را از یاد ببرد!
رودی
که تقویم ماه را مینویسد
از سمت فراموشی تو
تاریک است!
تنها
درختان تحمل آسمان را دارند
و کوهها
که از برادر به ما نزدیکترند!
تاریکی
به رود کوچکی میریزد
مثل بادها
که ما را به مقصد ما ترک میکنند!
گروه فرهنگی: جوایز شعر تلاش میکنند که وضعیت یک دوره شعری را با متر و معیار خویش بسنجند و متناسب با ظرفیتهای علمی و توان حرفهای، بر جریان شعر اثرگذار باشند. بدیهی است کیفیت این اثرگذاری مرهون مؤلفههایی همچون سیاستگذاری ادبی، انتخاب دبیر و داوران، استقبال رسانهای و در نهایت «جایزه» است. شاید اگر جوایز شعری چهاردهه اخیر را فقط بخواهیم نام ببریم یک سیاهه مفصل شود، اما اغلب این جوایز چون زاده دغدغههای ادبی نبودهاند منقرض شدهاند و بسیاری نیز به حکم بضاعت مالی، اختلافات درونی، عدم اقبال مخاطبان و... از نفس افتادهاند. اتفاق مهم هر جایزه وقتی رقم میخورد که منتخبان از طرف جامعه ادبی پس زده نشوند و به جمع پدیدهها و سرمایههای شعر اضافه شوند. رسالت یک جایزه اگر همین پدیدهافزایی و سرمایهآفرینی ادبی در نظر گرفته شود، کافی است. بسیاری از این جوایز بهدلیل کمتوجهیهای رسانهای و بُعد مسافت با پایتخت، دیده نمیشوند و دچار بیمهریاند اما با تورق جوایز مشهورتر شعر متوجه میشویم که در میان منتخبان جوایز پایتختی، نامهای برخاسته از این جوایز، قابل ملاحظهاند. سهشنبههای شعر در نظر دارد با معرفی و مرور جایزههای شعر استانها، راهکارهای اجرایی و زمینههای پذیرش جامعه ادبی را در این باره بررسی کند. بدیهی است علاقهمندیم مخاطبان این صفحه در این بررسیها مشارکت داشته باشند و در مقام برگزارکننده، دبیر، داور و شرکتکننده، دیدگاههای خود را در قالب یادداشت برای ما ارسال کنند. در این شماره به جایزه کتاب سال الوند که در استان همدان برگزار میشود پرداختهایم و در شمارههای بعدی بهجایزه شعر خوزستان، جایزه جم بوشهر و... نگاهی خواهیم داشت.
جایزه کتاب سال الوند
اولین دوره جایزه کتاب سال الوند در سال ۱۳۹۷ برگزار شد. دوره دوم سال ۱۳۹۸ و دوره سوم که دوره اخیر بود بهدلیل رعایت دستورالعملها اول قرار بود در پایان سال ۱۳۹۹ برگزار شود اما به امید بهبودی اوضاع و به تصمیم برگزارکنندگان مقرر شد بهصورت غیرحضوری و با انتشار نام برگزیدگان در رسانهها برگزار شود. در دوره نخست «فرزاد آبادی» برای مجموعه شعر «گفتوگو با تاریکی» جایزه کتاب سال الوند را دریافت کرد، همچنین تندیس جایزه به انتخاب انجمن علمی نقد ادبی به سیدرضا محمدی برای مجموعه شعر «روح اندوهگین یک شاعر» تعلق گرفت.
در دوره دوم «فرامرز سهدهی» با مجموعه شعر «فنجان شکسته در پاییز فروپاشی» در بخش «کتاب سال شعر الوند» و «محمدرضا ترکی» با مجموعه شعر «سالهای بیترانگی» در بخش «جایزه ویژه انجمن علمی نقد ادبی ایران» معرفی شدند. از «حسنا محمدزاده» با کتاب «پری روز» نیز در این بخش تقدیر شد. در دومین دوره، یک بخش به جایزه اضافه شده بود که بخش شاعران استان همدان بود. در نخستین دوره از این بخش، محسن جعفری از ملایر تندیس جایزه را دریافت کرد و از کمال امرایی از همدان و لیلا اوحدی از ملایر تقدیر شد. همچنین از حدیثه یاری بهعنوان کمسنترین شرکتکننده جایزه بهعنوان «شاعر امید» تقدیر شد.
در نهایت در دوره سوم نیز در بخش کتاب سال، «ترانههای گمشده در کوچههای باد» از «محمود معتقدی» تقدیر و «جنون دارد این دوچرخه» از ایرج ضیایی برگزیده شد. منتخب انجمن علمی نقد ادبی نیز در این دوره، مجموعه «سوسن» از فاطمه سالاروند بود. برگزیده استانی نیز شادی صالحی از نهاوند و تقدیریهای این بخش نیز مریم فعلهگری و مهدی طراوتیتوانا از همدان بودند.
حسن گوهری، دبیر سومین دوره این جایزه با تأکید بر ضرورت خروج رویدادهای ادبی از مرکز، مهمترین دلیلی را که جایزه الوند در همدان برگزار میشود ، انتقاد از مدل «مرکز-پیرامونی» دانست. بر همین اساس این جایزه هر سال در همدان بهعنوان پایتخت تاریخ و تمدن ایران زمین برگزار میشود. به نظرم اهالی فرهنگ و هنر اگر قرار است متولی برگزاری یک رویداد فرهنگی شوند، بهتر است آن را در یک شهر و شهرستانی غیر از تهران برگزار کنند. به هر حال تهران، هر روز و در شرایط عادی، دهها برنامه متنوع فرهنگی در مراکز دولتی و خصوصی دارد، پس بهتر است برای ایجاد توازن بیشتر و توسعه متوازن فرهنگ، رویدادهای هنری به شهرهایی غیر از پایتخت انتقال یابد. وی با اشاره به برگزاری جشنوارههایی که متولیان دولتی فرهنگ برگزار میکنند، گفت: برای متولیان دستگاههای فرهنگی هم این موضوع آشکار شده که نباید تمام رویدادهای ملی فقط در تهران برگزار شود، کما اینکه میبینید در برگزاری جشنوارههای فیلم و تجسمی و... سیاست به سمت حضور در شهرستانها رفته و میرود.
جایزه ادبی الوند یک جایزه خصوصی است، در دوره اول این رویداد فرهنگی، تنها ۲ بخش داشتیم، اما در دوره دوم و این دوره یک بخش افزوده شد و حالا ۳ بخش دارد که عبارتند از جایزه «کتاب سال الوند»، جایزه «انجمن علمی نقد ادبی ایران» و جایزه «بخش استانی» (که مربوط به شاعران استان همدان است). ما در هر کدام از این بخشها یک برگزیده داریم که تندیس ویژه جایزه را دریافت میکنند و به فراخور انتخاب داوران در هر بخش یک یا دو نفر هم لوح تقدیر میگیرند. این جایزه میکوشد چندان تحدید به مرزهای مشخص بین چهرههای شاخص ادبی و جریانهای ادبی در کشور نباشد، البته این کار در شعار ساده است و زمان عمل میبینید بسیار مسیر صعب و دشواری است، اما غیرممکن نیست.
درگیر مرزبندیها نمیشویم
حسن گوهرپور
دبیر جایزه کتاب سال الوند
جوایز ادبی هر کدام بر اساس یک برنامهریزی و هدفگذاری برگزار میشوند، جایزه کتاب سال الوند هم این چنین است. اتاق فکر و دبیرخانه جایزه بر این اصل تلاش دارند که جایزه هر سال در همدان بهعنوان پایتخت تاریخ و تمدن ایران زمین برگزار شود و همدان در یک جایزه ملی، نامی در میان نامهای استانها داشته باشد. همدان شهری است که باباطاهر، عارف، بوعلیسینا و بزرگان دیگری در گستره فرهنگ در آن آرمیدهاند و جا دارد نام این شهر بیش از این در ادبیات ایران جلوهگر باشد. بر همین اساس در دو دوره گذشته – اگرچه دبیرخانه جایزه در تهران بود – اما محل برگزاری جایزه همدان بود و سال 99 هم بر آن بودیم که آیین پایانی در همدان برگزار شود، اما متأسفانه بهدلیل محدودیتهای کرونایی و رعایت دستورالعملهای بهداشتی با این که چند ماه آیین پایانی را به تعویق انداختیم اما سرانجام به جهت رعایت سلامت جامعه به سهم خودمان، در 27 فروردین ماه از مسیر رسانهها نتایج را اعلام کردیم تا انشاءالله در فرصتی مناسب تندیسها را به برگزیدگان تقدیم کنیم. نکته دیگر بخشهای مختلف جایزه است.
جایزه الوند در دوره اول، تنها ۲ بخش داشت، اما در دوره دوم و این دوره، ۳ بخش داشت که عبارت بودند از جایزه «کتاب سال الوند»، جایزه «انجمن علمی نقد ادبی ایران» و جایزه «بخش استانی» (که مربوط به شاعران استان همدان است). ما در هر کدام از این بخشها یک برگزیده داریم که تندیس ویژه جایزه را دریافت میکنند و به فراخور انتخاب داوران در هر بخش یک یا دو نفر هم لوح تقدیر میگیرند. در واقع آثار رسیده به جایزه، در بخش کتاب هم به داوران «کتاب سال الوند» تقدیم میشود و هم به داوران «انجمن علمی نقد ادبی ایران»؛ هر دو گروه داوری، بهصورت مستقل کتابی را انتخاب میکنند. نکته دیگری که این جایزه را ممکن است از دیگر جوایز ادبی کشور متمایز کند، حضور بخش دانشگاهی ادبیات بهعنوان داور در یک بخش مجزاست. در واقع در این بخش، یک کتاب شعر به انتخاب چهرههای دانشگاهی به جامعه ادبی برای خواندن پیشنهاد میشود. خوشبختانه در هر ۳ دوره جایزه، انجمن علمی نقد ادبی ایران و جناب دکتر ابراهیم خدایار رئیس انجمن با این نگاه که «نقش نهادهای علمی دانشگاهی در شناسایی شاعران موفق و معرفی آنان به جامعه مخاطب باید پر رنگ باشد» در داوریهای جایزه حضور داشتند و به طور مستقل آثار را مورد بررسی قرار دادند. در این دوره هم داوران بخش برگزیده انجمن، از اعضای هیأت علمی دانشگاههای کشور در حوزه ادبیات بودند.
یکی دیگر از موضوعاتی که بسیار مهم است و هر جایزه باید برای آن استراتژی داشته باشد، رویکرد جایزه و گرایش آن به رویکردهای ادبی است، در اینباره باید گفت این جایزه میکوشد در انتخابها، چندان درگیر مرزهای مشخص بین چهرههای شاخص ادبی و جریانهای ادبی در کشور نباشد، البته این کار در شعار ساده است و اگر عملیاتی بخواهید وارد انجام کار شوید میبینید بسیار مسیر صعب و دشواری است، اما غیر ممکن نیست، همه ما داریم در این سرزمین زندگی میکنیم، هر کتابی که از وزارت فرهنگ مجوز دریافت کرده و برای دبیرخانه ارسال شده باشد به داوری گذاشته میشود؛ محدودیتی هم وجود ندارد. اگر به دو دوره گذشته جایزه هم نظری بیندازید خواهید دید که انتخابها در دو بخش «کتاب سال الوند» و «انجمن علمی نقد ادبی ایران» هم از منظر ناشر و هم از نظر شاعر و رویکرد به شعر، کاملاً متفاوت بوده است اما دبیرخانه به هر دو نظر احترام گذاشته و اتفاقاً علاقهمند است این رویکرد تقویت شود. سرانجام اینکه جایزه کتاب سال الوند هم مانند سایر جوایز در کشور، در تلاش است فضای ادبیات را پویا کند، علاقهمندان به شعر را به سمت و سوی کتابها ترغیب کند و به مسئولیتهای اجتماعی این جنس از فعالیتها بپردازد.
ادامهدادن راه، یک فریضه ماندگار فرهنگی است
محمود معتقدی
شاعر
در خصوص جوایز ادبی بویژه در زمینه شعر، بیگمان در جهت اهمیت فرهنگی و اجتماعی به جهت شرایط دشوار در اینجا و اکنون، محل تأمل است چراکه نخست باید به انتشار کتاب و پخش آن و از همه مهمتر، بخش اقتصاد کتاب ونبود توجه و علاقه مخاطبان بخصوص جوانان و چشمانداز فضای مجازی و.... این روزها ما شاهد افت فرهنگی فراوانی هستیم، حال با طرح مسائلی ازاین دست، درزمینه اهمیت و ادامه جوایز خصوصی در زمینه ادبیات و بویژه شعر، در این سالها ما با افت و خیزهای زیادی مواجه بودهایم که اغلب عمر طولانی نداشته و ندارند. بیگمان در چنین موقعیتی، ادامه جایزه کتاب سال الوند با نگرشی سراسری، خود یک فریضه ماندگار فرهنگی است. لازم به یادآوری است که جایزه در سه بخش بسیار بهنگام و مهم به نظر میرسد، اما حضور بخش منتقدان دانشگاهی شاید چندان محملی ندارد و محل پرسش است که اساسنامه، شیوه شرکت و نحوه انتخاب و بازتاب آن چندان موفق نیست، بهتر است در آینده با ساختار دیگری برگزار شود. با این همه، نفس ادامه این بسیار لازم و مفید بوده و هست، باید از دستاندرکاران سختکوش این پدیده فرهنگی همچون علیرضا بهرامی، حسن گوهرپور و حمایتکنندگان مالی جوایز به نیکی یاد کرد، بهروزهای بهتر و بهتر.
بعدالتحریر: در زمینه جایزه نقد به شاعران دانشگاهی پیشنهاد میشود این بخش باید نقد عمومی و همه منتقدان غیردانشگاهی را هم در برداشته باشد، متأسفانه در سطح دانشگاهی کمتر منتقد ادبی و فعالیتی در این زمینه دیده میشود، بی گمان خروجی زیادی در این زمینه بخصوص در ادبیات دیده نمیشود. بهتر است جریان نقد فراتر از استادان موردنظر باشد، از سوی دیگر جامعه فرهنگی نام این انجمن را کمتر میشنود.
نقش نهادهای علمی دانشگاهی در شناسایی شاعران موفق
ابراهیم خدایار
رئیس انجمن علمی نقد ادبی ایران
نقش نهادهای علمی دانشگاهی در شناسایی شاعران موفق و معرفی آنان به جامعه مخاطب، انکارناشدنی است. بدین روی حضور انجمن علمی نقد ادبی ایران در سه دوره پیاپی جایزه الوند را به فال نیک میگیریم. امیدوارم نهاد شعر بتواند همچون گذشته علاوه بر ادای رسالت اجتماعی خود، در جلب توجه ذوق جامعه به سمت زیباییهای مندرج در زبان شعر نیز موفق عمل کند. درست است که در دهههای اخیر در ایران نیز همسو با تحولات جهانی، شعر به نفع رمان در موضوع تأثیرگذاری اجتماعی عقب نشسته است، اما هنوز هم بهدلیل نوع تربیت ذوق ایرانیان، شعری که بتواند با انسان معاصر ایرانی همنوایی کند و زبان علایق وی باشد، بیتردید با اقبال مخاطبان مواجه خواهد شد و با فرصتهایی که دیگر هنرها (موسیقی، سینما و...) در اختیار آن گذاشتهاند، مؤثرتر از گذشته در جامعه حضور پیدا خواهد کرد. شعر والا در مقام هنری ماندگار و مؤثر در حفظ زبان ملتهای جهان ایفای نقش مینماید و این ویژگی برای شعر فارسی در تاریخ ایران و گسترش آن در گستره جغرافیای فرهنگی آن بینظیر بوده است. شاعران معاصر ایران و مناطق فارسیزبان جهان از این منظر نیز همانند نسلهای پیشین و پیشرو خود وظیفهای بسیار سنگین به عهده دارند. جایزه الوند باید با چنین رویکردی به ادامه راه بیندیشد و به روزهای نیامدهاش فکر کند.
فاطمه سالاروند
این تناقض عجیبیست، دل بخواهد و زبان نه
گفتن و نگفتنم چیست؟ چشم آری و دهان نه
این تناقض عجیبیست برخلاف کار دنیا
در خیال عشق باشی، در خیال آب و نان نه
این تناقض عجیبیست، بین بودن و نبودن
زندهای و زندگی را، هست نامی و نشان نه
لب فشردهام به تلخی، جان سپردهام به سختی
تا شبیه خویش باشم تا شبیه این و آن نه
انتظار شّر و آفت، از زمین و آسمان هست
انتظار خیر و برکت از زمین و آسمان نه!
پرسش تو حق من بود، روشن است پاسخ من:
آری آری آری آری مینویسم و بخوان: نه!
با تو همراهند، اما همرهانت نیستند
همنشینانی که از جنس جهانت نیستند
«قصّهای پر آب چشم» داستان غربت است و
همدلانت نه... که حتی همزبانت نیستند
نه شریک غصّههایت، نه شریک شادیات
این رفیقان جز شریک آب و نانت نیستند
میشناسندت بهنام و ناشناسی بینشان
آشنایانند و دنبال نشانت نیستند
روزِ سختی را نمیدانم که هم امروز نیز
جز نمک بر زخمهای استخوانت نیستند
کاشکی نامهربانی را بلد بودی کمی!
مهربانی... حیف اما مهربانت نیستند
سهل باشد دشمنی از دشمنان دیدن ولی
درد دارد دوستانت دوستانت نیستند
مهدی طراوتیتوانا
ایلیاتی اسب را زین کن به جنگ دیگری
خون به پا شد باز از چشم قشنگ دیگری
خون به راه افتاده دارد سیل میآید به دشت
تا بگیرد دشت واقلیم تو رنگ دیگری
ناز شستت غیرت یک ایل در دستان توست
این تفنگ افتاد از دستت، تفنگ دیگری
دشت جولانگاه شد امشب، نگیرد ماه من
دامنات را پنجه تیز پلنگ دیگری
کار دنیا باز هم لنگ است و میترسم که باز
مادری زاید شبی تیمور لنگ دیگری
خشک و تر میسوزد آن وقتی که باما نیستی
دل خوش آیینهها هستی و تنها نیستی
در من احساس عجیبی هست وقتی سالها
در خیالم هستی ودر پیشم اما نیستی
کوچه بوی گل گرفت از رد پای عابران
آنکه از این کوچهها رد شد تو آیا نیستی؟
مثل مولانا اسیر شمس چشمانت شدم
میروم جایی به دنبالت که آنجا نیستی
قایقات را دور کن، بی عشق حتی لحظهای
گفته باشم؛ مرد این توفنده دریا نیستی
مریم فعلهگری
مثل خشکی برای ماهیها
مثل خاورمیانه برای خوابیدن
دهانم
جای مناسبی برای نام تو نیست
سرم جای مناسبی برای خیال تو
درخت نیستم
که حتی
تمام برگها هم از من سقوط کنند
کاملاً نمیرم
یا بتوانم قلبم را
چون دم مارمولکها
هر بار پس از کنده شدن
ترمیم کنم
پلی چوبیام
در آستانه شکستن
به آخرین آدمی فکر میکنم
که میخواهد از من عبور کند
به خودم فکر میکنم
بعد از آخرین آدمی
که میخواهد از من عبور کند
تو دور میشدی
و باد نمیدانست
بوزد
عطر تو را میبرد
یا میآورد؟
شادی صالحی
از برگه فوتم
چند موریانه ماند
و یک
احوالپرسی سرد
هر بار که میبینمت
گویی الواری وحشی در من
زیر قطار میرود
و تو نمیدانی
واگنی که با آن میروی
چه اره تیزی ست
و هیچ کارخانه چوببری
علت مرگ را
عشق تشخیص نمیدهد
من میفهمم چرا مُردم
چند تکه لاشخورم بالای سر پذیراییست
تکه سگم میان سرمهدان
تکههای رانم هنوز جیرجیر میکند در تختخواب
کشتی نوح است این خانه
که هیچگاه جزیرهای نیافت
قلب تو موریانهایست تنها
روزی
یک درخت کاشت
و بعد فهمید عشق
حیوان گوشتخواریست
میان روح وحشی یک درخت
میان یک آگهی فوت
اصغر رضایی گماری
بگو چگونه؟
و از قول چه کسی بنویسم؟
که این روز
ادامه چشمهای توست
که رو به زمین باز کردی
و رودها
ادامه صدای توست!
بگو، چند پرنده
تا کجای این شهر باید به پرواز دربیایند
تا سین سلام صبح تو را به خورشید برسانند
چند چشمه باید بجوشد
تا پاکی تو را
رودها به اقیانوس برسانند
اصلاً بگو، چند سیب
از کدام باغ باید بچینم
تا گوشهای از لبخند تو را
به بهار برسانم
حالا که به چشمهای تو
خوب نگاه میکنم
پی میبرم به ماجرا
شاید تو آخرین پیامبری باشی
که بدون معجزه
به تو ایمان بیاوریم
همه چیز را عوض کرده است
بهجای گلدانها
سطلهای زباله گل دادهاند
رودهای خشکیده
دوباره پر از ماهی شدهاند
قفسها برای دیدن پرواز
میلههایشان را در آغوش گرفتهاند...
دوست داشتن تو دنیا را عوض کرده است
پرستوها را از کوچ برگردانده است
ببرها را با آهوها دوست کرده است
دوست داشتن تو دارد دیوانهام میکند
ماهیها ریختهاند به شهر
دارند خیابانها را تصرف میکنند
میخواهند شادی را
دوباره بر لبهای مردم شهر قلاب کنند
گلها زبان باز کردهاند
بلند شدهاند و حرف میزنند
میچرخند و شعر میخوانند
دوست داشتن تو
بهترین داشتن دنیاست
که نمیشود
آن را با دنیا عوض کرد
سریا داودی حموله
آیینه من میشود
من/ زن زیبایی
که در هیچ آیینهای دیده نمیشود!
هر جا تو گریه کردهای
کودکان
برای چیدن انگور میآیند!
هیچ بلوطی
در خاک دیگری ریشه نمیکند
هر صبح
نام خود را به رود میگوید
تا فکر سیاه کلاغ را از یاد ببرد!
رودی
که تقویم ماه را مینویسد
از سمت فراموشی تو
تاریک است!
تنها
درختان تحمل آسمان را دارند
و کوهها
که از برادر به ما نزدیکترند!
تاریکی
به رود کوچکی میریزد
مثل بادها
که ما را به مقصد ما ترک میکنند!
کارنامه 100 روزه بایدن در کاخ سفید
بنفشه غلامی، زهره صفاری/ «جو بایدن» روز 20 ژانویه (اول بهمن 1399) کار خود را در حالی آغاز کرد که خوشبینی بسیاری نسبت به ریاست جمهوری او در سطح جهان وجود داشت. او که با شعار «امریکا بازگشت» به میدان آمد، اکنون در آستانه یکصدمین روز کاری خود در کاخ سفید قرار گرفته است. از همین رو سایت مجله «فارن پالیسی» به سراغ 25 نفر از کارشناسان امریکایی رفته و از آنها خواسته است، در 9 زمینه تحلیل و نظر خود از این 100 روز را بیان کنند. در اینجا خلاصه ای از نظرات 15 نفر از آنان را می خوانید:
متحدان: بازگشت به دوران رهبری
جان ایکنبری؛ دانشگاه پریستون
«بایدن» توانست اصول اساسی سیاست خارجی امریکا از زمان جنگ جهانی دوم را زنده کند. این کشور منافع خود را در راستای نظم بینالمللی پیش برد چراکه همکاری با متحدان و مؤسسات بینالمللی، نفوذ امریکا را مؤثرتر، طولانیتر و قانونیتر میکند. به نظر میرسد تاکنون تیم جدید در اجرای این قوانین قابل قبول عمل کرده است. (امتیاز A)
اقتصاد: تمایل شدید به تجارت
شانون اونیل، شورای روابط خارجی
تیم «بایدن» با حرکتی آرام زنجیره تأمین جهانی را بازنگری کرد. گرچه تأثیر معکوس آن بر تجارت میتواند نگران کننده باشد. از طرفی صادرات، مشاغل سطح متوسط را ایجاد میکند و امریکا قراردادهای تجارت آزاد بیشتری را نیاز دارد و باید پیش از اینکه ملتها قوانین را به سلیقه خودشان تغییر دهند، دست به کار شود. (امتیاز B)
محمد العریان؛ دانشگاه کمبریج
طرح تاریخی احیای اقتصادی «بایدن»، بهعنوان موتوری برای حرکت در اقتصاد جهانی، رشد امریکا را تسریع کرد. تیم او توانست با ارتقای نوآوریها، مقاومت در برابر تهدیدات فزاینده بیثباتی اقتصادی و بازگشت به مؤسسات چند جانبهگرا بسرعت امریکا را به سطوح بالا برساند. (امتیاز -A)
دموکراسی؛ همکاری با اروپا
ناتان لاو؛ زندانی سیاسی سابق در
هنگ کنگ
«بایدن» با اولویت قرار دادن متحدان دموکرات و فشار بر پکن بهدلیل نقض حقوق بشر، شروع خوبی در این زمینه داشت. امیدوارم این روند بر سیاست چین ادامه دار باشد و به خودمختاری هنگ کنگ ختم شود. اما تیم «بایدن» میتواند برای ایجاد جامعه متمدن در سراسر جهان کار بیشتری انجام دهد و عقبماندگی دموکراتیک جهانی را با برنامه و اقداماتی شفاف برطرف کند. (امتیاز -B)
کلوبگیل زوابگو؛ دانشگاه ویلیام و ماری
دولت «بایدن» در داخل و خارج امریکا با اقداماتی مانند دستورات اجرایی برای تقویت تساوی نژادی، بازگشت به شورای حقوق بشر سازمان ملل و موضعگیری سرسختانه در برابر کشورهای متخاصم گامهای مؤثری برای ارتقای مسائل حقوق بشری برداشته است. «بایدن» همچنین تحریمهای دوران ترامپ علیه کارکنان دادگاه کیفری بینالمللی را لغو کرده اما همچون سلفش، پیگیری قانونی اقدامات امریکا در افغانستان در قالب جرایم جنگی را نمیپذیرد. (امتیاز +B)
چین؛ حرکت سریع
توشیهیرو ناکایاما، دانشگاه کیو
دولت «بایدن» سیاست خصمانه «ترامپ» در برابر چین را با کمی نرمش ادامه داد و از متحدان واشنگتن و همکاری با آسیا با آغوشی باز استقبال کرد. اما هر چه سیاستها پیچیدهتر میشوند، قوانین اجرایی نیز شکل پیچیده تری میگیرند. بنابراین نمیتوان بهطور شفاف هدف نهایی را بیان کرد. (امتیاز +B)
راجا موهان؛ دانشگاه ملی سنگاپور
ضرورت تداوم سیاست دولت «ترامپ» در قبال چین ضمانتی برای آن دسته از شرکای آسیایی امریکا است که در معرض تهدید پکن هستند. اینکه بایدن بتواند میان مشارکت و منازعه تعادل برقرار کند کافی نیست. اما ادغام استراتژی چین با اقتصاد داخلی و بازنگری تکنولوژیک میتواند باعث رضایت امریکاییها شود. با وجود چالشهای پیش رو، تیم او مسیر را تا نیمههای راه خوب رفتهاند. (امتیاز -A)
خاورمیانه ، بی هزینه و بی دستاورد
استفن کوک، شورای روابط خارجی
هر چند روزهای ابتدایی کار «بایدن» است اما او تا این مرحله به تعهد خود عمل کرد. او در حال بررسی و کار روی بازگشت به برجام و توافق دیگری با ایران است، در حال ریل گذاری مجدد در روابط با عربستان است و امیدوار است بتواند به جنگ یمن پایان دهد و در حال برداشتن قدم های با احتیاطی در مسأله اسرائیل و فلسطین است. اما باید مراقب باشد به بیراهه نرود. (امتیاز B+)
دنیس راس ، انستیتو واشنگتن
برای سیاست خاور نزدیک
«بایدن» در مورد ایران به اصول خود برای پیروی از قوانین و عدم امتیازدهی یکجانبه پایبند است. اما در مورد عربستان منافع حاصل از چنین روابطی را از نظر دور نداشته است. در مورد اسرائیل و فلسطین هم تیم او بدرستی متوجه شده که الان زمان کار خیلی بزرگی دراین خصوص نیست و باید همچنان به دنبال راه حل دو دولتی و عادی سازی روابط اسرائیل با اعراب باشد. (امتیاز A-)
روسیه ، بازدارندگی و مذاکره
کنستانزه استلزنمولر، مؤسسه بروکینگز
در این مدت بایدنی داشتیم که پوتین را «قاتل» خوانده و وزیر خارجه اش اروپایی ها را با تحریم هایی که درمورد خط لوله روسیه اعمال کرده، تهدید کرده است.حال آنکه آنچه ما در خصوص روسیه نیاز داریم، یک استراتژی منسجم ترانس آتلانتیکی است که بتواند خطرات و تهدیدهای روسیه علیه اوراسیا و غرب آن را خنثی کند. (امتیاز C)
آنجلا استنت ، دانشگاه جورج تاون
«بایــــــدن» در مـــــــورد موضوعات مهمی که منافع ملی امریکا را برآورده می کند، مثل کنترل تسلیحات و شرایط اقلیمی با روسیه همکاری خواهد کرد. اما به سمت برخی اقداماتی که می تواند باعث وخامت روابط شود، نمی رود. هرچند که در لفاظی ها تا کنون در بهترین حالت روابط او با روسیه می تواند روابطی توأم با همکاری و رقابت باشد. (امتیاز A-)
کرونا ،جبران زمان از دست رفته
آشیش جها ، دانشگاه براون
«بایـــدن» با نــــــوع پاسخگوییاش به کرونا در داخل امریکا کار بزرگی انجام می دهد اما می تواند اقدامات جهانی را نیز در کنار اقدامات داخلی لحاظ کند. تعامل با سازمان جهانی بهداشت و کوواکس خیلی خوب است اما همه ما نیازمند اقدامی تهاجمی تر در مبارزه با پاندمی کرونا در سراسر جهان هستیم. از جمله می توان فشار بیشتری بر برزیل وارد آورد تا کنترل بهتری بر شیوع کرونا داشته باشد و در افزایش تولید جهانی واکسن کرونا کوشا باشیم. (امتیاز A-)
مهاجرت ، توان ایستادگی و مبارزه
ویوک واژوا ، دانشکده حقوق هاروارد
«بایدن» بخاطر انسانیت و دلسوزی نسبت به کسانی که فاقد مدارک مهاجرتی لازم هستند و بخاطر فرار از شرایط کشور خود به سمت امریکا آمده اند، امتیاز A+ میگیرد. اما برنامه مهاجرتی او مثل کوهی از درخواست های متعدد است که تقریباً هیچ شانسی برای عبور از سنای امریکا ندارد. بایدن نمی تواند با طرح یا همه چیز یا هیچ چیز به جایی برسد. (امتیاز C+)
شرایط اقلیمی ، عمل نه، وعده های بزرگ
کانی هدگارد ، کمیسیونر سابق اتحادیه اروپا در مسائل اقلیمی
بازگشت به توافق آب و هوایی پاریس، انتصاب افراد قدرتمند در این حوزه و سفر جان کری به بروکسل در این خصوص باعث بالا رفتن انتظارات از دولت «بایدن» در زمینه تغییرات جوی و گرم شدن کره زمین شده است. او برای دریافت امتیاز A باید سیاست های مشخص تری برای دستیابی به هدف کاهش گازهای گلخانهای و تولید کربن تا سال 2050 امریکا داشته باشد. (امتیاز B)
جولیان بریو نویزکت
مؤسسه اطلاعات برای پیشرفت
«بایدن» به سرعت بحران شرایط اقلیمی را اولویت اصلی دولت خود اعلام کرد. در حالی که این مسأله با آب و تاب جهانی زیادی جشن گرفته شده است، آزمون بزرگ او در این راه یعنی همکاری های جهانی و رقابت های دیپلماتیک و حتی منازعات داخلی بر سر آن، باقی مانده است. با این حال فعلاً موفقیت خوبی دربرگزاری نشستی که درهمین خصوص برگزار شد، داشته است. (امتیاز A-)
متحدان: بازگشت به دوران رهبری
جان ایکنبری؛ دانشگاه پریستون
«بایدن» توانست اصول اساسی سیاست خارجی امریکا از زمان جنگ جهانی دوم را زنده کند. این کشور منافع خود را در راستای نظم بینالمللی پیش برد چراکه همکاری با متحدان و مؤسسات بینالمللی، نفوذ امریکا را مؤثرتر، طولانیتر و قانونیتر میکند. به نظر میرسد تاکنون تیم جدید در اجرای این قوانین قابل قبول عمل کرده است. (امتیاز A)
اقتصاد: تمایل شدید به تجارت
شانون اونیل، شورای روابط خارجی
تیم «بایدن» با حرکتی آرام زنجیره تأمین جهانی را بازنگری کرد. گرچه تأثیر معکوس آن بر تجارت میتواند نگران کننده باشد. از طرفی صادرات، مشاغل سطح متوسط را ایجاد میکند و امریکا قراردادهای تجارت آزاد بیشتری را نیاز دارد و باید پیش از اینکه ملتها قوانین را به سلیقه خودشان تغییر دهند، دست به کار شود. (امتیاز B)
محمد العریان؛ دانشگاه کمبریج
طرح تاریخی احیای اقتصادی «بایدن»، بهعنوان موتوری برای حرکت در اقتصاد جهانی، رشد امریکا را تسریع کرد. تیم او توانست با ارتقای نوآوریها، مقاومت در برابر تهدیدات فزاینده بیثباتی اقتصادی و بازگشت به مؤسسات چند جانبهگرا بسرعت امریکا را به سطوح بالا برساند. (امتیاز -A)
دموکراسی؛ همکاری با اروپا
ناتان لاو؛ زندانی سیاسی سابق در
هنگ کنگ
«بایدن» با اولویت قرار دادن متحدان دموکرات و فشار بر پکن بهدلیل نقض حقوق بشر، شروع خوبی در این زمینه داشت. امیدوارم این روند بر سیاست چین ادامه دار باشد و به خودمختاری هنگ کنگ ختم شود. اما تیم «بایدن» میتواند برای ایجاد جامعه متمدن در سراسر جهان کار بیشتری انجام دهد و عقبماندگی دموکراتیک جهانی را با برنامه و اقداماتی شفاف برطرف کند. (امتیاز -B)
کلوبگیل زوابگو؛ دانشگاه ویلیام و ماری
دولت «بایدن» در داخل و خارج امریکا با اقداماتی مانند دستورات اجرایی برای تقویت تساوی نژادی، بازگشت به شورای حقوق بشر سازمان ملل و موضعگیری سرسختانه در برابر کشورهای متخاصم گامهای مؤثری برای ارتقای مسائل حقوق بشری برداشته است. «بایدن» همچنین تحریمهای دوران ترامپ علیه کارکنان دادگاه کیفری بینالمللی را لغو کرده اما همچون سلفش، پیگیری قانونی اقدامات امریکا در افغانستان در قالب جرایم جنگی را نمیپذیرد. (امتیاز +B)
چین؛ حرکت سریع
توشیهیرو ناکایاما، دانشگاه کیو
دولت «بایدن» سیاست خصمانه «ترامپ» در برابر چین را با کمی نرمش ادامه داد و از متحدان واشنگتن و همکاری با آسیا با آغوشی باز استقبال کرد. اما هر چه سیاستها پیچیدهتر میشوند، قوانین اجرایی نیز شکل پیچیده تری میگیرند. بنابراین نمیتوان بهطور شفاف هدف نهایی را بیان کرد. (امتیاز +B)
راجا موهان؛ دانشگاه ملی سنگاپور
ضرورت تداوم سیاست دولت «ترامپ» در قبال چین ضمانتی برای آن دسته از شرکای آسیایی امریکا است که در معرض تهدید پکن هستند. اینکه بایدن بتواند میان مشارکت و منازعه تعادل برقرار کند کافی نیست. اما ادغام استراتژی چین با اقتصاد داخلی و بازنگری تکنولوژیک میتواند باعث رضایت امریکاییها شود. با وجود چالشهای پیش رو، تیم او مسیر را تا نیمههای راه خوب رفتهاند. (امتیاز -A)
خاورمیانه ، بی هزینه و بی دستاورد
استفن کوک، شورای روابط خارجی
هر چند روزهای ابتدایی کار «بایدن» است اما او تا این مرحله به تعهد خود عمل کرد. او در حال بررسی و کار روی بازگشت به برجام و توافق دیگری با ایران است، در حال ریل گذاری مجدد در روابط با عربستان است و امیدوار است بتواند به جنگ یمن پایان دهد و در حال برداشتن قدم های با احتیاطی در مسأله اسرائیل و فلسطین است. اما باید مراقب باشد به بیراهه نرود. (امتیاز B+)
دنیس راس ، انستیتو واشنگتن
برای سیاست خاور نزدیک
«بایدن» در مورد ایران به اصول خود برای پیروی از قوانین و عدم امتیازدهی یکجانبه پایبند است. اما در مورد عربستان منافع حاصل از چنین روابطی را از نظر دور نداشته است. در مورد اسرائیل و فلسطین هم تیم او بدرستی متوجه شده که الان زمان کار خیلی بزرگی دراین خصوص نیست و باید همچنان به دنبال راه حل دو دولتی و عادی سازی روابط اسرائیل با اعراب باشد. (امتیاز A-)
روسیه ، بازدارندگی و مذاکره
کنستانزه استلزنمولر، مؤسسه بروکینگز
در این مدت بایدنی داشتیم که پوتین را «قاتل» خوانده و وزیر خارجه اش اروپایی ها را با تحریم هایی که درمورد خط لوله روسیه اعمال کرده، تهدید کرده است.حال آنکه آنچه ما در خصوص روسیه نیاز داریم، یک استراتژی منسجم ترانس آتلانتیکی است که بتواند خطرات و تهدیدهای روسیه علیه اوراسیا و غرب آن را خنثی کند. (امتیاز C)
آنجلا استنت ، دانشگاه جورج تاون
«بایــــــدن» در مـــــــورد موضوعات مهمی که منافع ملی امریکا را برآورده می کند، مثل کنترل تسلیحات و شرایط اقلیمی با روسیه همکاری خواهد کرد. اما به سمت برخی اقداماتی که می تواند باعث وخامت روابط شود، نمی رود. هرچند که در لفاظی ها تا کنون در بهترین حالت روابط او با روسیه می تواند روابطی توأم با همکاری و رقابت باشد. (امتیاز A-)
کرونا ،جبران زمان از دست رفته
آشیش جها ، دانشگاه براون
«بایـــدن» با نــــــوع پاسخگوییاش به کرونا در داخل امریکا کار بزرگی انجام می دهد اما می تواند اقدامات جهانی را نیز در کنار اقدامات داخلی لحاظ کند. تعامل با سازمان جهانی بهداشت و کوواکس خیلی خوب است اما همه ما نیازمند اقدامی تهاجمی تر در مبارزه با پاندمی کرونا در سراسر جهان هستیم. از جمله می توان فشار بیشتری بر برزیل وارد آورد تا کنترل بهتری بر شیوع کرونا داشته باشد و در افزایش تولید جهانی واکسن کرونا کوشا باشیم. (امتیاز A-)
مهاجرت ، توان ایستادگی و مبارزه
ویوک واژوا ، دانشکده حقوق هاروارد
«بایدن» بخاطر انسانیت و دلسوزی نسبت به کسانی که فاقد مدارک مهاجرتی لازم هستند و بخاطر فرار از شرایط کشور خود به سمت امریکا آمده اند، امتیاز A+ میگیرد. اما برنامه مهاجرتی او مثل کوهی از درخواست های متعدد است که تقریباً هیچ شانسی برای عبور از سنای امریکا ندارد. بایدن نمی تواند با طرح یا همه چیز یا هیچ چیز به جایی برسد. (امتیاز C+)
شرایط اقلیمی ، عمل نه، وعده های بزرگ
کانی هدگارد ، کمیسیونر سابق اتحادیه اروپا در مسائل اقلیمی
بازگشت به توافق آب و هوایی پاریس، انتصاب افراد قدرتمند در این حوزه و سفر جان کری به بروکسل در این خصوص باعث بالا رفتن انتظارات از دولت «بایدن» در زمینه تغییرات جوی و گرم شدن کره زمین شده است. او برای دریافت امتیاز A باید سیاست های مشخص تری برای دستیابی به هدف کاهش گازهای گلخانهای و تولید کربن تا سال 2050 امریکا داشته باشد. (امتیاز B)
جولیان بریو نویزکت
مؤسسه اطلاعات برای پیشرفت
«بایدن» به سرعت بحران شرایط اقلیمی را اولویت اصلی دولت خود اعلام کرد. در حالی که این مسأله با آب و تاب جهانی زیادی جشن گرفته شده است، آزمون بزرگ او در این راه یعنی همکاری های جهانی و رقابت های دیپلماتیک و حتی منازعات داخلی بر سر آن، باقی مانده است. با این حال فعلاً موفقیت خوبی دربرگزاری نشستی که درهمین خصوص برگزار شد، داشته است. (امتیاز A-)
گفتوگوی «ایران» با جواد مجابی نویسنده، شاعر و هنرمند پیشکسوت به بهانه انتشار کتاب «از دل به کاغذ»
جوانان این مرز و بوم را باور دارم
مریم شهبازی
خبرنگار
شعر نوروزیاش برای مردم سراسر امید است و تلاش برای زندگی. منکر حال و احوال غمگین این روزها نیست اما تأکید دارد بهغیراز صداهای پژمرده به نواهای دیگری هم نیاز داریم. این سرزندگی و مثبت اندیشی برای همه آنهایی که «جواد مجابی» را از نزدیک میشناسند، اتفاق عجیبی نیست. حتی در همین گفتوگویی که با او داشتیم و مشروح آن پیش رویتان قرارگرفته، به هر بهانهای نقبی به امید زده، به اینکه نباید ناامید شویم و روزگار سختتر از اینها را هم پشت سر گذاشتهایم. به بهانه انتشار مجموعه داستان «از دل به کاغذ» به سراغ این استاد پیشکسوت ادبیات داستانی و شعر رفتیم که بالغ بر شصت سال از آغاز فعالیت ادبیاش میگذرد. البته مجابی در حیطه نقد ادبی و نقاشی هم از چهرههای شناختهشده بهشمار میآید. از این روزنامهنگار سابق آثار تحقیقی و پژوهشی متعددی هم در اختیار علاقهمندان قرار گرفته آنچنانکه بعید است در حیطه هنر فعالیت کنید اما سراغی از کتاب «نود سال نوآوری در هنر تجسمی ایران» او نگرفته باشید یا در کسوت پژوهشگر ادبی، کتاب تاریخ طنز ادبیاش در کتابخانهتان جا خوش نکرده باشد. گپ و گفتمان با جواد مجابی را درباره کتاب تازهاش و اوضاع این روزهای جهان میخوانید؛ مردی که بهرغم سنگینی سایه کرونا بر زندگیمان و از سویی مشکلات اقتصادی این روزها، همچنان به آینده روشن سرزمین و مردمانش دلبسته و ایمان دارد.
از مجموعه داستان تازهتان بگویید که بهتازگی منتشر شده است.
«از دل به کاغذ» مجموعه داستانی است که ماه قبل منتشر شد؛ عنوان آن برگرفته از گفته «ابوالحسن خرقانی» است. از او میپرسند:«این حرفهای گرانبها را وقتی هیچ سوادی نداری از کجا میآوری؟» او هم میگوید:«دیگران دانش خود را از کاغذ به کاغذ میبرند اما من از دل به کاغذ میبرم.» البته این مجموعه داستان یک جلد دیگر هم دارد که پیشتر با عنوان «از کتیبه و ایوب» منتشر شده است.
البته دیماه هم شاهد انتشار مجموعهای 3جلدی از شما بودیم، «خاطرات نسل آخر»!
بله و مجموعهای که علاقه بسیاری به انتشار آن داشتم، همین زمستان گذشته رمان دیگرم با عنوان «ایالات نیست در جهان» هم منتشر شد؛ این کتاب آخرین جلد از سهگانهای است که جلد نخست و دوم آن با عنوانهای «در این تیمارخانه» و «گفتن در عین نگفتن» پیشتر در اختیار علاقهمندان قرار گرفته بودند. دغدغه اصلیام در این سه جلد وضعیت انسان امروز بوده؛ حتی میتوان گفت همه حرفهایی که درباره خودمان، کشورمان و جهان هستی داشته و دارم در آنها آمده است. اما اگر بخواهید نکات بیشتری درباره مجموعه «از دل به کاغذ» بگویم؛ داستانهای آن برخوردار از مضامینی مستقل هستند. اغلب آنها حاصل همکاری با نشریات ادبی مختلف و به درخواست آنان بوده است؛ مثلاً «مرگ در کاسه سر» داستانی است که در نخستین شماره کتاب جمعه شاملو منتشر شد. خاطرم هست که شاملو بههمراه چند نفر دیگر از اهالی ادبیات همچون سپانلو منزل ما میهمان بودند، درباره مجلهاش صحبت کردیم و او هم هنگام خداحافظی گفت قصهای برای مجلهاش بنویسم.
میان داستانهای مجموعه «از دل به کاغذ» چه نقطه اشتراکی دیده میشود؟
داستانهای آن برخوردار از زمینههای اجتماعی هستند که با شیوهای تخیلی و با نگاهی شاعرانه درباره جهان پیرامون خلق شدهاند؛ داستانهایی با موضوعات متنوع که تحت تأثیر فضای عمومی جامعه در سالهای پس از انقلاب و جنگ شکل اجتماعی پررنگی پیدا کردهاند، از آنجایی که آنها را طی سالها نوشتهام بهتدریج دربردارنده نوعی از عرفان و خیالات مدرن و حتی تأملات فلسفی هم شدهاند. به گمانم نویسنده همچون فردی است که در سماعی همیشگی میرقصد؛ یک پای او به روی زمین واقعیت و پای دیگرش بر هوای خیال و تخیلات است. از همین رو در زمان خلق داستان، همهچیز باید به زندگی، فرهنگ و مردم ما بازگردد؛ نکتهای که در تألیف داستانهای این مجموعه به آن توجه داشتهام. بگذارید توضیح بیشتری بدهم. ما در شهرهای خودمان زاده شده و جزئی از اهالی کشورمان میشویم و در مرحله بعدی انسان جهان شهر میشویم. آنوقت است که دیگر میتوانیم به عقب بازگشته و درباره مردم و فرهنگ خودمان هم فکر کنیم؛ البته نباید فراموش کرد که درنهایت همه ما متعلق به یک سیاره هستیم. وقتی قلم به دست میگیریم باید بدانیم که قرار است در محضر جهانیان سخن بگوییم نه فقط در مقابل مردم فلان شهر یا کشور. از همین رو مسائل جهانی همچون رفع تبعیضهای نژادی، دغدغههای محیطزیست، مصایب پناهجویان و... باید پسزمینه فکری هر نویسنده پیشرویی باشد. یک نویسنده نمیتواند به معنای واقعی قدم به عرصه ادبیات بگذارد مگر آنکه در جریان همه مسائل سیاسی و اجتماعی عمده جهان باشد. باید فرهنگ خود و از سویی کلیت فرهنگ روز جهان را بداند و حتی مطالعات تاریخی داشته باشد. مجموعه عواملی که به برخی از آنها اشاره شد منجر به شکلگیری جهانبینی نویسنده میشود که در نوشتههای او منعکس است؛ البته این موارد شامل شاعران و اهالی هنر هم میشود. خود من، همه این شصت سالی که شعر و رمان مینویسم هیچگاه نسبت به مسائل اجتماعی و اتفاقات سیاسی کشور بیتفاوت نبودهام و هرگاه کاری از عهدهام بر میآمده انجام دادهام تا با رنجها و شادیهای دیگر هموطنانم همراه شوم. کوشیدهام بهعنوان یک روشنفکر ایفای نقش کنم.
در اینجا روشنفکر به چه معنایی مدنظر شما است؟
روشنفکر کسی است که به کشور و جهان خودش میاندیشد و تفکرات درونیاش را به شکل واقعی با دیگران درمیان میگذارد. این مسأله بویژه در مواجهه جامعه با سختیها بیشتر خودنمایی میکند؛ همچون شرایطی که ماههاست شیوع کرونا پیش روی مردم گذاشته است. وقتی بحث این بیماری پیش آمد از خودم پرسیدم این مصیبت بزرگ جهانی چه اثری بر زندگیمان میگذارد؟ آیا افسردهمان خواهد کرد یا بهسوی مرگ پیش خواهد راند؟ سبب ناامیدی و افزودن به مشکلاتمان میشود؟ که البته همه اینها را بهدنبال داشته، این بیماری حتی ممکن است سیستم سرمایهداری جهان را تغییر بدهد. شاید به تعدیل جاهطلبی جهانخواران نیز بینجامد. کرونا از همان بدو امر تصویر دیگری از جهان شتابزده و انسان امروز به تصویر کشید، به ما یادآوری کرد که بهتر است با تأمل بیشتری به زندگی و پیرامونمان نگاه کنیم. این مصیبت جهانی افزون بر پیامدهای منفی خود، نکات مهم بسیاری را به ما خاطرنشان کرد. نویسنده یا شاعری که بیتوجه به اینها بنویسد قادر به خلق اثر ماندگاری نخواهد بود؛ این مهمترین تفاوت روشنفکر واقعی با نویسندگان و شاعرانی است که دغدغهای در خود احساس نمیکنند. هر یک از ما اهالی فرهنگ باید برای مملکت خود تلاش کنیم، البته باید بدانیم که حق نداریم مسائل را شخصی کنیم. اینکه میگویم حق نداریم مسائل را شخصی کنیم بابت پرهیز از منفعتطلبی است؛ وگرنه روشنفکر وقتی نسبت به وقایع اطراف خود احساس خطر میکند یا حتی راهکاری به فکرش میرسد باید آن را در گفتوگو با دیگران مطرح کند تا از مجموعه صداها به یکصدای واحد اثرگذار برسیم. از همین رو نویسنده به آزادی اندیشه، بیان و قلم نیاز دارد که اگر نباشد گفتوگوی میان ملت شکل درستی پیدا نمیکند و در عوض مملو از استعارهها و پیچیدگیهای زبانی میشود. این عدم صراحت به ضرر همه تمام میشود.
تعریفی که شما از روشنفکر دارید متفاوت از تعریف رایج است، چه نزد خود اهالی هنر و ادبیات و چه حتی در میان مردم!
بگذارید به چندین دهه قبل بازگردم؛ تا پیش از دهه شصت من و دیگر اهالی فرهنگ گمان میکردیم روشنفکری تنها به معنای مخالفت با استبداد، استعمار و حتی حکومت حاکم است. بعدها متوجه شدیم این تنها بخشی از حقیقت است و نه همه آن. این در حالی است که روشنفکری از جهاتی به معنای نقد دائمی وضعیت بشری برای آگاهی بخشی به مخاطبان است. روشنفکری با نقد شروع میشود؛ البته نقد خردورزانه و به دور از احساسات. موضوع این نقد هم نباید تنها به یک طبقه یا جناح محدود شود و از همه مهمتر اینکه باید درنهایت نوشته شده و در اختیار مخاطبان قرار بگیرد.
مخاطبان این نقدهای خردورزانه چه طیفی خواهند بود؟
مخاطب این گفتهها و نوشتهها تقریباً در همه جهان قشر تحصیلکرده متوسط شهری هستند؛ اینها پیامهای دریافتی را سادهتر کرده و به طیفهای دیگر میرسانند. اینطور میشود که فکری برآمده از طبقه روشنفکر، در نهایت سراسر جامعه را دربر میگیرد. ما برخوردار از سه نوع روشنفکر هستیم، روشنفکر فلسفی که اینها مسائل اساسی هستی را مطرح میکنند.اگر در مملکتی روشنفکر فلسفی وجود نداشته باشد، روشنفکر فرهنگی و سیاسی که دو نوع دیگر هستند پدید نمیآیند چراکه اینها بر پایههای استوار تفکر فلسفی قدم میگذارند. اما روشنفکر سیاسی به مسائل قدرت میاندیشد که یا در برابر قدرت حاکم یا همراه با آن هست. روشنفکر فرهنگی هم که اصلاً بهدنبال دستیابی به قدرت نیست چراکه خودش برخوردار از آن است؛ آنچنانکه دهخدا و هدایت هرکدام یک قدرت بودند و نیازی به هیچ طیف و حکومتی نداشتند. اگر در مقطعی، کشوری برخوردار از روشنفکر فلسفی نبود میتواند از روشنفکران جهانی وام بگیرد.
ارائه این تعریف شما در حالی است که برخی جوانان و قشر تحصیلکرده به اسم روشنفکری بیش از همه درگیر ظواهر و پزهای آنچنانی شدهاند! حتی میان اهالی هنر و ادبیات هم، آنهایی که خود را مدعی روشنفکری میدانند مرزی میان خود و مردم عادی کشیدهاند. این تفاوت نگاه از کجاست؟
ما از ابتدای امر با این قبیل تعریفها مشکل داشتیم، دستیابی به تعریف درست درباره مسائل مختلف اتفاقی است که طی گذشت زمان و تحت تأثیر تجارب اجتماعی حاصل میشود. در آغاز روشنفکری تلاش کردیم شکل مدرن آن را از دیگران وام بگیریم. بعد از مدتی دیدیم که متوجه برخی قسمتها نمیشویم؛ حتی بخشهایی را اصلاً ندیدیم که بخواهیم آنها را درک کنیم یا نه. همانطور که از سال 1300 به اینسو شاهد راهیابی تئاتر، موسیقی، سینما، رمان و شعر نو به کشورمان بودیم، روشنفکری و البته نوگرایی هم از همان هنگام قدم به عرصه ادبیات و هنر گذاشتند.
ریشه این مسأله به کمتجربگیمان در مسائل نوین جهانی بازمیگردد؟
بله و هنوز هم گمان میکنیم روشنفکر کسی است که بر بالای سکویی ایستاده و خطاب به مردم بیانات هوشمندانهای سر میدهد. این تصور، اشتباه و چهبسا غیرانسانی است چراکه هیچیک از ما حق نداریم تفکرات خودمان را به دیگران بقبولانیم! بخش عمدهای از این تفکر تا دهه شصت ادامه پیدا کرد؛ مدعیان روشنفکری خود را پیشرو میدانستند و معتقد بودند که مردم باید آنان را دنبال کنند. طی این دههها از فراز و نشیبهای تاریخی بسیاری عبور کردهایم، بویژه در 20 سال اخیر که به لطف دسترسی به محصولات فرهنگی ارتباط بیشتری با جهانیان پیداکردهایم و با شناخت دقیقتری از روشنفکری روبهرو شدهایم. متوجه شدهایم هر یک از ما در جایگاه نویسنده، شاعر و هنرمند باید تنها به این فکر کنیم که کارمان را درست انجام بدهیم، بنابراین همانطور که میبینید روشنفکری جار زدنی نیست، عمل کردنی است.
نسل جوان با توجه به تغییراتی که معتقدید پشت سر گذاشتهایم و از سویی مواجهه آنان با تحولات جهانی تا چه اندازه موفق به درک صحیحتری از مفاهیم اینچنینی و عمل به آنها شدهاند؟
ناامید نیستم، این جوانان راه خود را پیدا میکنند. من بهشخصه یکصد سال گذشته ادب و هنرمان را به دو دوره تقسیم میکنم، شصت سال نخست و چهل سال باقیمانده آنکه تقریباً دهههای اخیر میشود. شصت سال نخست کار خود را از دوره مشروطه شروع کرده و مشخصات فرهنگی خاص خود را دارد. نسلی که از قدیمیترهایی همچون هدایت و جمالزاده شروع میشود و تا شاملو و همدورهایهای من را شامل میشود. اینها نسلی آرمانگرا و بیشتر پایبند فرهنگ ملی بودند! اغلب با زبانی تندوتیز سرستیز با پلیدیهایی همچون استبداد را داشتند. از دهه شصت به بعد نسل دیگری قدم به عرصه گذاشتند، گروهی که تکیه بیشتر آنها بر فرهنگ جهانی است، هم متون کهن را خواندهاند و هم از طریق ترجمه با داشتههای امروز آشنا هستند. شاید در مقایسه با نسل قبلی هنوز به آن سطح از درخششی که سراغ داریم، دست نیافته باشند اما اینها هم راه خود را پیداکرده و به موفقیت دست پیدا میکنند. هرچند که آن اوایل نه نسل گذشته، امروزیها را قبول داشتند و نه اینها برای نسل قبل جایگاهی قائل بودند.
البته جنگ میان نسلها تنها به این دوگروهی که شما اشاره کردید، محدود نمیشود!
بله، تنها به این دو گروه محدود نمیشود. وقتی نویسندگان و هنرمندان هم دوره من آغاز بهکارکردیم از سوی نسل پیش از خود نفی شدیم؛ ما را در مقایسه با خود کمسواد میخواندند که از جهاتی هم واقعاً قابلمقایسه با علامههایی نظیر دهخدا یا هدایت نبودیم. نسل بعدی هم با چنین نگاهی از سوی ما روبهرو شدند. حالا این ما بودیم که دلمان میخواست خودمان را تافته جدا بافته بدانیم. البته از یک دورهای انکار نسل پیشین در میان دهههای حاضر پررنگتر شد، آن چنانکه حتی سیاستمداران هم به آن دامن زدند. هرچند که نسل حاضر بهمرور متوجه شد که میتواند با بهرهگیری از داشتههای گذشتگان با فرهنگ جهانی همسو شود. به گمانم در شرایط فعلی آن فضای گلآلود صافشده و میتوان به آینده جوانانی امیدوار شد که میدانند باید در راستای کاری که در آن تسلط دارند بکوشند. دعوای نسلها، یک دعوای زرگری بیهوده است. هنر و ادبیات بدون همراهی دیروز و امروز راهی پیش نمیبرد. از همه مهمتر اینکه باید بدانیم هر نوشته ادبی یا مخلوق هنری ما در عرصهای گستردهتر از کشور خودمان ممکن است شنیده و خوانده شود. با همراهی رسانهها و تکنولوژیهای ارتباطی دیگر نمیتوانیم خودمان را محصور به زادگاه یا حتی کشورمان بدانیم. این مسأله بویژه در عرصه هنر و ادبیات با سرعت بیشتری پیش میرود. در چنین اوضاعی حتی دیگر ممیزی هم به آن مفهوم سابق بیمعنا است و متأسف هستم که همچنان برقرار است. این شیوه مواجهه با کتاب امروزه هیچ کاربردی جز کاهش قابل توجه شمار کتابها به 300 و 200 جلد ندارد. نمیدانم چرا هنوز هم برخی سیاستمداران گمان میکنند روشنفکر دشمن آنهاست؟ اهالی ادبیات و هنر عاشق سرزمین خود هستند، اگر هم نقدی دارند تنها در جهت بهبود وضعیت جامعه است. اما اگر بازگردم به چند سؤال قبل، تأکید میکنم که در جایگاه یک روشنفکر نباید پیش از نقد خودمان، دیگران را نقد کنیم و تصور نکنیم که معیار سنجش خوب و بد همهچیز شدهایم.
با این تفاسیر نگاهتان به اصرار برخی مبنی بر اینکه برای شکلدهی به سلیقه عموم مردم باید از انتشار آثار نازل جلوگیری کرد، چیست؟
بههیچوجه با این قبیل گفتهها که رمان یا آلبوم فلانی سطح پایین است و نباید اجازه انتشار پیدا کند، موافق نیستم. گاهی شنیدهام برخی دوستان میگویند چرا کار من اجازه انتشار پیدا نمیکند اما کارهای فلانی بهراحتی منتشر میشود؟ کسی حق ندارد به بهانه شکل دادن به سلیقه مخاطبان، جلوی انتشار برخی آثار را بگیرد. همه از حق برابر در انتشار کارهای خود برخوردار هستند؛ این مخاطبان هستند که باید انتخاب کنند. نمیتوان جای مردم تصمیم گرفت و این در حالی است که اغلب ما برای خودمان چنین حقی قائل میشویم. خب اگر معتقدیم فلان رمان، کار بیارزشی است و نباید چاپ شود پس باید به بررسیهای کتاب هم حق بدهیم که بنابر سلیقه خود مانع انتشار آثار ما بشوند.
شما برای اهالی فرهنگ، بویژه در جایگاه روشنفکر وظایفی قائل هستید؛ از نقد سازنده برای بهبود وضعیت جامعه و جهان گرفته تا موارد دیگر. این در مقایسه باعقیده برخی نویسندگان که معتقد به چنین رسالتی نیستند در تضاد نیست؟
آن نویسنده یا هنرمندی که قائل به چنین رسالتی نیست هم حق دارد آنطور که میخواهد فکر کند. منتها نمیتواند انتظار استقبال مخاطبان از اثرش را داشته باشد یا بگوید چرا جامعه ادبی توجهی به آن نشان نداد! این قبیل آثار خواه ناخواه فراموش میشوند مگر آنکه برخوردار از دغدغههای ملی و جهانی باشند و همینجاست که یکی تبدیل به کیارستمی میشود و دیگری فلان فیلمسازی که حتی نامش بهخاطر نمیماند. خودبرترپنداری یا تصور اینکه من کار خودم را انجام میدهم و دیگران اهمیتی ندارند جایی در عرصه فرهنگ ندارد. این مهمترین درسی است که کرونا برای انسان امروزی بهدنبال داشت. کرونا ثابت کرد که باید خودبینی را کنار بگذاریم.
بهرغم شرایط دشوار فعلی نگاه امیدوارانهای به آینده دارید! طی این گفتوگو به بهانههای مختلف حتی از نقش مثبت تلنگر کرونا صحبت کردید؛ این شیوه مواجههتان با شرایط دشوار از کجا نشأت گرفته؟
شاید بخشی از آن به مطالعات عرفانیام از متون کهن ادبی بازگردد که تقریباً بیشتر آثار مهم این حوزه کشورمان را خواندهام. اما بخشی هم به خلقوخوی شخصیام بازمیگردد؛ شاید ژنتیکی باشد. نمیدانم. نگاه برخی به زندگی، حتی در اوج مشکلات هم همراه با مثبت اندیشی است. من هم اینگونهام، هرچند که زندگی پرفرازونشیبی داشتهام و دورههای بسیار دشواری را پشت سر گذاشتهام. بااینحال هرگز امیدم را از دست ندادم. به قول یکی از نویسندگان، انسان بهدلیل برخورداریاش از قدرت مقابله با سختیهاست که انسان شده!
شما به بیماری کرونا مبتلا شدید؛ با چنین نگاهی به مقابله با آن برخاستید؟
تا اواسط ابتلا به بیماری نمیدانستم که کرونا گرفتهام. خیلی سخت هم مبتلا شدم، طی مدت کوتاهی بیش از 10 کیلو وزن کم کردم. راستش همان ابتدا، وقتی هنوز نمیدانستم چه بر سرم آمده گفتم حتماً دوباره گرفتار یکی از آن بیماریهای سختی شدهام که گاه گریبانم را میگیرد. اما به خودم گفتم من هنوز کارهای نیمهتمام بسیاری دارم و بهبود پیدا کردم. هرچند که همسر و دخترم هم تلاش بسیاری کردند و از این بابت به آنها مدیون هستم.
استاد مجابی در آخر بگویید این روزها چه میکنید؟
مشغول نوشتن کتابی با عنوان «شوخیهای بدون مرز» هستم که بعید میدانم اجازه انتشار پیدا کند. اجبارهای خانهنشینی این روزها تأثیر چندانی بر زندگیام نداشته، کار من در خانه و در خلوت خودم هست. روزگارمان به شکلی شده که به همراهی بیشتر با یکدیگر نیاز داریم. در این یک سالی که گرفتار کرونا شدهایم، با وجود تحریمها و محدودیتهای بسیار، سطح بهداشتی کشور در شرایط قابل قبولی حفظ شده است. دراینبین نمیتوان منکر زحمات کادر درمان و تلاش متخصصان برای ساخت واکسن شد. بنابراین خود من بهمحض اعلام تزریق عمومی واکسن ایرانی حتماً استقبال خواهم کرد چراکه به جوانان این مرزوبوم اعتقاددارم. اصلاً بهدنبال اینکه به فلان کشور اروپایی یا امریکایی بروم تا واکسن خارجی بزنم نیستم که اگر چنین کاری کنم به معنای بیاعتمادیام به متخصصان خودمان است و آنوقت اینهمه عمر تلاشی که برای اعتلای فرهنگمان به خرج دادهام، بیهوده خواهد بود. مردم ما همچون فولاد آبدیده هستند و از این روزگار سخت عبور خواهند کرد. این مردم جنگ را پشت سر گذاشتهاند، مصیبت فعلی راهم پشت سر خواهند گذاشت. فرهنگ ما ایرانیان مبتنی بر مهربانی و مدارا است. امیدوارم با تکیهبر همین داشته ارزشمند بر سختیها غلبه کنیم، برای بهبود شرایط تلاش کنیم و به انتظار فرارسیدن روزهای همراه با آسودگی بنشینیم.
برش
شعر منتشرنشده نوروزی جواد مجابی
صدسال به از این
طنین روییدن علفها و گلها را در این سرزمین/سر بر کردن درختان را از هستههای زیرخاک/شکفتن غنچهها و خوشگواری میوهها را/این بامداد، در جانم حس میکنم/خاک میهنم شدهام./مرد وزن روی شانههای من/شادیها و رنج هاشان را/ از دهان مرگ بازمیستانند/تا به دستان زندگی ارزانی دارند/کودکان، گرگم به هوایی هفتهزارساله را/در کوچه رگها و دهلیز قصهها/پرطراوت از سرمی گیرند/فرزندانم از سدهای دیگر به تماشا آمدهاند/بااینکه ناتوان و خستهاند/از هجوم آن هولناک شوم فراگیر/بازمیآزمایند درهر نفس/عشق و خردورزی را هنوز/کهکشانی نهانی در گریبان آرزو دارند/که وطن را از سیاهچالهای چنین دور میدارد/رخسار باده نوشان سرانداز را بنگر!/ما از فتح هستی میآییم/بار دیگر مهر و مدارا، ایران را/طربناکی مغانه خواهد بخشید
18 فروردین 1400، کوی نویسندگان
خبرنگار
شعر نوروزیاش برای مردم سراسر امید است و تلاش برای زندگی. منکر حال و احوال غمگین این روزها نیست اما تأکید دارد بهغیراز صداهای پژمرده به نواهای دیگری هم نیاز داریم. این سرزندگی و مثبت اندیشی برای همه آنهایی که «جواد مجابی» را از نزدیک میشناسند، اتفاق عجیبی نیست. حتی در همین گفتوگویی که با او داشتیم و مشروح آن پیش رویتان قرارگرفته، به هر بهانهای نقبی به امید زده، به اینکه نباید ناامید شویم و روزگار سختتر از اینها را هم پشت سر گذاشتهایم. به بهانه انتشار مجموعه داستان «از دل به کاغذ» به سراغ این استاد پیشکسوت ادبیات داستانی و شعر رفتیم که بالغ بر شصت سال از آغاز فعالیت ادبیاش میگذرد. البته مجابی در حیطه نقد ادبی و نقاشی هم از چهرههای شناختهشده بهشمار میآید. از این روزنامهنگار سابق آثار تحقیقی و پژوهشی متعددی هم در اختیار علاقهمندان قرار گرفته آنچنانکه بعید است در حیطه هنر فعالیت کنید اما سراغی از کتاب «نود سال نوآوری در هنر تجسمی ایران» او نگرفته باشید یا در کسوت پژوهشگر ادبی، کتاب تاریخ طنز ادبیاش در کتابخانهتان جا خوش نکرده باشد. گپ و گفتمان با جواد مجابی را درباره کتاب تازهاش و اوضاع این روزهای جهان میخوانید؛ مردی که بهرغم سنگینی سایه کرونا بر زندگیمان و از سویی مشکلات اقتصادی این روزها، همچنان به آینده روشن سرزمین و مردمانش دلبسته و ایمان دارد.
از مجموعه داستان تازهتان بگویید که بهتازگی منتشر شده است.
«از دل به کاغذ» مجموعه داستانی است که ماه قبل منتشر شد؛ عنوان آن برگرفته از گفته «ابوالحسن خرقانی» است. از او میپرسند:«این حرفهای گرانبها را وقتی هیچ سوادی نداری از کجا میآوری؟» او هم میگوید:«دیگران دانش خود را از کاغذ به کاغذ میبرند اما من از دل به کاغذ میبرم.» البته این مجموعه داستان یک جلد دیگر هم دارد که پیشتر با عنوان «از کتیبه و ایوب» منتشر شده است.
البته دیماه هم شاهد انتشار مجموعهای 3جلدی از شما بودیم، «خاطرات نسل آخر»!
بله و مجموعهای که علاقه بسیاری به انتشار آن داشتم، همین زمستان گذشته رمان دیگرم با عنوان «ایالات نیست در جهان» هم منتشر شد؛ این کتاب آخرین جلد از سهگانهای است که جلد نخست و دوم آن با عنوانهای «در این تیمارخانه» و «گفتن در عین نگفتن» پیشتر در اختیار علاقهمندان قرار گرفته بودند. دغدغه اصلیام در این سه جلد وضعیت انسان امروز بوده؛ حتی میتوان گفت همه حرفهایی که درباره خودمان، کشورمان و جهان هستی داشته و دارم در آنها آمده است. اما اگر بخواهید نکات بیشتری درباره مجموعه «از دل به کاغذ» بگویم؛ داستانهای آن برخوردار از مضامینی مستقل هستند. اغلب آنها حاصل همکاری با نشریات ادبی مختلف و به درخواست آنان بوده است؛ مثلاً «مرگ در کاسه سر» داستانی است که در نخستین شماره کتاب جمعه شاملو منتشر شد. خاطرم هست که شاملو بههمراه چند نفر دیگر از اهالی ادبیات همچون سپانلو منزل ما میهمان بودند، درباره مجلهاش صحبت کردیم و او هم هنگام خداحافظی گفت قصهای برای مجلهاش بنویسم.
میان داستانهای مجموعه «از دل به کاغذ» چه نقطه اشتراکی دیده میشود؟
داستانهای آن برخوردار از زمینههای اجتماعی هستند که با شیوهای تخیلی و با نگاهی شاعرانه درباره جهان پیرامون خلق شدهاند؛ داستانهایی با موضوعات متنوع که تحت تأثیر فضای عمومی جامعه در سالهای پس از انقلاب و جنگ شکل اجتماعی پررنگی پیدا کردهاند، از آنجایی که آنها را طی سالها نوشتهام بهتدریج دربردارنده نوعی از عرفان و خیالات مدرن و حتی تأملات فلسفی هم شدهاند. به گمانم نویسنده همچون فردی است که در سماعی همیشگی میرقصد؛ یک پای او به روی زمین واقعیت و پای دیگرش بر هوای خیال و تخیلات است. از همین رو در زمان خلق داستان، همهچیز باید به زندگی، فرهنگ و مردم ما بازگردد؛ نکتهای که در تألیف داستانهای این مجموعه به آن توجه داشتهام. بگذارید توضیح بیشتری بدهم. ما در شهرهای خودمان زاده شده و جزئی از اهالی کشورمان میشویم و در مرحله بعدی انسان جهان شهر میشویم. آنوقت است که دیگر میتوانیم به عقب بازگشته و درباره مردم و فرهنگ خودمان هم فکر کنیم؛ البته نباید فراموش کرد که درنهایت همه ما متعلق به یک سیاره هستیم. وقتی قلم به دست میگیریم باید بدانیم که قرار است در محضر جهانیان سخن بگوییم نه فقط در مقابل مردم فلان شهر یا کشور. از همین رو مسائل جهانی همچون رفع تبعیضهای نژادی، دغدغههای محیطزیست، مصایب پناهجویان و... باید پسزمینه فکری هر نویسنده پیشرویی باشد. یک نویسنده نمیتواند به معنای واقعی قدم به عرصه ادبیات بگذارد مگر آنکه در جریان همه مسائل سیاسی و اجتماعی عمده جهان باشد. باید فرهنگ خود و از سویی کلیت فرهنگ روز جهان را بداند و حتی مطالعات تاریخی داشته باشد. مجموعه عواملی که به برخی از آنها اشاره شد منجر به شکلگیری جهانبینی نویسنده میشود که در نوشتههای او منعکس است؛ البته این موارد شامل شاعران و اهالی هنر هم میشود. خود من، همه این شصت سالی که شعر و رمان مینویسم هیچگاه نسبت به مسائل اجتماعی و اتفاقات سیاسی کشور بیتفاوت نبودهام و هرگاه کاری از عهدهام بر میآمده انجام دادهام تا با رنجها و شادیهای دیگر هموطنانم همراه شوم. کوشیدهام بهعنوان یک روشنفکر ایفای نقش کنم.
در اینجا روشنفکر به چه معنایی مدنظر شما است؟
روشنفکر کسی است که به کشور و جهان خودش میاندیشد و تفکرات درونیاش را به شکل واقعی با دیگران درمیان میگذارد. این مسأله بویژه در مواجهه جامعه با سختیها بیشتر خودنمایی میکند؛ همچون شرایطی که ماههاست شیوع کرونا پیش روی مردم گذاشته است. وقتی بحث این بیماری پیش آمد از خودم پرسیدم این مصیبت بزرگ جهانی چه اثری بر زندگیمان میگذارد؟ آیا افسردهمان خواهد کرد یا بهسوی مرگ پیش خواهد راند؟ سبب ناامیدی و افزودن به مشکلاتمان میشود؟ که البته همه اینها را بهدنبال داشته، این بیماری حتی ممکن است سیستم سرمایهداری جهان را تغییر بدهد. شاید به تعدیل جاهطلبی جهانخواران نیز بینجامد. کرونا از همان بدو امر تصویر دیگری از جهان شتابزده و انسان امروز به تصویر کشید، به ما یادآوری کرد که بهتر است با تأمل بیشتری به زندگی و پیرامونمان نگاه کنیم. این مصیبت جهانی افزون بر پیامدهای منفی خود، نکات مهم بسیاری را به ما خاطرنشان کرد. نویسنده یا شاعری که بیتوجه به اینها بنویسد قادر به خلق اثر ماندگاری نخواهد بود؛ این مهمترین تفاوت روشنفکر واقعی با نویسندگان و شاعرانی است که دغدغهای در خود احساس نمیکنند. هر یک از ما اهالی فرهنگ باید برای مملکت خود تلاش کنیم، البته باید بدانیم که حق نداریم مسائل را شخصی کنیم. اینکه میگویم حق نداریم مسائل را شخصی کنیم بابت پرهیز از منفعتطلبی است؛ وگرنه روشنفکر وقتی نسبت به وقایع اطراف خود احساس خطر میکند یا حتی راهکاری به فکرش میرسد باید آن را در گفتوگو با دیگران مطرح کند تا از مجموعه صداها به یکصدای واحد اثرگذار برسیم. از همین رو نویسنده به آزادی اندیشه، بیان و قلم نیاز دارد که اگر نباشد گفتوگوی میان ملت شکل درستی پیدا نمیکند و در عوض مملو از استعارهها و پیچیدگیهای زبانی میشود. این عدم صراحت به ضرر همه تمام میشود.
تعریفی که شما از روشنفکر دارید متفاوت از تعریف رایج است، چه نزد خود اهالی هنر و ادبیات و چه حتی در میان مردم!
بگذارید به چندین دهه قبل بازگردم؛ تا پیش از دهه شصت من و دیگر اهالی فرهنگ گمان میکردیم روشنفکری تنها به معنای مخالفت با استبداد، استعمار و حتی حکومت حاکم است. بعدها متوجه شدیم این تنها بخشی از حقیقت است و نه همه آن. این در حالی است که روشنفکری از جهاتی به معنای نقد دائمی وضعیت بشری برای آگاهی بخشی به مخاطبان است. روشنفکری با نقد شروع میشود؛ البته نقد خردورزانه و به دور از احساسات. موضوع این نقد هم نباید تنها به یک طبقه یا جناح محدود شود و از همه مهمتر اینکه باید درنهایت نوشته شده و در اختیار مخاطبان قرار بگیرد.
مخاطبان این نقدهای خردورزانه چه طیفی خواهند بود؟
مخاطب این گفتهها و نوشتهها تقریباً در همه جهان قشر تحصیلکرده متوسط شهری هستند؛ اینها پیامهای دریافتی را سادهتر کرده و به طیفهای دیگر میرسانند. اینطور میشود که فکری برآمده از طبقه روشنفکر، در نهایت سراسر جامعه را دربر میگیرد. ما برخوردار از سه نوع روشنفکر هستیم، روشنفکر فلسفی که اینها مسائل اساسی هستی را مطرح میکنند.اگر در مملکتی روشنفکر فلسفی وجود نداشته باشد، روشنفکر فرهنگی و سیاسی که دو نوع دیگر هستند پدید نمیآیند چراکه اینها بر پایههای استوار تفکر فلسفی قدم میگذارند. اما روشنفکر سیاسی به مسائل قدرت میاندیشد که یا در برابر قدرت حاکم یا همراه با آن هست. روشنفکر فرهنگی هم که اصلاً بهدنبال دستیابی به قدرت نیست چراکه خودش برخوردار از آن است؛ آنچنانکه دهخدا و هدایت هرکدام یک قدرت بودند و نیازی به هیچ طیف و حکومتی نداشتند. اگر در مقطعی، کشوری برخوردار از روشنفکر فلسفی نبود میتواند از روشنفکران جهانی وام بگیرد.
ارائه این تعریف شما در حالی است که برخی جوانان و قشر تحصیلکرده به اسم روشنفکری بیش از همه درگیر ظواهر و پزهای آنچنانی شدهاند! حتی میان اهالی هنر و ادبیات هم، آنهایی که خود را مدعی روشنفکری میدانند مرزی میان خود و مردم عادی کشیدهاند. این تفاوت نگاه از کجاست؟
ما از ابتدای امر با این قبیل تعریفها مشکل داشتیم، دستیابی به تعریف درست درباره مسائل مختلف اتفاقی است که طی گذشت زمان و تحت تأثیر تجارب اجتماعی حاصل میشود. در آغاز روشنفکری تلاش کردیم شکل مدرن آن را از دیگران وام بگیریم. بعد از مدتی دیدیم که متوجه برخی قسمتها نمیشویم؛ حتی بخشهایی را اصلاً ندیدیم که بخواهیم آنها را درک کنیم یا نه. همانطور که از سال 1300 به اینسو شاهد راهیابی تئاتر، موسیقی، سینما، رمان و شعر نو به کشورمان بودیم، روشنفکری و البته نوگرایی هم از همان هنگام قدم به عرصه ادبیات و هنر گذاشتند.
ریشه این مسأله به کمتجربگیمان در مسائل نوین جهانی بازمیگردد؟
بله و هنوز هم گمان میکنیم روشنفکر کسی است که بر بالای سکویی ایستاده و خطاب به مردم بیانات هوشمندانهای سر میدهد. این تصور، اشتباه و چهبسا غیرانسانی است چراکه هیچیک از ما حق نداریم تفکرات خودمان را به دیگران بقبولانیم! بخش عمدهای از این تفکر تا دهه شصت ادامه پیدا کرد؛ مدعیان روشنفکری خود را پیشرو میدانستند و معتقد بودند که مردم باید آنان را دنبال کنند. طی این دههها از فراز و نشیبهای تاریخی بسیاری عبور کردهایم، بویژه در 20 سال اخیر که به لطف دسترسی به محصولات فرهنگی ارتباط بیشتری با جهانیان پیداکردهایم و با شناخت دقیقتری از روشنفکری روبهرو شدهایم. متوجه شدهایم هر یک از ما در جایگاه نویسنده، شاعر و هنرمند باید تنها به این فکر کنیم که کارمان را درست انجام بدهیم، بنابراین همانطور که میبینید روشنفکری جار زدنی نیست، عمل کردنی است.
نسل جوان با توجه به تغییراتی که معتقدید پشت سر گذاشتهایم و از سویی مواجهه آنان با تحولات جهانی تا چه اندازه موفق به درک صحیحتری از مفاهیم اینچنینی و عمل به آنها شدهاند؟
ناامید نیستم، این جوانان راه خود را پیدا میکنند. من بهشخصه یکصد سال گذشته ادب و هنرمان را به دو دوره تقسیم میکنم، شصت سال نخست و چهل سال باقیمانده آنکه تقریباً دهههای اخیر میشود. شصت سال نخست کار خود را از دوره مشروطه شروع کرده و مشخصات فرهنگی خاص خود را دارد. نسلی که از قدیمیترهایی همچون هدایت و جمالزاده شروع میشود و تا شاملو و همدورهایهای من را شامل میشود. اینها نسلی آرمانگرا و بیشتر پایبند فرهنگ ملی بودند! اغلب با زبانی تندوتیز سرستیز با پلیدیهایی همچون استبداد را داشتند. از دهه شصت به بعد نسل دیگری قدم به عرصه گذاشتند، گروهی که تکیه بیشتر آنها بر فرهنگ جهانی است، هم متون کهن را خواندهاند و هم از طریق ترجمه با داشتههای امروز آشنا هستند. شاید در مقایسه با نسل قبلی هنوز به آن سطح از درخششی که سراغ داریم، دست نیافته باشند اما اینها هم راه خود را پیداکرده و به موفقیت دست پیدا میکنند. هرچند که آن اوایل نه نسل گذشته، امروزیها را قبول داشتند و نه اینها برای نسل قبل جایگاهی قائل بودند.
البته جنگ میان نسلها تنها به این دوگروهی که شما اشاره کردید، محدود نمیشود!
بله، تنها به این دو گروه محدود نمیشود. وقتی نویسندگان و هنرمندان هم دوره من آغاز بهکارکردیم از سوی نسل پیش از خود نفی شدیم؛ ما را در مقایسه با خود کمسواد میخواندند که از جهاتی هم واقعاً قابلمقایسه با علامههایی نظیر دهخدا یا هدایت نبودیم. نسل بعدی هم با چنین نگاهی از سوی ما روبهرو شدند. حالا این ما بودیم که دلمان میخواست خودمان را تافته جدا بافته بدانیم. البته از یک دورهای انکار نسل پیشین در میان دهههای حاضر پررنگتر شد، آن چنانکه حتی سیاستمداران هم به آن دامن زدند. هرچند که نسل حاضر بهمرور متوجه شد که میتواند با بهرهگیری از داشتههای گذشتگان با فرهنگ جهانی همسو شود. به گمانم در شرایط فعلی آن فضای گلآلود صافشده و میتوان به آینده جوانانی امیدوار شد که میدانند باید در راستای کاری که در آن تسلط دارند بکوشند. دعوای نسلها، یک دعوای زرگری بیهوده است. هنر و ادبیات بدون همراهی دیروز و امروز راهی پیش نمیبرد. از همه مهمتر اینکه باید بدانیم هر نوشته ادبی یا مخلوق هنری ما در عرصهای گستردهتر از کشور خودمان ممکن است شنیده و خوانده شود. با همراهی رسانهها و تکنولوژیهای ارتباطی دیگر نمیتوانیم خودمان را محصور به زادگاه یا حتی کشورمان بدانیم. این مسأله بویژه در عرصه هنر و ادبیات با سرعت بیشتری پیش میرود. در چنین اوضاعی حتی دیگر ممیزی هم به آن مفهوم سابق بیمعنا است و متأسف هستم که همچنان برقرار است. این شیوه مواجهه با کتاب امروزه هیچ کاربردی جز کاهش قابل توجه شمار کتابها به 300 و 200 جلد ندارد. نمیدانم چرا هنوز هم برخی سیاستمداران گمان میکنند روشنفکر دشمن آنهاست؟ اهالی ادبیات و هنر عاشق سرزمین خود هستند، اگر هم نقدی دارند تنها در جهت بهبود وضعیت جامعه است. اما اگر بازگردم به چند سؤال قبل، تأکید میکنم که در جایگاه یک روشنفکر نباید پیش از نقد خودمان، دیگران را نقد کنیم و تصور نکنیم که معیار سنجش خوب و بد همهچیز شدهایم.
با این تفاسیر نگاهتان به اصرار برخی مبنی بر اینکه برای شکلدهی به سلیقه عموم مردم باید از انتشار آثار نازل جلوگیری کرد، چیست؟
بههیچوجه با این قبیل گفتهها که رمان یا آلبوم فلانی سطح پایین است و نباید اجازه انتشار پیدا کند، موافق نیستم. گاهی شنیدهام برخی دوستان میگویند چرا کار من اجازه انتشار پیدا نمیکند اما کارهای فلانی بهراحتی منتشر میشود؟ کسی حق ندارد به بهانه شکل دادن به سلیقه مخاطبان، جلوی انتشار برخی آثار را بگیرد. همه از حق برابر در انتشار کارهای خود برخوردار هستند؛ این مخاطبان هستند که باید انتخاب کنند. نمیتوان جای مردم تصمیم گرفت و این در حالی است که اغلب ما برای خودمان چنین حقی قائل میشویم. خب اگر معتقدیم فلان رمان، کار بیارزشی است و نباید چاپ شود پس باید به بررسیهای کتاب هم حق بدهیم که بنابر سلیقه خود مانع انتشار آثار ما بشوند.
شما برای اهالی فرهنگ، بویژه در جایگاه روشنفکر وظایفی قائل هستید؛ از نقد سازنده برای بهبود وضعیت جامعه و جهان گرفته تا موارد دیگر. این در مقایسه باعقیده برخی نویسندگان که معتقد به چنین رسالتی نیستند در تضاد نیست؟
آن نویسنده یا هنرمندی که قائل به چنین رسالتی نیست هم حق دارد آنطور که میخواهد فکر کند. منتها نمیتواند انتظار استقبال مخاطبان از اثرش را داشته باشد یا بگوید چرا جامعه ادبی توجهی به آن نشان نداد! این قبیل آثار خواه ناخواه فراموش میشوند مگر آنکه برخوردار از دغدغههای ملی و جهانی باشند و همینجاست که یکی تبدیل به کیارستمی میشود و دیگری فلان فیلمسازی که حتی نامش بهخاطر نمیماند. خودبرترپنداری یا تصور اینکه من کار خودم را انجام میدهم و دیگران اهمیتی ندارند جایی در عرصه فرهنگ ندارد. این مهمترین درسی است که کرونا برای انسان امروزی بهدنبال داشت. کرونا ثابت کرد که باید خودبینی را کنار بگذاریم.
بهرغم شرایط دشوار فعلی نگاه امیدوارانهای به آینده دارید! طی این گفتوگو به بهانههای مختلف حتی از نقش مثبت تلنگر کرونا صحبت کردید؛ این شیوه مواجههتان با شرایط دشوار از کجا نشأت گرفته؟
شاید بخشی از آن به مطالعات عرفانیام از متون کهن ادبی بازگردد که تقریباً بیشتر آثار مهم این حوزه کشورمان را خواندهام. اما بخشی هم به خلقوخوی شخصیام بازمیگردد؛ شاید ژنتیکی باشد. نمیدانم. نگاه برخی به زندگی، حتی در اوج مشکلات هم همراه با مثبت اندیشی است. من هم اینگونهام، هرچند که زندگی پرفرازونشیبی داشتهام و دورههای بسیار دشواری را پشت سر گذاشتهام. بااینحال هرگز امیدم را از دست ندادم. به قول یکی از نویسندگان، انسان بهدلیل برخورداریاش از قدرت مقابله با سختیهاست که انسان شده!
شما به بیماری کرونا مبتلا شدید؛ با چنین نگاهی به مقابله با آن برخاستید؟
تا اواسط ابتلا به بیماری نمیدانستم که کرونا گرفتهام. خیلی سخت هم مبتلا شدم، طی مدت کوتاهی بیش از 10 کیلو وزن کم کردم. راستش همان ابتدا، وقتی هنوز نمیدانستم چه بر سرم آمده گفتم حتماً دوباره گرفتار یکی از آن بیماریهای سختی شدهام که گاه گریبانم را میگیرد. اما به خودم گفتم من هنوز کارهای نیمهتمام بسیاری دارم و بهبود پیدا کردم. هرچند که همسر و دخترم هم تلاش بسیاری کردند و از این بابت به آنها مدیون هستم.
استاد مجابی در آخر بگویید این روزها چه میکنید؟
مشغول نوشتن کتابی با عنوان «شوخیهای بدون مرز» هستم که بعید میدانم اجازه انتشار پیدا کند. اجبارهای خانهنشینی این روزها تأثیر چندانی بر زندگیام نداشته، کار من در خانه و در خلوت خودم هست. روزگارمان به شکلی شده که به همراهی بیشتر با یکدیگر نیاز داریم. در این یک سالی که گرفتار کرونا شدهایم، با وجود تحریمها و محدودیتهای بسیار، سطح بهداشتی کشور در شرایط قابل قبولی حفظ شده است. دراینبین نمیتوان منکر زحمات کادر درمان و تلاش متخصصان برای ساخت واکسن شد. بنابراین خود من بهمحض اعلام تزریق عمومی واکسن ایرانی حتماً استقبال خواهم کرد چراکه به جوانان این مرزوبوم اعتقاددارم. اصلاً بهدنبال اینکه به فلان کشور اروپایی یا امریکایی بروم تا واکسن خارجی بزنم نیستم که اگر چنین کاری کنم به معنای بیاعتمادیام به متخصصان خودمان است و آنوقت اینهمه عمر تلاشی که برای اعتلای فرهنگمان به خرج دادهام، بیهوده خواهد بود. مردم ما همچون فولاد آبدیده هستند و از این روزگار سخت عبور خواهند کرد. این مردم جنگ را پشت سر گذاشتهاند، مصیبت فعلی راهم پشت سر خواهند گذاشت. فرهنگ ما ایرانیان مبتنی بر مهربانی و مدارا است. امیدوارم با تکیهبر همین داشته ارزشمند بر سختیها غلبه کنیم، برای بهبود شرایط تلاش کنیم و به انتظار فرارسیدن روزهای همراه با آسودگی بنشینیم.
برش
شعر منتشرنشده نوروزی جواد مجابی
صدسال به از این
طنین روییدن علفها و گلها را در این سرزمین/سر بر کردن درختان را از هستههای زیرخاک/شکفتن غنچهها و خوشگواری میوهها را/این بامداد، در جانم حس میکنم/خاک میهنم شدهام./مرد وزن روی شانههای من/شادیها و رنج هاشان را/ از دهان مرگ بازمیستانند/تا به دستان زندگی ارزانی دارند/کودکان، گرگم به هوایی هفتهزارساله را/در کوچه رگها و دهلیز قصهها/پرطراوت از سرمی گیرند/فرزندانم از سدهای دیگر به تماشا آمدهاند/بااینکه ناتوان و خستهاند/از هجوم آن هولناک شوم فراگیر/بازمیآزمایند درهر نفس/عشق و خردورزی را هنوز/کهکشانی نهانی در گریبان آرزو دارند/که وطن را از سیاهچالهای چنین دور میدارد/رخسار باده نوشان سرانداز را بنگر!/ما از فتح هستی میآییم/بار دیگر مهر و مدارا، ایران را/طربناکی مغانه خواهد بخشید
18 فروردین 1400، کوی نویسندگان
گزارش «ایران» درباره افزایش مشکلات توانبخشی معلولان در محدودیتهای پیک چهارم کرونا
سنگاندازی کرونا پیش پای معلولان!
پرستو رفیعی
خبرنگار
طغیان موج چهارم کرونا در کشور، بیشتر استانها را در وضعیت قرمز و فراتر از آن قرار داده است. این روزها نوع انگلیسی کووید 19 بر دشواریهای جامعه افزوده و روز به روز بر شمار مبتلایان و جانباختگانش میافزاید. در چنین شرایطی و درحالی که بیم ورود نوع هندی کووید نیز می رود، به گواهی آمار میزان رعایت پروتکلهای بهداشتی به زیر 60 درصد سقوط کرده، افزایش محدودیتها و تعطیلی برخی مشاغل و مراکز تنها راه قطع زنجیره ابتلا و رهایی از وضعیت کنونی به نظر میرسد. اما همین محدودیتها که بسیاری دست و پا شکسته رعایت میکنند زندگی افراد دارای معلولیت را مختل کرده است. آنها که یکی از آسیب پذیرترین اقشار جامعه به شمار میآیند با رعایت محدودیتها دچار مشکلات عدیدهای میشوند و با رعایت نکردن آن جانشان به خطر میافتد.
کرونا کمک به نابینایان را سخت کرده است
مرضیه یکی از همین افراد است. او که با وجود نابینایی از پای ننشسته و در یک مؤسسه فرهنگی فعالیت میکند، میگوید: با شیوع کرونا و فاصلهگذاری اجتماعی مردم کمتر به ما کمک میکنند. اما با شیوع کرونا انگلیسی، اوضاع بدتر شده است. کمتر کسی علاقه دارد دست یک نابینا را بگیرد. گاهی بیش از 20 دقیقه کنار خیابان میایستم تا کسی دست مرا بگیرد و از خیابان عبور کنم. هرچند این موضوع ناراحتکننده است اما من به دیگران حق میدهم که نگران سلامتی خود باشند.
عباس آقا اما مشکلی دیگر دارد. او باید برای تزریق یکی از داروهایش هر ماه به بیمارستان مراجعه کند چون تزریق این دارو نیازمند دستگاه و شرایط خاص است. او میگوید: چند روزی است که به آژانس زنگ میزنم اما ماشین ندارند. با بیمارستان هم تماس گرفتم که پرستار بفرستند اما گفتند هیچیک از پرستارها خدمات در منزل ارائه نمیدهند.
پدر یکی از معلولین که توانسته با همه دشواریها در یکی از رشتههای ورزشی برای کشور افتخارآفرین باشد، از شرایط بد روحی فرزندش میگوید و اینکه قرنطینه خانگی و محدودیتهای اعمال شده، شرایط جسمی و روانی قهرمان را برهم زده است. او میگوید: روز گذشته مجبور شدم به صورت مخفیانه فرزندم را به باشگاه ببرم. دو نفری تمرین کردیم و بازگشتیم. همین تمرین مخفیانه حال او را بهتر کرد. او تأکید میکند برای جلوگیری از افت وضعیت جسمی پسرش این کار را تکرار خواهد کرد.مریم خانم اما همسر یک معلول ضایعه نخاعی است. شیوع کرونا او را خانهنشین کرده درحالی که هزینهها بیداد میکند. او میگوید: هر روز یکی از بچهها به ما سر میزد و در جابهجا کردن پدرشان مرا کمک میکرد. به دلیل شیوع کرونا و ترس از انتقال بیماری، بچهها کمتر به ما سر میزنند. همین باعث شد همسرم دچار زخم بستر شود. هزینه پانسمان زخم بستر هر بار 500 هزار تومان بود که باید روزانه انجام میشد. بعضی روزها هم مجبور بودیم در طول روز دوبار اینکار را انجام دهیم. خدا را شکر میکنم که همسرم از این اتفاق جان سالم به در برد و بهبود یافت.
کرونا جان معلولین را تهدید میکند
محمد نوری مدیر دفتر فرهنگ معلولین معتقد است، در دوران همهگیری و اعمال محدودیتها افراد دارای معلولیت بیش از سایر اقشار جامعه دچار آسیب شدهاند.
او در گفتوگو با «ایران» میگوید: متأسفانه تعداد مرگومیر در این گروه از جامعه افزایش یافته است. آماری که مسئولین بهزیستی ارائه میدهند مربوط به افرادی است که در مراکز بهزیستی نگهداری میشوند در حالی که تعداد زیادی از معلولین در خانهها و در میان اعضای خانواده خود زندگی میکنند و از تزریق واکسن بیبهره ماندهاند.او میافزاید: هنگامی که جامعه براثر شیوع بیماری ضعیف میشود، این ضعف و حتی ناکارآمدی بر زندگی معلولین اثرمیگذارد چون بیشتر این افراد از سوی مردم و نهادهای مردمی نگهداری و هدایت میشوند. در حقیقت در شرایط محدودیت و قرنطینه خانگی افراد دارای معلولیت از تردد گرفته تا امکان استفاده از پرستار و درمانگر در خانه با مشکلات عدیدهای مواجه شدهاند.
از ترس کرونا حبس شدهایم
علی ضرابی، رئیس هیأت مدیره مرکز حمایت از معلولین ضایعه نخاعی ایران نیز بر افزایش مشکلات افراد دارای معلولیت تأکید میکند و به «ایران» میگوید: عدم دسترسی به امکانات درمانی، توانبخشی و بهداشتی به دلیل شیوع ویروس کرونا و اعمال محدودیتها، سلامت جسم و روان معلولین را به مخاطره انداخته است. افرادی که قبل از شیوع بیماری هم به دلیل نامناسب بودن مبلمان شهری، سیستم حمل و نقل و بهطورکلی نامناسب بودن برخی زیرساختها از حقوق خود محروم میشدند در شرایط کرونا و به واسطه تعطیلی یا نیمه وقت بودن مراکز توانبخشی و عدم حضور در اجتماعات بشدت آسیبپذیر شدهاند و به زندانیان در خانه تبدیل شدهاند.
ضرابی ادامه میدهد: این روزها افراد دارای معلولیت و خصوصاً معلولین ضایعه نخاعی که اغلب سرپرست خانوار و وابسته به درآمدهای دریافتی از سازمان بهزیستی هستند، با مشکلات معیشتی بسیاری مواجه هستند. در بهترین شرایط معلولین ضایعه نخاعی بیشترین درآمد را از سازمان بهزیستی دارند که کل این مبلغ با جمع حق پرستاری و حق بهداشتی و مستمری حدود 800 تا 900 هزار تومان به صورت ماهانه خواهد بود. این درحالی است که طی 3 سال گذشته هزینههای این افراد بین 6 تا ده برابر افزایش یافته است. از اینرو یکی از اساسیترین مطالبات ما اجرای درست قانون حمایت از معلولان است. در حال حاضر این قانون به صورت قطره چکانی اجرا میشود. بودجه اختصاص یافته برای اجرای این قانون 1700 میلیارد تومان است که البته نسبت به سال گذشته 400 میلیارد تومان افزایش یافته است. اما بودجه تخمین زده شده برای انجام اقدامی اثرگذار،
38 هزار میلیارد تومان بوده است. با توجه به تورم 41 درصدی که سازمان آمار اعلام کرده است میتوان گفت که امسال در بودجه پسرفت هم داشتهایم. قانون جامع ماده 27 توضیح میدهد حق معیشت معلولین باید مطابق حقوقی که وزارت کار برای کارگران درنظر گرفته، پرداخت شود. اما این حق معیشت برای 90 تا 120 هزار نفر و بین 300 تا 460 هزار تومان، سه ماه یک بار پرداخت میشود. این گروه از جامعه باید به عنوان شهروندان درجه یک محسوب شوند و از حقوق یکسان برخوردار باشند.
اجتناب از دریافت خدمات توانبخشی درشرایط کرونایی
محمد کمالی عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران هم بر این باور است که بحران کرونا افراد دارای معلولیت را با مشکلات مضاعفی مواجه کرده است.معاون سابق توانبخشی بهزیستی به «ایران» میگوید: اشتغال افراد دارای معلولیت و حتی تأمین مستمریها علیرغم افزایشهای اعمال شده، یکی از اصلیترین مشکلات افراد دارای معلولیت است که مستقل زندگی میکنند. به عنوان مثال در بیشتر جوامعی که با مشکل اشتغال روبهرو هستند نسبت افراد دارای معلولیت درگیر مشکل اشتغال، دو برابر و حتی سه برابر افراد عادی است. از سوی دیگر در کشور زیرساختهای مناسب برای امکان دسترسی و تأمین نیازهای این گروه از جامعه وجود ندارد. برای مثال چون خطر ابتلا به بیماری کرونا برای این گروه بیشتر از سایرین است، استفاده از سرویسهای حمل و نقل عمومی میتواند تهدیدی برای سلامتشان باشد و استفاده از سرویس حمل و نقل خصوصی هم مشکلاتی نظیر افزایش هزینهها و حتی سرویس ندادن به فرد معلول را در پی دارد.
او میافزاید: با شیوع کرونا افراد دارای معلولیت که از امکانات بهداشتی و توانبخشی استفاده میکردند با محدودیت بیشتری مواجه شدند. برای مثال در جلسات گفتاردرمانی و کاردرمانی که نیازمند ارتباط دوطرفه است، با توجه به نزدیکی زیاد درمانگر با بیمار امکان انتقال بیماری وجود دارد. از اینرو برخی از خانوادهها از دریافت برنامه توانبخشی اجتناب میکنند. گاهی هم این درمانگران هستند که از بیم جان خدمات مذکور را ارائه نمیدهند. ترس از ابتلا به بیماری باعث شده فعالیتهای این گروه ازجامعه در شرایط فعلی نسبت به زمان قبل از شیوع بیماری کرونا بسیار محدود شود و حتی شاید اصلاً فعالیتی صورت نگیرد.
عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران با اشاره به فضای مجازی میگوید: در حال حاضر برای حفظ سلامتی افراد جامعه بسیاری از آموزشها آنلاین شده است حتی خرید و فروش اقلام هم عمدتاً به صورت آنلاین صورت میگیرد که این امر باعث شده افراد دارای معلولیت با مشکلاتی مواجه شوند.
او تأکید میکند: تأمین وسایل بهداشتی توانبخشی هم در دوران شیوع کرونا سختتر شده است. در تحقیقی که در فروردین سال گذشته انجام دادیم 70 درصد از افراد پاسخگو در جمعیت 1400 نفره از وسایل کمک توانبخشی و تجهیزات توانبخشی استفاده میکردند. این رقم بالایی است و حالا که شرایط کرونایی بر تأمین آن سایه انداخته معلولین با مشکلات جدی مواجه شدهاند.
کمالی میافزاید: از یک میلیون و 600هزار نفری که تحت پوشش بهزیستی هستند چیزی قریب به 51 هزار نفر در مراکز شبانهروزی بهزیستی نگهداری میشوند. در زمینه تأمین واکسن برای این افراد اقدام شده اما برای مجموعه عظیم یک میلیون و پانصد هزار نفری که در خانوادهها زندگی میکنند هنوز اقدامی صورت نگرفته است. سازمان بهزیستی در زمینه کنترل کرونا در مراکز موفق بوده و تعداد فوتیها قابل تأمل است اما در مورد افرادی که در خانهها هستند اطلاعاتی در دست نیست و مشخص نیست چه تعداد از آنها دچار کرونا شدهاند و چه تعدادی براثر این بیماری جان خود را از دست دادهاند.او با اشاره به راهکارهای کاهش تعداد مبتلایان اظهار میکند: اولین اقدام آموزش و آگاهسازی نسبت به خطرات بیماری کرونا و رعایت پروتکلهای بهداشتی است. مثلاً ماسک که بر استفاده از آن تأکید بسیاری شده در حوزه ناشنوایان، ارتباطات را دچار مشکل میکند. استفاده از ماسک برای کودکان و نوجوانانی که ناتوانی هوشی یا کم توانی ذهنی دارند وطیف اوتیسم بسیار سخت است. نکته دوم تأمین امکانات مورد نیاز از طرف سازمان بهزیستی و ارتباط با این افراد است. تا جایی که اطلاع دارم ایدههایی برای کمک وجود داشته و مستمری هم افزایش یافته است اما حد مستمری آنقدری نیست که بتواند مشکلات این افراد را رفع کند به هر حال یک توجه ویژهای در حوزه افراد دارای معلولیت نیاز است.مدیر دفتر فرهنگ معلولین نیز معتقد است باید با افزایش مهارت معلولین، شرایطی را مهیا کنیم که آنها مانند بسیاری از کشورها در خانه کار کنند و درآمد داشته باشند تا به مشکلات معیشتی و حتی مشکلات روانی نظیر افسردگی دچار نشوند.
او همچنین میگوید: برای گذر از این بحران با حداقل آسیب، ارائه راهکار مهم است. ما میتوانیم تحت نظر سازمان بهزیستی در هر محلهای یک کمیته متشکل از افراد آن محله که مهارتهایی نظیر تزریقات و... را آموختهاند ایجاد کنیم. این افراد میتوانند به وضعیت معلولین محله رسیدگی کنند و مانع بروز مشکلات امروزی شوند. این تجربه بعد از جنگ جهانی دوم در برخی از کشورهای اروپایی که بیش از 70درصد جمعیت شان دچار معلولیت شده بود اجرا شد و البته موفقیتآمیز هم بود. البته برای پیشگیری از برخی سودجوییها باید اقدامات این کمیته زیرنظر بهزیستی صورت گیرد.
سخنگوی وزارت خارجه:
گفتوگوی ظریف برای ثبت دراسناد بود
- ظریف همواره گفته آنچه انجام میشود حول قوه عاقله نظام است
- به گفتوگوی ظریف نگاه کمی باید داشت نه گزینشی
گروه سیاسی/ در شرایطی که گمانهزنیها محمدجواد ظریف را به عنوان یکی از گزینههای تأثیرگذار انتخابات ریاست جمهوری مطرح میکردند؛ انتشار فایل صوتی محرمانه گفتوگو با او، آن هم از سوی یک شبکه فارسی زبان خارج از کشور به جنجالیترین خبر هفتههای اخیر تبدیل شد. سخنان ظریف در این گفتوگو مطالبی بود که اغلب در گفتوگوها و موضعگیریهای گذشته او با زبان دیپلماتیک وِیژه خود او مطرح شده بود. با این حال آنچه شامگاه یکشنبه اتفاق افتاد، بیش از هرچیز این سؤال را در اذهان پدید آورد که چه کسانی و با چه اهدافی گفتوگویی را که به عنوان یک پروژه تاریخ شفاهی انجام شده و بنا نبوده دستکم تا پایان عمر دولت بازتاب پیدا کند نه فقط منتشر که در اختیار رسانههای معاند خارج از کشور گذاشتهاند. به هر روی انتشار این مصاحبه بازتابها و تحلیلهای مختلفی را به دنبال داشته است. برخی آن را بهانهای برای حمله جدیتر به ظریف و برجام قرار دادند و بعضی هم چگونگی و چرایی انتشار این فایل برایشان واجد اهمیت بیشتری بود. بعضی هم سخنان ظریف را دارای نکته جدید و نگفتهای در فضای سیاسی ایران ندانستند با این توضیح که وزیر خارجه برخی مسائل را صریحتر گفته چرا که بنا بر انتشار آن نبوده است. بعضی هم تبعات برخی موازیکاریها برای کشور را برجسته کرده و البته که برخی نیز فعلاً سکوت کردهاند.
وزارت امور خارجه اما بلافاصله پس از انتشار بخشی از گفتوگو که با هدف القای وجود تضاد میان ظریف و فرمانده شهید نیروی قدس سپاه پاسداران تقطیع شده بود، با تأکید بر اینکه «دوستی دیرینه و قرابتهای محمدجواد ظریف با شهید سردار سلیمانی بر کسی پوشیده نیست»، اعلام کرد که «فایل تقطیع شده از این گفتوگوی هفت ساعته به هیچ وجه منعکس کننده میزان احترام، تعاریف مفصل و تقدیرهایی که ایشان در ادامه گفتوگو به تفصیل از تدبیر، خرد، رشادت و نقش منحصر بفرد سردار سلیمانی در توفیقات منطقهای جمهوری اسلامی ایران دارند، نیست.» سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه دیروز هم در خلال نشست خبری در این باره با این توضیح که «گفتوگوی انجام شده یک گفتوگوی معمول و محرمانه در دولت بود» و «رئیس جمهوری برای انتقال سوابق و تجارب برای دولت بعد نظرشان این بود که اعضای کابینه گفتوگوهایی برای ثبت در اسناد داشته باشند»، گفت: «ظریف همواره گفته است آنچه انجام میشود، حول قوه عاقله نظام است. یک ذوقزدگی در برخی از رسانهها برای تقطیع صحبتهای ظریف دیده شد ولی این گفتوگو باید کلی دیده شود.» خطیبزاده با تأکید بر اینکه «قرار بر محرمانگی این گفتوگوها بوده است»، افزود: «وزارت امور خارجه در بخشهای این فرایند از مصاحبه، عوامل مصاحبه و... نقش نداشته است. اینکه چه کسانی و چرا منتشر کردهاند، را نمیدانیم.»
با وجود این و از آنجا که در ساعات پایانی روز یکشنبه فایل صوتی گفتوگو از سوی رسانههای فارسی زبان خارج از کشور و در شبکههای اجتماعی منتشر شد، روز گذشته خبرگزاری جمهوری اسلامی بخشهای مهم این فایل سه ساعته را که در اصل صرفاً بخشی از یک مصاحبه مفصل 7 ساعته بوده است، منتشر کرد.
ظریف در این گفتوگو رهبر معظم انقلاب را از قویترین دیپلماتهای کشور توصیف کرد و افزود: «رهبر انقلاب به من نقدهایی داشتند و اخیراً با خانم امانپور گفتوگو کردم و عدهای گفتند که ظریف گفته ایران و امریکا باید باهم تعهداتشان را انجام دهند. در صورتی که من این را نگفتم. بعد از توضیحات من حضرت آقا فرمودند توضیحات مفید بود.»
ناگفتههای ظریف از رابطه مسکو - تهران
ظریف در اشاره به سیاست مسکو در قبال تهران با بیان اینکه «من از طرفداران رابطه ایران با روسیه و چین هستم و هردو کشور مهم هستند اما معتقدم رابطه با کشورها با چشم باز باشد»، افزود: «عادیسازی روابط ما با غرب به نفع روسیه نیست چراکه با این اتفاق روسیه دو ضرر میکند؛ اول آنکه اگر اولویت غرب ایران نباشد چین و روسیه اولویتش میشود و اگر ما نیازمند روسیه باشیم آنها مجبور به رقابت با کسی نیستند و بیشترین منافع را از ما میبرند.»
او در ادامه به برخی جلوههای دیپلماسی متفاوت روسیه پرداخت و افزود: «وقتی روسها فهمیدند برجام دارد به نتیجه میرسد، پیشنهادات جدید دادند. ما با واژه اسنب بک به متنی رسیده بودیم. اما متنی به ما رسید که روسیه و فرانسه آن را توافق کردند. من متن را دیدم و گفتم این متن بسیار خطرناک است و بر اساس این متن باید هر ۶ ماه از شورای حکام برای ادامه برجام رأی بگیریم.» ظریف در ادامه گفت: «روسها وقتی دیدند از موانع گذشتیم شروع به ایجاد مانع کردند و روسیه تا روز آخر تمام قد به میدان آمد. شب آخر قبل توافق، در رستوران نشسته بودم. تعداد زیادی از افراد ما در قطعنامهها تحریم شده بودند و میخواستیم آنها را از تحریم خارج کنیم. قطعنامه به بهانه هستهای در دوران آقای جلیلی صادر شده بود و با موضوع موشکی و تسلیحاتی ادامه یافت و اگر ادامه پیدا میکرد حتماً مسأله حقوق بشر هم به آن اضافه میشد... کسی اعلام کرد که کری گفته بیش از این نمیتوانم موافقت کنم و به اتاق آقای کری رفتم و دیدم لاوروف و موگرینی نشستهاند و لاوروف آمده که باید جلسه را متوقف کنیم و کنگره هم مهیای تصویب تحریمها بود. مشخص شد آقای لاوروف درخواست کرده که ۴ روز نباشد. من رفتم و اعلام کردم قابل قبول نیست و لاوروف گفت که تو دستورالعمل نداری و برو تا دستورالعمل خود را بگیری و به او غیردیپلماتیک گفتم به تو هیچ ارتباطی ندارد. کری از من حمایت کرد و با فشاری که آمد ۱۰ نفر را از لیست خارج کردم و دستورالعمل را که داشتم، آوردم.»
وزیر امور خارجه کشورمان در بخش دیگری از این گفتوگو به رابطه خودش و سردار سلیمانی و در واقع رابطه میان دستگاه دیپلماسی کشور و واقعیتهایی که در میدان منطقه وجود دارد پرداخت. او در این باره گفت: «من و سردار سلیمانی الزاماً همنظر نبودیم اما احساس میکردیم باید هماهنگ باشیم و این کار را میکردیم.»
ظریف افزود: «تقریباً در طول کار من هیچ زمانی نتوانستم به فرمانده میدان بگویم اینکار را بکن که به آن نیاز دارم اما تقریباً هربار که برای مذاکره رفتم شهید سلیمانی بود که میگفت میخواهم این نکته را بگیری و بخواهی. من میرفتم برای موفقیت کار میدانی مذاکره میکردم.»
ظریف سپس شهادت سردار سلیمانی را از حیث عمق و اهمیت با نابودی یک شهر در جریان جنگ همسنگ دانست و افزود: «درباره منطقه باید انصاف را رعایت کنیم. در مذاکرات افغانستان در سال ۲۰۰۱ با امریکا، اگر سردار سلیمانی نبود من دستاوردی نداشتم. در سال ۲۰۰۳ درباره عراق نیز اگر اطلاعات سردار سلیمانی نبود من هیچ دستاوردی نداشتم و رهبر انقلاب دست من و سردار سلیمانی را برای هماهنگی در دست هم گذاشت.»
او در ادامه با یادآوری تمایل سردار سلیمانی به پایان سریع جنگ در یمن، ادامه داد: «سلیمانی جنگطلب نبود. سلیمانی از من خواست زودتر این موضوع تمام شود. میدانستم جنگ را آقا بزرگ سعودیها میتواند تمام کند و وقت باارزشی برای این کار با کری گذاشتم. به امیرعبداللهیان گفتم و او سریع مصاحبه کرد که بزودی در یمن آتشبس اتفاق میافتد. به اندونزی رسیدم و سعودیها گفتند جنگ یمن تمام نشده است. کری گفت محمد بن سلمان زیرش زده است. فردای آن روز اوباما مصاحبه کرد که ایران مسئول ادامه جنگ است.»
اختلافاتمان با امریکا را باید مدیریت کنیم
ظریف سپس با بیان اینکه «معتقدم ایران و ایالت متحده هیچگاه با حفظ هویت جمهوری اسلامی ایران رفیق نخواهند شد»، گفت: «اعتقاد دارم باید در داخل ایران تفاهم کنیم. در دهه ۷۰ چیزی نوشتم و به حضرت آقا هم ارائه دادم. باید فهرستی درست کنیم و بگوییم با امریکا چه مشکلی داریم و آنها چه مشکلی با ما دارند. بخشی از این مشکلات قابل حل است و بخشی از مشکلات را هم نمیخواهیم حل کنیم. ما ۵۰ موضوع داریم و نمیخواهیم ۱۵ مورد را حل کنیم و روبهروی امریکا مینشینیم و اعلام میکنیم در چه حوزههایی میتوانیم تفاهم کنیم و در چه حوزههایی اختلاف داریم. این عملی است. این مدیریت دشمنی است البته از این عنوان خوشم نمیآید. ما میتوانیم مدیریت اختلاف با امریکا داشته باشیم و نیازی به تخاصم و تنش نیست.»
در برجام از پشت خنجر خوردیم
ظریف در بخش دیگری و در مقایسه قطعنامه 598 و برجام با بیان اینکه از ابتدا برای قربانی شدن و نه قهرمان شدن وارد دولت یازدهم شده بود، گفت: کسانی که در ۵۹۸ مذاکره می کردند در زمان مذاکره از پشت خنجر نمیخوردند. اینجا اما از روز اول با تیر از پشت روبرو بودیم. ما با قطعنامه ۵۹۸ توانسته بودیم یک قطعنامه فصل هفت را ادامه دهیم و درگیر تحریم نشویم. در دی ۶۶ داشتند برای ما قطعنامه دوم تصویب میکردند و ما در ۵۹۸ هیچوقت تحریم نشدیم. ما قربانی جنگ بودیم و در نهایت در تیر ۶۷ این قطعنامه را پذیرفتیم. از سال ۸۵ تا سال ۹۲ شش قطعنامه فصل هفت علیه ایران مصوب شده بود و همه کشورها از جمله روسیه و چین با این قطعنامه علیه ایران موافقت کرده بودند. وی افزود: در سال ۸۴ ما غرب را در برابر خود قرار داده بودیم در نوامبر ۲۰۰۴ به پاریس رفتیم و توافق کردیم. چند هفته بعد در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی نوشتند موضوع ایران دیگر در دستور کار نخواهد بود و تا خرداد ۸۴ نیز به آن نپرداختند. ما از شکست امریکا مذاکرات را تحویل دادیم و با پیروزی امریکا تحویل گرفتیم.
درنـــــگ
مصاحبه ظریف را چگونه ببینیم
انتشار فایل مصاحبه محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه که قراری بر انتشار آن نبوده و صرفاً برای پروژهای تحت عنوان تاریخ شفاهی دولت اعتدال بوده، بازتابها، واکنشها و تحلیلهای متعدد و متفاوت البته با انگیزههای مختلف را به همراه داشته است.
شاید مهمترین مسأله معطوف به این ماجرا، چرایی و چگونگی انتشار این مصاحبه آنهم در رسانه مخالف نظام و خارج از کشور است. پر بیراه نیست اگر چگونگی انتشار آن مشخص شود، آنگاه میتوان بهتر و روشنتر درباره اهداف آن نیز سخن به میان آورد. با این همه فایل یاد شده به هر شکل و شیوهای که به خارج از کشور راه پیدا کرده، مانع از مسئولیت تیمی که پروژه تاریخ شفاهی را عهدهدار بوده در حفاظت و حراست از آن نیست. تاریخ شفاهی قواعد خاص خود را دارد و معولاً برای ثبت در تاریخ گرفته میشود و حتی گاهی از سوی مصاحبه شونده قید هم میشود که این مصاحبه در چه زمانی منتشر شود. حتی طبق اصول مصرح و مؤکد تاریخ شفاهی، مصاحبهشوندهها حق انحصاری مصاحبههای خود را دارند، تا زمانی که (یا مگر اینکه) این حقوق را به فرد یا نهاد دیگری انتقال دهند که درباره این فایل صوتی چنین اجازهای از طرف آقای ظریف نه داده شده و نه زمان و نحوه انتشار با رضایت ایشان بوده است. حتی طبق قواعد نهادهای تاریخ شفاهی بینالمللی «بهکارگیری و انتشار محتوای مصاحبه باید با رعایت هرگونه محدودیتی باشد که راوی برای آن مقرر کرده است.» وقتی راوی چندین بار گفته این بخشها برای انتشار نیست، پس انتشار آن نافی حقی است که متعلق به راوی است.از آنجا که به قرار معلوم، دیگر اعضای دولت هم عملکرد و رویدادهای مهم خود در 8 سال گذشته را در قالب همین پروژه روایت کردهاند، میطلبد که در حراست از دیگر فایلها حتماً اهتمام ویژه به عمل آید.
از میان سخنان چند ساعته ظریف در این مصاحبه آنچه بیش از همه مورد توجه رسانهها قرار گرفته، بخشهایی است که ناظر بر برخی اتفاقات در حوزه سیاست خارجی است و البته آنچه مورد توجه هم قرار نگرفته مواضع آشکار و برجسته وزیر خارجه درباره هماهنگیهای مستمر با سردار شهید سلیمانی است.
اما آنچه این سخنان را مورد توجه قرار داده، شرایط و موقعیت زمانی انتشار آن است که جمهوری اسلامی ایران در آستانه انتخابات ریاست جمهوری قرار دارد. بر همین اساس بخش زیادی از تحلیلها و برداشتهای مختلف از انتشار این مصاحبه و اهداف آن، معطوف به همین موضوع انتخابات شده است. اینکه برخی مدعی شدهاند هدف منتشرکنندگان اصطلاحاً «سوزاندن» ظریف و از میدان بهدر کردن او بوده است. جالب آنکه وزیر خارجه در همین مصاحبه هم باز اصرار دارد که نامزد انتخابات نخواهد شد و دوست دارد کار باقیمانده یا وظیفه خود در چند ماه پایانی عمر دولت را با فراغ بال بیشتری به انجام رساند. اما گویا هراس منتشرکنندگان از احتمال کاندیداتوری ظریف و رایآوری او آنقدری جدی بوده که ریسک نکرده و تصمیم به انتشار گرفته اند.
این هم دور از ذهن نیست که همزمان با زدن ظریف، این قصد هم وجود داشته که گفتمان دیپلماتیک و تعاملی او با جهان را نیز بکوبند تا اساساً آنچه از سوی مخالفان ظریف و برجام «غربگرایان» خوانده میشوند، امکان حضور یا مانور در رقابت پیشرو را نداشته باشند. اما بهراستی آنچه ظریف در اشاره به برخی رویدادهای مرتبط با روسیه میگوید به مفهوم ضدیت با شرق یا تمایل به غرب است؟ اتفاقاً او به روشنی در این فایل توضیح میدهد که داشتن روابط با چین و روسیه را ضروری میداند، روسیه بویژه به خاطر همسایگی با ایران و چین هم بهواسطه آنکه از قدرتهای بزرگ جهانی است. آنچه ظریف تأکید دارد اهمیت و ضرورت روابط با غرب و شرق با «چشم باز» است. دغدغه او به نظر میرسد ناظر بر انتخابهایی در روابط بینالملل است که کمترین هزینه و بیشترین نفع را برای جمهوری اسلامی ایران و مردم داشته باشد و طبیعی است که در این میان کانونها یا نهادهای تأثیرگذار داخلی باید همافزایی داشته باشند برای تحقق بیشتر این مهم. در حقیقت ظریف برخلاف برخی اتهامات نه غربگراست و نه شرقگرا بلکه او یک ایرانیگرا است.
در این میان البته برخی هم فضا را مهیا دیدهاند تا وزیر خارجه را در مقابل نظام قرار دهند و این روایت را القا کنند که او بدون هماهنگی با مجموعه تصمیمساز در کشور سیاست هایش را پیش برده است. حال آنکه ظریف بارها در مصاحبهها و سخنرانیهای مختلف تأکید داشته که رهبر معظم انقلاب این فضا را مهیا کردهاند که ایشان نقطه نظرات خود را بدون لکنت در میان بگذارد. بنابراین انتقادها یا گلایههایی که در مصاحبه یاد شده گفته شده هم به نظر نمیرسد در همین جلسات خصوصی مطرح نشده باشد. در حقیقت مقامات عالی تصمیمساز در جمهوری اسلامی و حتی شهید سلیمانی هم در جریان این گلایهها بودهاند. لذا مصاحبه یاد شده از این حیث که شخصیت متفاوت و ناآشنایی از ظریف در مجموعه مقامات عالی نظام ترسیم کند، چیز جدیدی ندارد چرا که همه این مباحث در جلسات خصوصی در میان گذاشته شده است.
و در آخر یادآوری این مهم هم به نظر ضروری میرسد که از محافل و رسانههای مخالف نظام انتظاری نیست که این مصاحبه را دستاویز اختلافافکنی جدید در فضای سیاسی ایران و مجموعههای مختلف حاکمیت نکنند. اما از مجموعههای درون نظام و آنها که دل در گرو رفع برخی مشکلات موجود و بهبود شرایط دارند این انتظار بیجایی نیست که این فقره را بهانهای برای یک نزاع جدید درون نظام نکنند. به هر روی فایلی که بنایی بر انتشارش نبوده به هر دلیلی رسانهای شده است. محمد جواد ظریف هم کارنامه و عملکرد روشن و مشخصی در طول 40 سال گذشته دارد و اتفاقاً همین تجربیات مستمر در مسئولیتهای مختلف حکم میکند به جای رویکردهای تقابلی و کینهتوزانه، نگاهی آسیبشناسانه نسبت به این ماجرا داشته باشند. هم ناظر بر اینکه چرا چنین فایلهایی ناخواسته منتشر میشود و هم معطوف به این مهم که پویایی و بالندگی هر مجموعه در گرو آسیبشناسی مستمر و کارشناسی است. آنچنان که بسیاری از تحلیلگران و صاحبنظران در مواضع مختلف بر ضرورت برخی اصلاحات در بخشهای مختلف و پرهیز از پراکندگی در تصمصمسازیها و ترمیم بوروکراسی کشور تأکید دارند، حال سخنان محمدجواد ظریف را هم میتوان در همین چارچوب دید اگر نکات قابل توجهی ناظر بر رفع برخی اشکالات و ضرورت اصلاح آنها در مصاحبه وزیر خارجه وجود دارد، از آن بهره گرفته شود. جامعه ایرانی خیلی وقت است که از کشمکشهای بیفایده سیاسی و ناظر بر اهداف جناحی که رافع هیچ مشکلی نشده، خسته است و افزودن یک چالش دیگر به مجموع تنشهای موجود اگر چه ممکن است آوردهای کوتاه مدت برای فلان گروه و جناح سیاسی داشته باشد، اما قطعاً برای مردم نخواهد داشت.
واعظی درآستانه نشست کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و ترکیه:
حجم مبادلات تجاری تهران-آنکارا باید به 30 میلیارد دلار برسد
رئیس دفتر رئیس جمهوری بررسی راههای توسعه همکاریهای تجاری و اقتصادی را یکی از محورهای مهم مذاکرات پیش رو با ترکیه عنوان کرد و گفت: حجم مبادلات تجاری ایران و ترکیه باید به ۳۰ میلیارد دلار برسد.
مرجان اسلامی فر
خبرنگار
اواخر سال 92 که موافقتنامه تجارت ترجیحی بین دو دولت ایران و ترکیه امضا شد؛ خیلیها پیشبینی کردند که تعاملات اقتصادی بین دو کشور رونق میگیرد و حجم تجارت از 30 میلیارد دلار فراتر میرود.شاید چنین امری محقق نشد که باید بخشی از آن را به شیوع ویروس کرونا در دو سال اخیر نسبت داد، اما گزارشهای رسیده حاکی از آن است که قرار است فردا و پس فردا کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی ایران و ترکیه برای تجدید نظر در به روزرسانی تجارت کالا و خدمات برگزار شود.
8 سال پیش که امضاهای طرفین خشک نشده بود که سیلی از مخالفتها نسبت به موافقتنامه تجارت ترجیحی شروع شد، برخی انجمنها نسبت به موافقتنامه تعرفه ترجیحی هشدار دادند و پیشبینی کردند با این اتفاق خیلی از واحدهای تولیدی صدمه میبینند چرا که ترکیه با کاهش تعرفههایی که ایران در نظر گرفته است، کالاهای خود را به کشورمان سرریز میکند و از طرفی تولیدکنندگان داخلی هم نمیتوانند بر اساس 128 قلم کالای تفاهم شده، محصولات خود را به ترکیه صادر کنند.
افرادی که موافق این موافقتنامه بودند نگرانیها را بیمورد دیدند و اظهارداشتند هیچ کشوری از موافقتنامه تجارت ترجیحی آسیب ندیده است. حال که زمان تقریباً طولانی از موافقتنامه یاد شده گذشته، آمار تجارت دو کشور نشان میدهد که تجار ایرانی نتوانستند بخوبی وارد بازار ترکیه شوند و صد البته طرف ترکیه هم گلهمند است از اینکه ایران به برخی قولهای خود عمل نکرده است.
در حال حاضر آمارهای تجارت ایران و ترکیه بالا نیست و به اذعان برخی منابع روزانه 170 تا 200 کامیون با رعایت شیوهنامههای بهداشتی از مرز بازرگان-گوربولاغ وارد ترکیه میشود و در حدود 300 کامیون وارد ایران میشود. به اعتقاد فعالان اقتصادی بخصوص تجاری که با ترکیه همکاری دارند، مهمترین دلیلی که باعث شده تجارت طرفین سیر نزولی بگیرد شیوع ویروس کرونا بوده است. اما اعضای اتاق مشترک ایران و ترکیه تأکید دارند که از سالهای گذشته حجم تجارت کاهشی شده و این امر از طرف ایران مشهودتر است.
برای اینکه بتوان کاهش تجارت طرفین را جبران کرد از چندماه پیش وزارتخانههای ایران و ترکیه در حال احصای راهکار و پیشنهادهایی هستند که بواسطه آن بتوان روابط تجاری دو کشور را اصلاح کرد. از روز گذشته با ریاست محمود واعظی، کمیسیون اقتصادی ایران و ترکیه برگزار شد و اعضا در حال بررسی پیشنهادها هستند تا با نهایی شدن راهکارها (به صورت آنلاین) تبادل نظر با طرف ترک صورت گیرد و بعد از توافق نهایی، همکاریهای مشترک با سبک و سیاق جدید دنبال شود.
واقعیت آن است که ترکیه، فرصت خوبی برای برقراری کارهای تجاری با ایران است. رشد مثبت اقتصادی آن کشور و نیز ارتباط گستردهای که این همسایه با کشورهای دیگر دارد و از سوی دیگر آن طور که خود ترکیه اعلام کرده استفاده از ارزهای ملی برای ارتباط تجاری با کشورها از جمله ایران و حذف دلار امریکا در مبادلات تجاری با ایران، روسیه و چین، میتواند نوید کارهای بزرگ تجاری با ایران را داشته باشد.
در موافقتنامه تجارت ترجیحی با ترکیه، ایران در 125 کد تعرفه 6 رقمی به ترکیه تخفیف داده و در مقابل در 140 ردیف تعرفه تخفیف گرفته است. در سال 2020 حجم روابط تجاری دو کشور 3.4میلیارد دلار بوده است. این در حالی است که در سال 2019 حجم روابط تجاری ایران و ترکیه 6.3 میلیارد دلار و سال 2018 بیش از 9.8 میلیارد دلار بوده است. اعداد یاد شده نشان میدهد که روابط تجاری دو کشور سال به سال کمرنگتر و ضعیفتر شده است.
جدیدترین آمار 2021 هم گویای آن است که طی دو ماهه سالجاری میزان صادرات ایران به ترکیه 342.186 میلیون دلار و واردات از ترکیه 416.113 میلیون دلار بوده است. بر اساس دادههای موجود مهمترین شرکای تجاری ترکیه در واردات چین، آلمان، روسیه، امریکا و ایتالیا است و مهمترین شرکای تجاری ترکیه در صادرات آلمان، انگلیس، عراق، ایتالیا و امریکا است.
در 6 ماهه اول سال 99 همان زمانی که به گفته فعالان اقتصادی حجم تجارت با ترکیه به پایینترین حد رسید، مرزهای سهگانه ترانزیت کالا و تردد کامیونها با افت چشمگیری مواجه شد. همین امر عاملی شد تا طرفین این روزها در مورد ایجاد خط ریلی دوم با ترکیه از شمالیترین منطقه مرزی دو کشور و تکمیل خط آهن رشت-آستارا-باکو بیش از پیش اهمیت دهند.
برش
واعظی: حجم مبادلات تجاری ایران و ترکیه باید به ۳۰ میلیارد دلار برسد
رئیس دفتر رئیس جمهوری بررسی راههای توسعه همکاریهای تجاری و اقتصادی را یکی از محورهای مهم مذاکرات پیش رو با ترکیه عنوان کرد و گفت: حجم مبادلات تجاری ایران و ترکیه باید به ۳۰ میلیارد دلار برسد. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دولت، محمود واعظی با اشاره به برگزاری جلسه کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و ترکیه در روز چهارشنبه، گفت: جلسه مقدماتی کمیسیون مشترک با حضور نمایندگان دستگاهها و وزارتخانههای عضو کمیسیون برگزار شد و محورهای نشست پیش رو و همچنین مسائل مورد مذاکره فیمابین مورد بحث و بررسی کارشناسانه قرار گرفت. وی اضافه کرد: در این نشست دستگاههای مختلف گزارش پیشرفت همکاریها و اجرای مصوبات کمیسیون بیستو هفتم را که سال گذشته برگزار شد ارائه کردند و درخصوص مأموریتها و وظایف هر یک از دستگاهها تصمیمگیری و تعیین تکلیف شد. رئیس دفتر رئیس جمهوری روابط میان ایران و ترکیه را دیرینه و استراتژیک خواند و خاطرنشان کرد: در طول سالهای گذشته هر دو کشور اراده استواری برای توسعه همکاریهای دوجانبه از خود بروز دادهاند. این اراده در توافقات و سندهایی که در سالهای گذشته میان طرفین امضا شده قابل ردگیری است و هدفگذاری دو طرف افزایش سطح همکاریها در زمینههای گوناگون بوده است. واعظی افزود: از سالهای گذشته در مذاکرات دوجانبه بر این موضوع تأکید کردیم که حجم مبادلات تجاری دو طرف به ۳۰ میلیارد دلار برسد. این هدفگذاری البته به دلیل برخی موانع از جمله تحریمهای ظالمانه امریکا محقق نشد. در عین حال در سال گذشته نیز به دلیل شیوع کرونا و مشکلات موجود بر سر نقل و انتقالات تجاری مرزی، کمی شاهد افت تجارت میان دو کشور بودیم. با این حال دو طرف بر تسریع توسعه مناسبات تجاری و افزایش مبادلات تأکید دارند و انشاء الله با رفع تحریمها، حرکت به سوی این هدفگذاری، با سرعت و شتاب بیشتری پیش خواهد رفت. رئیس کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و ترکیه، بررسی راههای توسعه همکاریهای تجاری و اقتصادی را یکی از محورهای مهم مذاکرات پیش رو عنوان کرد و گفت: بر اساس بررسیهایی که در دبیرخانه کمیسیون مشترک به عمل آمده، زمینههای مختلفی همچون تجارت، سرمایهگذاری، انرژی، علم و فناوری، حمل و نقل، سلامت، گردشگری و غیره برای توسعه همکاریهای دوجانبه احصا شده که در نشست پیش رو درخصوص آن به گفتوگو خواهیم پرداخت. وی ادامه داد: تسهیل مبادلات تجاری در پایانه مرزی و تسریع در انجام مراحل اداری پذیرش از سوی طرفین از دیگر موارد مذاکره در نشست کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و ترکیه خواهد بود. رئیس دفتر رئیس جمهوری همچنین از مذاکره برای اصلاح و بازنگرش توافقنامه تجارت ترجیحی میان دو کشور که در سال ۲۰۱۵ منعقد شده خبر داد و گفت: بر اساس این موافقتنامه ایران در تعرفه واردات ۱۲۵ کالا برای ترکیه تخفیف قائل شده و آنها در ۱۴۰ کالا چنین تخفیفی را لحاظ کردهاند. بر اساس مواد موافقتنامه بازنگری در گروه کالاها با هدف انتفاع بیشتر تجار و بازرگانان کشورمان، مورد نظر است و در این مورد گفتوگو خواهیم کرد. بررسی شرایط ارتقای همکاریهای دو کشور در شرایط پس از تحریم و احیای صادرات نفت به ترکیه و افزایش صادرات در گروههای کالایی دیگر و همچنین توسعه همکاریهای بانکی، به گفته رئیس دفتر رئیس جمهوری از دیگر موارد مورد مذاکره در نشست وبیناری کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و ترکیه خواهد بود.
خبرنگار
اواخر سال 92 که موافقتنامه تجارت ترجیحی بین دو دولت ایران و ترکیه امضا شد؛ خیلیها پیشبینی کردند که تعاملات اقتصادی بین دو کشور رونق میگیرد و حجم تجارت از 30 میلیارد دلار فراتر میرود.شاید چنین امری محقق نشد که باید بخشی از آن را به شیوع ویروس کرونا در دو سال اخیر نسبت داد، اما گزارشهای رسیده حاکی از آن است که قرار است فردا و پس فردا کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی ایران و ترکیه برای تجدید نظر در به روزرسانی تجارت کالا و خدمات برگزار شود.
8 سال پیش که امضاهای طرفین خشک نشده بود که سیلی از مخالفتها نسبت به موافقتنامه تجارت ترجیحی شروع شد، برخی انجمنها نسبت به موافقتنامه تعرفه ترجیحی هشدار دادند و پیشبینی کردند با این اتفاق خیلی از واحدهای تولیدی صدمه میبینند چرا که ترکیه با کاهش تعرفههایی که ایران در نظر گرفته است، کالاهای خود را به کشورمان سرریز میکند و از طرفی تولیدکنندگان داخلی هم نمیتوانند بر اساس 128 قلم کالای تفاهم شده، محصولات خود را به ترکیه صادر کنند.
افرادی که موافق این موافقتنامه بودند نگرانیها را بیمورد دیدند و اظهارداشتند هیچ کشوری از موافقتنامه تجارت ترجیحی آسیب ندیده است. حال که زمان تقریباً طولانی از موافقتنامه یاد شده گذشته، آمار تجارت دو کشور نشان میدهد که تجار ایرانی نتوانستند بخوبی وارد بازار ترکیه شوند و صد البته طرف ترکیه هم گلهمند است از اینکه ایران به برخی قولهای خود عمل نکرده است.
در حال حاضر آمارهای تجارت ایران و ترکیه بالا نیست و به اذعان برخی منابع روزانه 170 تا 200 کامیون با رعایت شیوهنامههای بهداشتی از مرز بازرگان-گوربولاغ وارد ترکیه میشود و در حدود 300 کامیون وارد ایران میشود. به اعتقاد فعالان اقتصادی بخصوص تجاری که با ترکیه همکاری دارند، مهمترین دلیلی که باعث شده تجارت طرفین سیر نزولی بگیرد شیوع ویروس کرونا بوده است. اما اعضای اتاق مشترک ایران و ترکیه تأکید دارند که از سالهای گذشته حجم تجارت کاهشی شده و این امر از طرف ایران مشهودتر است.
برای اینکه بتوان کاهش تجارت طرفین را جبران کرد از چندماه پیش وزارتخانههای ایران و ترکیه در حال احصای راهکار و پیشنهادهایی هستند که بواسطه آن بتوان روابط تجاری دو کشور را اصلاح کرد. از روز گذشته با ریاست محمود واعظی، کمیسیون اقتصادی ایران و ترکیه برگزار شد و اعضا در حال بررسی پیشنهادها هستند تا با نهایی شدن راهکارها (به صورت آنلاین) تبادل نظر با طرف ترک صورت گیرد و بعد از توافق نهایی، همکاریهای مشترک با سبک و سیاق جدید دنبال شود.
واقعیت آن است که ترکیه، فرصت خوبی برای برقراری کارهای تجاری با ایران است. رشد مثبت اقتصادی آن کشور و نیز ارتباط گستردهای که این همسایه با کشورهای دیگر دارد و از سوی دیگر آن طور که خود ترکیه اعلام کرده استفاده از ارزهای ملی برای ارتباط تجاری با کشورها از جمله ایران و حذف دلار امریکا در مبادلات تجاری با ایران، روسیه و چین، میتواند نوید کارهای بزرگ تجاری با ایران را داشته باشد.
در موافقتنامه تجارت ترجیحی با ترکیه، ایران در 125 کد تعرفه 6 رقمی به ترکیه تخفیف داده و در مقابل در 140 ردیف تعرفه تخفیف گرفته است. در سال 2020 حجم روابط تجاری دو کشور 3.4میلیارد دلار بوده است. این در حالی است که در سال 2019 حجم روابط تجاری ایران و ترکیه 6.3 میلیارد دلار و سال 2018 بیش از 9.8 میلیارد دلار بوده است. اعداد یاد شده نشان میدهد که روابط تجاری دو کشور سال به سال کمرنگتر و ضعیفتر شده است.
جدیدترین آمار 2021 هم گویای آن است که طی دو ماهه سالجاری میزان صادرات ایران به ترکیه 342.186 میلیون دلار و واردات از ترکیه 416.113 میلیون دلار بوده است. بر اساس دادههای موجود مهمترین شرکای تجاری ترکیه در واردات چین، آلمان، روسیه، امریکا و ایتالیا است و مهمترین شرکای تجاری ترکیه در صادرات آلمان، انگلیس، عراق، ایتالیا و امریکا است.
در 6 ماهه اول سال 99 همان زمانی که به گفته فعالان اقتصادی حجم تجارت با ترکیه به پایینترین حد رسید، مرزهای سهگانه ترانزیت کالا و تردد کامیونها با افت چشمگیری مواجه شد. همین امر عاملی شد تا طرفین این روزها در مورد ایجاد خط ریلی دوم با ترکیه از شمالیترین منطقه مرزی دو کشور و تکمیل خط آهن رشت-آستارا-باکو بیش از پیش اهمیت دهند.
برش
واعظی: حجم مبادلات تجاری ایران و ترکیه باید به ۳۰ میلیارد دلار برسد
رئیس دفتر رئیس جمهوری بررسی راههای توسعه همکاریهای تجاری و اقتصادی را یکی از محورهای مهم مذاکرات پیش رو با ترکیه عنوان کرد و گفت: حجم مبادلات تجاری ایران و ترکیه باید به ۳۰ میلیارد دلار برسد. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دولت، محمود واعظی با اشاره به برگزاری جلسه کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و ترکیه در روز چهارشنبه، گفت: جلسه مقدماتی کمیسیون مشترک با حضور نمایندگان دستگاهها و وزارتخانههای عضو کمیسیون برگزار شد و محورهای نشست پیش رو و همچنین مسائل مورد مذاکره فیمابین مورد بحث و بررسی کارشناسانه قرار گرفت. وی اضافه کرد: در این نشست دستگاههای مختلف گزارش پیشرفت همکاریها و اجرای مصوبات کمیسیون بیستو هفتم را که سال گذشته برگزار شد ارائه کردند و درخصوص مأموریتها و وظایف هر یک از دستگاهها تصمیمگیری و تعیین تکلیف شد. رئیس دفتر رئیس جمهوری روابط میان ایران و ترکیه را دیرینه و استراتژیک خواند و خاطرنشان کرد: در طول سالهای گذشته هر دو کشور اراده استواری برای توسعه همکاریهای دوجانبه از خود بروز دادهاند. این اراده در توافقات و سندهایی که در سالهای گذشته میان طرفین امضا شده قابل ردگیری است و هدفگذاری دو طرف افزایش سطح همکاریها در زمینههای گوناگون بوده است. واعظی افزود: از سالهای گذشته در مذاکرات دوجانبه بر این موضوع تأکید کردیم که حجم مبادلات تجاری دو طرف به ۳۰ میلیارد دلار برسد. این هدفگذاری البته به دلیل برخی موانع از جمله تحریمهای ظالمانه امریکا محقق نشد. در عین حال در سال گذشته نیز به دلیل شیوع کرونا و مشکلات موجود بر سر نقل و انتقالات تجاری مرزی، کمی شاهد افت تجارت میان دو کشور بودیم. با این حال دو طرف بر تسریع توسعه مناسبات تجاری و افزایش مبادلات تأکید دارند و انشاء الله با رفع تحریمها، حرکت به سوی این هدفگذاری، با سرعت و شتاب بیشتری پیش خواهد رفت. رئیس کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و ترکیه، بررسی راههای توسعه همکاریهای تجاری و اقتصادی را یکی از محورهای مهم مذاکرات پیش رو عنوان کرد و گفت: بر اساس بررسیهایی که در دبیرخانه کمیسیون مشترک به عمل آمده، زمینههای مختلفی همچون تجارت، سرمایهگذاری، انرژی، علم و فناوری، حمل و نقل، سلامت، گردشگری و غیره برای توسعه همکاریهای دوجانبه احصا شده که در نشست پیش رو درخصوص آن به گفتوگو خواهیم پرداخت. وی ادامه داد: تسهیل مبادلات تجاری در پایانه مرزی و تسریع در انجام مراحل اداری پذیرش از سوی طرفین از دیگر موارد مذاکره در نشست کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و ترکیه خواهد بود. رئیس دفتر رئیس جمهوری همچنین از مذاکره برای اصلاح و بازنگرش توافقنامه تجارت ترجیحی میان دو کشور که در سال ۲۰۱۵ منعقد شده خبر داد و گفت: بر اساس این موافقتنامه ایران در تعرفه واردات ۱۲۵ کالا برای ترکیه تخفیف قائل شده و آنها در ۱۴۰ کالا چنین تخفیفی را لحاظ کردهاند. بر اساس مواد موافقتنامه بازنگری در گروه کالاها با هدف انتفاع بیشتر تجار و بازرگانان کشورمان، مورد نظر است و در این مورد گفتوگو خواهیم کرد. بررسی شرایط ارتقای همکاریهای دو کشور در شرایط پس از تحریم و احیای صادرات نفت به ترکیه و افزایش صادرات در گروههای کالایی دیگر و همچنین توسعه همکاریهای بانکی، به گفته رئیس دفتر رئیس جمهوری از دیگر موارد مورد مذاکره در نشست وبیناری کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و ترکیه خواهد بود.
اخلاق تجارت بین ایران و ترکیه فراموش نشود
مهرداد سعادت دهقان
رئیس اتاق بازرگانی ایران و ترکیه
ترکیه در سال 2020، 219 میلیارد دلار واردات انجام داده و در مقابل 169 میلیارد دلار صادرات داشته است؛ بر این اساس حجم تجارت خارجی ترکیه بیش از 388 میلیارد دلار بوده است که از این رقم سهم ایران در صادرات کالا به ترکیه تنها 2 میلیارد دلار بوده است که از این میزان 1.2 میلیادر دلار صادرات گاز و مابقی سایر کالاها بوده است. صادرات اندک ایران به ترکیه در شرایطی بوده است که بر اساس اعلام سازمان توسعه تجارت ایران میتوانسته در سال 2020 بیش از 15 میلیارد دلار کالا به ترکیه صادر کند. با ثبت چنین اعدادی تجار ایرانی نتوانستند بخوبی وارد بازار ترکیه شوند و یا به عدد پیشبینی شده سازمان توسعه تجارت نزدیک شوند.
اگر بخواهیم بپرسیم که چرا تجارت بین دو کشور ایران و ترکیه جدا از تحریم و شیوع ویروس کرونا رونق نگرفت، یک جواب مهم و حیاتی دارد و آن اینکه اخلاق در تجارت بین طرفین رعایت نشد. سالهای گذشته با اعمال محدودیتهایی که ایران برای تجار ترکیه ایجاد کرد عملاً فضای نامناسبی شکل گرفت؛ طرفین در مورد اعمال تعرفه ترجیحی 128 قلم کالا به توافق رسیدند؛ اما دولت به دلیل برخی از انتقادها واردات 60 قلم کالا از ترکیه به ایران را ممنوع کرد و از آنجا که ثبت سفارش برای طرف ترک امکانپذیر نبود، آنها بشدت گلهمند شدند.
دولت دلایل مختلفی را برای ممنوعیت واردات اعلام کرد که شاید یکی از آنها فشار تولیدکنندگان بود؛ برخی از تولیدکنندگان داخلی از ترس اینکه بازار داخلی را از دست بدهند، هجمههای مختلفی را وارد کردند که دولت بازار ایران را در اختیار ترکها قرار داده است. اگر تولیدکنندگان به این باور رسیده بودند که با رقابت بازار پویا میشود و رشد و توسعه به دست میآید، فشارها به دولت برای ممنوعیت برخی از کالاها عملیاتی نمیشد.
از طرفی ترکیه هم بدقولیهایی کرد و رفتاری را با تجار ایرانی داشت که حرفهای نبود. اگر ترکها اخلاق تجاری در مورد ایران را رعایت کرده بودند شاید اکنون اعداد و ارقام تجارت طرفین بسیار بالاتر بود و تجار ایرانی حجم بیشتری کالا به ترکیه صادر کرده بودند. ترکیه در ترانزیت کالا از سوی تجار ایرانی رفتار خوبی نداشته است و هم اکنون هم رفتار خوبی ندارد.
بخش خصوصی تنها یک انتظار از سیاستگذاران دارد و آن اینکه بخش خصوصی در همکاری با ترکیه در حاشیه نباشد و از نقطه نظرات ما استفاده شود تا فضای تجاری و همکاری مشترک تقویت شود. اگر میخواهیم میزان صادرات کالاهای غیرنفتی افزایش پیدا کند و همچنین هدفگذاری اصلی ما رشد صادرات به کشورهای همسایه است باید بیش از گذشته از توان بخش خصوصی و مراوداتی که دارد، بهره برد. بخش خصوصی از هرگونه تعامل و همکاری با کشورهای خارجی استقبال میکند از این رو امیدواریم سیاستگذاران از پتانسیل بخش خصوصی استفاده کند و اجازه دهد که ما در جلسات تخصصی حضور داشته باشیم.
در همه کشورها بخش خصوصی اصل است و هیچ زمان به حاشیه رانده نمیشود، امیدوارم در همکاری با ترکیه به بخش خصوصی میدان بیشتری داده شود.
رئیس اتاق بازرگانی ایران و ترکیه
ترکیه در سال 2020، 219 میلیارد دلار واردات انجام داده و در مقابل 169 میلیارد دلار صادرات داشته است؛ بر این اساس حجم تجارت خارجی ترکیه بیش از 388 میلیارد دلار بوده است که از این رقم سهم ایران در صادرات کالا به ترکیه تنها 2 میلیارد دلار بوده است که از این میزان 1.2 میلیادر دلار صادرات گاز و مابقی سایر کالاها بوده است. صادرات اندک ایران به ترکیه در شرایطی بوده است که بر اساس اعلام سازمان توسعه تجارت ایران میتوانسته در سال 2020 بیش از 15 میلیارد دلار کالا به ترکیه صادر کند. با ثبت چنین اعدادی تجار ایرانی نتوانستند بخوبی وارد بازار ترکیه شوند و یا به عدد پیشبینی شده سازمان توسعه تجارت نزدیک شوند.
اگر بخواهیم بپرسیم که چرا تجارت بین دو کشور ایران و ترکیه جدا از تحریم و شیوع ویروس کرونا رونق نگرفت، یک جواب مهم و حیاتی دارد و آن اینکه اخلاق در تجارت بین طرفین رعایت نشد. سالهای گذشته با اعمال محدودیتهایی که ایران برای تجار ترکیه ایجاد کرد عملاً فضای نامناسبی شکل گرفت؛ طرفین در مورد اعمال تعرفه ترجیحی 128 قلم کالا به توافق رسیدند؛ اما دولت به دلیل برخی از انتقادها واردات 60 قلم کالا از ترکیه به ایران را ممنوع کرد و از آنجا که ثبت سفارش برای طرف ترک امکانپذیر نبود، آنها بشدت گلهمند شدند.
دولت دلایل مختلفی را برای ممنوعیت واردات اعلام کرد که شاید یکی از آنها فشار تولیدکنندگان بود؛ برخی از تولیدکنندگان داخلی از ترس اینکه بازار داخلی را از دست بدهند، هجمههای مختلفی را وارد کردند که دولت بازار ایران را در اختیار ترکها قرار داده است. اگر تولیدکنندگان به این باور رسیده بودند که با رقابت بازار پویا میشود و رشد و توسعه به دست میآید، فشارها به دولت برای ممنوعیت برخی از کالاها عملیاتی نمیشد.
از طرفی ترکیه هم بدقولیهایی کرد و رفتاری را با تجار ایرانی داشت که حرفهای نبود. اگر ترکها اخلاق تجاری در مورد ایران را رعایت کرده بودند شاید اکنون اعداد و ارقام تجارت طرفین بسیار بالاتر بود و تجار ایرانی حجم بیشتری کالا به ترکیه صادر کرده بودند. ترکیه در ترانزیت کالا از سوی تجار ایرانی رفتار خوبی نداشته است و هم اکنون هم رفتار خوبی ندارد.
بخش خصوصی تنها یک انتظار از سیاستگذاران دارد و آن اینکه بخش خصوصی در همکاری با ترکیه در حاشیه نباشد و از نقطه نظرات ما استفاده شود تا فضای تجاری و همکاری مشترک تقویت شود. اگر میخواهیم میزان صادرات کالاهای غیرنفتی افزایش پیدا کند و همچنین هدفگذاری اصلی ما رشد صادرات به کشورهای همسایه است باید بیش از گذشته از توان بخش خصوصی و مراوداتی که دارد، بهره برد. بخش خصوصی از هرگونه تعامل و همکاری با کشورهای خارجی استقبال میکند از این رو امیدواریم سیاستگذاران از پتانسیل بخش خصوصی استفاده کند و اجازه دهد که ما در جلسات تخصصی حضور داشته باشیم.
در همه کشورها بخش خصوصی اصل است و هیچ زمان به حاشیه رانده نمیشود، امیدوارم در همکاری با ترکیه به بخش خصوصی میدان بیشتری داده شود.
کرونا و دوگانگی ما
محمد زینالی اُناری
جامعه شناس
با گذشت بیش از 14 ماه از شیوع پاندمی کرونا، این دشمن ویروسی همچنان بیرحمانه میتازد و دوستان و خویشان ما را میکشد. متأسفانه قادر نیستیم در برابر آن به صورتی که بتوان نزدیکان خود را از نهیب آن نگه داشت، بایستیم و مقابله کنیم. حتّی بخش چشمگیری از مردم قواعد و قوانین زمان حمله دشمن ویروسی را رعایت نمیکنند و در این جنگ مهیب با دشمنی که از راه ناپیدای هوا حمله میکند، رزمجامه را سست میکنند، با عدم رعایت اصول و برنامههای بهداشتی، رژه برعکس میروند و نظم جامعه را در زمان بحران میشکنند. در این وانفسا که رعایت حقوق شهروندی همچون حفظ حق حیات است، این گروه از جامعه با بهانههای واهی و اشارههای غیرمربوط در برابر الزام رعایت برنامههای بهداشتی قد علم میکنند، در نتیجه کرونای هزار چهره با همدستی اینان و از گوشه وکنار بر جان مردم تاخته و موجب ازدیاد تلفات انسانی میشود. تجربه نشان داده است که در هنگام هر جنگ یا بحرانی، نیازمند یک انسجام اجتماعی یا اشتراک فرهنگی در خصوص مقابله با مهاجم است اما اگر این قاعده رعایت نشود، دوگانگی یا چندگانگی فرهنگی شکل گرفته و موجب میشود که مبارزه متشتت شده و جامعه از هر سویی ضربه پذیر باشد. چیزی که ما در مبارزه با کرونا با جان و تن آن را تجربه کردیم و حملههای بیمحابا از جناح گروههای لاابالی به قواعد را به هزینه مرگ دوستان و خویشانمان چشیدیم.
اما چرا در شکل دادن به این اشتراک فرهنگی و اتحاد اجتماعی در برابر دشمن نادیدنی موفق نشدهایم؟
دستگاه تبلیغات هرجنگی نیازمند شعارها و نمادپردازیهای عظیمی است که یک ملت را در برابر دشمن بیرونی متحد کند. به گمان من، «نهاد بهداشت» در ایران و در مبارزه با ویروس کرونا، نه با شکل دادن به یک نظام ارزشی که جایش را به یک صندلی کوچک بهنام سخنگو تقلیل داده بود. حال با این یک نفر که سخنگویی را صرفاً به شمردن آمار ترسناک مرگ تقلیل داده برای ایجاد فکر مشترک در برابر دشمن چه کار میشود کرد؟با وجود دانشکدههای مختلف علوم انسانی و استادان ارتباطات، نظام بهداشت و درمان به جای بهرهگیری از مشارکت سخنرانان انگیزشی و اعتقادی، که در هر جنگی معمول است، در خصوص نوع رفتار جامعه در بحران و شکل دادن اتحاد انسانی برای مبارزه با ویروس موفق نبوده و جایگاه گفتوگویی را صرفاً به اخبار مرگ بسنده نمود، در نتیجه، حمله کرونا که از ابتدا هم اسرارآمیز و غیرقابل باور بود و ذات همه جنگها و پدیدههای شرارت همین است، به سبب عدم شکلگیری گفتوگو و جنبش معرفتی در برابر دشمن ناپیدا، هنوز هم بخش زیادی از مردم در برابر آن ابهام داشته و دشمنی یک دشمن را باور نمیکنند.
جامعه شناس
با گذشت بیش از 14 ماه از شیوع پاندمی کرونا، این دشمن ویروسی همچنان بیرحمانه میتازد و دوستان و خویشان ما را میکشد. متأسفانه قادر نیستیم در برابر آن به صورتی که بتوان نزدیکان خود را از نهیب آن نگه داشت، بایستیم و مقابله کنیم. حتّی بخش چشمگیری از مردم قواعد و قوانین زمان حمله دشمن ویروسی را رعایت نمیکنند و در این جنگ مهیب با دشمنی که از راه ناپیدای هوا حمله میکند، رزمجامه را سست میکنند، با عدم رعایت اصول و برنامههای بهداشتی، رژه برعکس میروند و نظم جامعه را در زمان بحران میشکنند. در این وانفسا که رعایت حقوق شهروندی همچون حفظ حق حیات است، این گروه از جامعه با بهانههای واهی و اشارههای غیرمربوط در برابر الزام رعایت برنامههای بهداشتی قد علم میکنند، در نتیجه کرونای هزار چهره با همدستی اینان و از گوشه وکنار بر جان مردم تاخته و موجب ازدیاد تلفات انسانی میشود. تجربه نشان داده است که در هنگام هر جنگ یا بحرانی، نیازمند یک انسجام اجتماعی یا اشتراک فرهنگی در خصوص مقابله با مهاجم است اما اگر این قاعده رعایت نشود، دوگانگی یا چندگانگی فرهنگی شکل گرفته و موجب میشود که مبارزه متشتت شده و جامعه از هر سویی ضربه پذیر باشد. چیزی که ما در مبارزه با کرونا با جان و تن آن را تجربه کردیم و حملههای بیمحابا از جناح گروههای لاابالی به قواعد را به هزینه مرگ دوستان و خویشانمان چشیدیم.
اما چرا در شکل دادن به این اشتراک فرهنگی و اتحاد اجتماعی در برابر دشمن نادیدنی موفق نشدهایم؟
دستگاه تبلیغات هرجنگی نیازمند شعارها و نمادپردازیهای عظیمی است که یک ملت را در برابر دشمن بیرونی متحد کند. به گمان من، «نهاد بهداشت» در ایران و در مبارزه با ویروس کرونا، نه با شکل دادن به یک نظام ارزشی که جایش را به یک صندلی کوچک بهنام سخنگو تقلیل داده بود. حال با این یک نفر که سخنگویی را صرفاً به شمردن آمار ترسناک مرگ تقلیل داده برای ایجاد فکر مشترک در برابر دشمن چه کار میشود کرد؟با وجود دانشکدههای مختلف علوم انسانی و استادان ارتباطات، نظام بهداشت و درمان به جای بهرهگیری از مشارکت سخنرانان انگیزشی و اعتقادی، که در هر جنگی معمول است، در خصوص نوع رفتار جامعه در بحران و شکل دادن اتحاد انسانی برای مبارزه با ویروس موفق نبوده و جایگاه گفتوگویی را صرفاً به اخبار مرگ بسنده نمود، در نتیجه، حمله کرونا که از ابتدا هم اسرارآمیز و غیرقابل باور بود و ذات همه جنگها و پدیدههای شرارت همین است، به سبب عدم شکلگیری گفتوگو و جنبش معرفتی در برابر دشمن ناپیدا، هنوز هم بخش زیادی از مردم در برابر آن ابهام داشته و دشمنی یک دشمن را باور نمیکنند.
در نشست فوقالعاده کمیسیون اقتصادی با رئیس سازمان بورس مطرح شد
تدوین بسته پیشنهادی رونق بورس برای ارائه به سران قوا
گروه اقتصادی | بازار سرمایه ایران که ماههای متوالی است در فضای ریزشی به سر میبرد، طی یک هفته اخیر چشمانتظار برگزاری جلسه سران سه قوه بود تا چارهاندیشی درباره ثبات و تعادل و رونق در بازار سرمایه صورت بگیرد. این جلسه که بنا بود دیروز برگزار شود برای دومین بار لغو شد اما بهجای آن محمدعلی دهقان دهنوی به کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی رفت و در رابطه با وضعیت فعلی بورس به نمایندگان توضیح داد. محسن علیزاده عضو ناظر مجلس در شورای عالی بورس نیز پس از این نشست از جلسه فرهاد دژپسند وزیر اقتصاد و عبدالناصر همتی رئیس کل بانک مرکزی با محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی در روز سهشنبه- امروز - خبر داد. به گفته علیزاده بناست تا پیشنهادات مطرح شده در جلسه امروز این سه نفر پس از جمعبندی توسط رئیس مجلس به جلسه شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا برده شود. محمدرضا پورابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی نیز درباره جلسه دیروز گفت: در این جلسه محورهایی که باید در سه سطح تصمیمگیری سازمان بورس و اوراق بهادار، شورای عالی بورس و سران سه قوه مانند قیمتگذاری دستوری، اصلاح و تعدیل نرخ تسعیر ارز، تأمین منابع مالی صندوق تثبیت بازار از محل یکدرصد منابع صندوق توسعه ملی که متأسفانه تاکنون بخش کمی از آن اختصاص یافته، تصمیمگیری درباره نحوه استفاده از مالیاتهای بازار سرمایه جهت حمایت از این بازار، تغییر در دامنه مجاز نوسان، حجم مبنا و شفافسازی صورتهای مالی مدنظر قرار گیرد، به بحث و بررسی گذاشته شد.
پیشبینی تمهیداتی برای جبران خسارت سهامداران صندوقهای پالایشی
به گزارش خانه ملت، این نماینده مردم با بیان اینکه برای جبران خسارت صاحبان سهام صندوقهای پالایشی که دچار زیان شدهاند، پیشنهاداتی ارائه شد، بیان کرد: باید مجموعه اقدامات در راستای ساماندهی بورس در دو سطح در دستور کار قرار گیرد. نخست آنکه موضوعات مربوط به این حوزه در سازمان بورس، شورای عالی بورس و سران قوا بررسی و درخصوص آنها تصمیمگیری شود. پورابراهیمی اظهار کرد: دومین دستور کار اصلاح قانون بازار سرمایه است که با تحقق این مهم جایگاه بازار سرمایه در اقتصاد کشور ارتقا مییابد. همچنین رئیس سازمان بورس، عضو هیأت دولت خواهد شد و اختیارات و مسئولیتهای وی گستردهتر میشود. وی با بیان اینکه اصلاحات قانون بازار سرمایه بزودی در کمیسیون اقتصادی نهایی شده و گزارش آن در صحن علنی مجلس ارائه میشود، افزود: پیشبینی میشود با مجموعه اقداماتی که قرار است انجام شود و همکاری مجلس و دولت، مسیر برای بهبود شرایط بازار فراهم شود.
مصوبات اجرا نمیشود
محسن علیزاده عضو شورای عالی بورس نیز در رابطه با این نشست گفت: پیشنهادات خوبی مطرح شده و اگر در جلسه شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا تصویب شود برای وضع کنونی بازار سرمایه میتواند مؤثر باشد. عضو کمیسیون اقتصادی مجلس با اشاره به پیشنهادهایی که در این نشست مصوب شد، گفت: معافیتهای مالیاتی انتقال سهام، نگه داشتن مالیات نقل و انتقال سهام به مدت یک تا سه سال در صندوق تخصیص بازار برای حمایت از بازار و پس از آن انتقال به سازمان امور مالیاتی، تخفیف برای نرخ خوراک شرکتهای پالایشی و پتروشیمیها، پیگیری مجدانه و جدی تخصیص یک درصد صندوق توسعه برای حمایت از بازار بیاید و جلوگیری از قیمتگذاری کالاهایی که در بورس معامله میشوند از جمله این پیشنهادات هستند. علیزاده تصریح کرد: برآورد ما این است که تقریباً ۳۰ تا ۴۰ درصد از سهم بازار سرمایه، قیمتهای دستوری است و اگر جلوی این کار را بگیریم کمک خوبی به مثبت شدن بازار میکند.
در همین حال به گزارش بورس نیوز، عضو شورای عالی بورس تصریح کرد: پیشبینی میشود مواردی که مطرح شد اگر در جلسه شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا تصویب و به صورت صددرصد اجرا شود حرکت خوبی در بازار شکل میگیرد. وی افزود: متأسفانه مشکل ما عدم اجرای مصوبات است، یکی از مشکلات امروزی ما این است که مصوبات شورای عالی بورس اجرا نشده است.
عضو کمیسیون اقتصادی با بیان اینکه جلسه روز سهشنبه با رئیس کل بانک مرکزی به منظور هماهنگی بیشتر برگزار میشود، تأکید کرد: اختصاص خط اعتباری برای شرکتها و صندوقها، نرخ تسعیر ارز و کاهش نرخ سود سپرده نیز از مواردی بود که در جلسه روز دوشنبه به آن پرداخته شده و سهشنبه با حضور رئیس کل بانک مرکزی این موضوعات بحث خواهد شد تا به نتایج خوبی برسیم.
تقویت تقاضا راهکار سازمان بورس
محمدعلی دهقان دهنوی، رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار نیز پس از پایان نشست فوقالعاده کمیسیون اقتصادی گفت: علاوه بر نشست مجلس، نشستهایی نیز در ستاد اقتصادی دولت با موضوع ساماندهی بازار سرمایه برگزار شده است. وی افزود: جایگاه بازار سرمایه در اقتصاد کشور بر همه روشن است و از آنجا که این بازار کانال تأمین مالی برای تولید، اشتغال و سرمایهگذاری است، باید از آن حمایت شود.
دهقان با بیان اینکه امیدواریم با پیشنهادات مطرح شده در نشست مجلس و راهکارهای سازمان بورس بتوان وضعیت بازار را ساماندهی کرد، اضافه کرد: بخشی از این پیشنهادات در دولت تصویب شده و بخشی از آن قرار است در شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا بررسی و درخصوص آنها تصمیمگیری شود تا بتوان با تدوین بسته سیاستی مناسب، پیام حمایت از بازار سرمایه را به سهامداران منتقل کرد. رئیس سازمان بورس، تقویت تقاضا در بازار سرمایه را یکی از راهکارهای بهبود شرایط دانست و ادامه داد: در ماههای گذشته تقاضا تضعیف شده که میتوان با استفاده از ظرفیتهای بازار سرمایه، طرف تقاضا را در بازار تقویت کرد.
وی در تشریح راهکار مذکور توضیح داد: شرکتهای سرمایهگذاری و هلدینگهای بزرگ براساس تحلیلهای بهدست آمده، تمایل به سرمایهگذاری در سهامهای ارزشمند دارند، اما امکان تأمین مالی برای آنها وجود ندارد که ما این مسیر را تسهیل کرده و قرار است که این شرکتها، اوراق بدهی منتشر و با جمعآوری سرمایه به دست آمده، سهام خریداری کنند. با تحقق این امر طرف تقاضا تقویت میشود. دهقان تصریح کرد: علاوه بر روش فوق، برنامههای متنوعی برای ارائه اطلاعات ارزشمند درباره شرکتها به سهامداران داریم تا این افراد بتوانند براساس تحلیل درست درباره سهام خود تصمیمگیری کنند. وی با بیان اینکه توسعه روشهای سرمایهگذاری غیرمستقیم در بازار سرمایه، یکی دیگر از روشهای پیشبینی شده است، اظهار کرد: امیدواریم با بررسی پیشنهادات در دولت و شورای عالی هماهنگی اقتصادی و حمایت و کمک مجلس، بتوانیم در زمینه بهبود شرایط گام برداریم.
پیشبینی تمهیداتی برای جبران خسارت سهامداران صندوقهای پالایشی
به گزارش خانه ملت، این نماینده مردم با بیان اینکه برای جبران خسارت صاحبان سهام صندوقهای پالایشی که دچار زیان شدهاند، پیشنهاداتی ارائه شد، بیان کرد: باید مجموعه اقدامات در راستای ساماندهی بورس در دو سطح در دستور کار قرار گیرد. نخست آنکه موضوعات مربوط به این حوزه در سازمان بورس، شورای عالی بورس و سران قوا بررسی و درخصوص آنها تصمیمگیری شود. پورابراهیمی اظهار کرد: دومین دستور کار اصلاح قانون بازار سرمایه است که با تحقق این مهم جایگاه بازار سرمایه در اقتصاد کشور ارتقا مییابد. همچنین رئیس سازمان بورس، عضو هیأت دولت خواهد شد و اختیارات و مسئولیتهای وی گستردهتر میشود. وی با بیان اینکه اصلاحات قانون بازار سرمایه بزودی در کمیسیون اقتصادی نهایی شده و گزارش آن در صحن علنی مجلس ارائه میشود، افزود: پیشبینی میشود با مجموعه اقداماتی که قرار است انجام شود و همکاری مجلس و دولت، مسیر برای بهبود شرایط بازار فراهم شود.
مصوبات اجرا نمیشود
محسن علیزاده عضو شورای عالی بورس نیز در رابطه با این نشست گفت: پیشنهادات خوبی مطرح شده و اگر در جلسه شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا تصویب شود برای وضع کنونی بازار سرمایه میتواند مؤثر باشد. عضو کمیسیون اقتصادی مجلس با اشاره به پیشنهادهایی که در این نشست مصوب شد، گفت: معافیتهای مالیاتی انتقال سهام، نگه داشتن مالیات نقل و انتقال سهام به مدت یک تا سه سال در صندوق تخصیص بازار برای حمایت از بازار و پس از آن انتقال به سازمان امور مالیاتی، تخفیف برای نرخ خوراک شرکتهای پالایشی و پتروشیمیها، پیگیری مجدانه و جدی تخصیص یک درصد صندوق توسعه برای حمایت از بازار بیاید و جلوگیری از قیمتگذاری کالاهایی که در بورس معامله میشوند از جمله این پیشنهادات هستند. علیزاده تصریح کرد: برآورد ما این است که تقریباً ۳۰ تا ۴۰ درصد از سهم بازار سرمایه، قیمتهای دستوری است و اگر جلوی این کار را بگیریم کمک خوبی به مثبت شدن بازار میکند.
در همین حال به گزارش بورس نیوز، عضو شورای عالی بورس تصریح کرد: پیشبینی میشود مواردی که مطرح شد اگر در جلسه شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا تصویب و به صورت صددرصد اجرا شود حرکت خوبی در بازار شکل میگیرد. وی افزود: متأسفانه مشکل ما عدم اجرای مصوبات است، یکی از مشکلات امروزی ما این است که مصوبات شورای عالی بورس اجرا نشده است.
عضو کمیسیون اقتصادی با بیان اینکه جلسه روز سهشنبه با رئیس کل بانک مرکزی به منظور هماهنگی بیشتر برگزار میشود، تأکید کرد: اختصاص خط اعتباری برای شرکتها و صندوقها، نرخ تسعیر ارز و کاهش نرخ سود سپرده نیز از مواردی بود که در جلسه روز دوشنبه به آن پرداخته شده و سهشنبه با حضور رئیس کل بانک مرکزی این موضوعات بحث خواهد شد تا به نتایج خوبی برسیم.
تقویت تقاضا راهکار سازمان بورس
محمدعلی دهقان دهنوی، رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار نیز پس از پایان نشست فوقالعاده کمیسیون اقتصادی گفت: علاوه بر نشست مجلس، نشستهایی نیز در ستاد اقتصادی دولت با موضوع ساماندهی بازار سرمایه برگزار شده است. وی افزود: جایگاه بازار سرمایه در اقتصاد کشور بر همه روشن است و از آنجا که این بازار کانال تأمین مالی برای تولید، اشتغال و سرمایهگذاری است، باید از آن حمایت شود.
دهقان با بیان اینکه امیدواریم با پیشنهادات مطرح شده در نشست مجلس و راهکارهای سازمان بورس بتوان وضعیت بازار را ساماندهی کرد، اضافه کرد: بخشی از این پیشنهادات در دولت تصویب شده و بخشی از آن قرار است در شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا بررسی و درخصوص آنها تصمیمگیری شود تا بتوان با تدوین بسته سیاستی مناسب، پیام حمایت از بازار سرمایه را به سهامداران منتقل کرد. رئیس سازمان بورس، تقویت تقاضا در بازار سرمایه را یکی از راهکارهای بهبود شرایط دانست و ادامه داد: در ماههای گذشته تقاضا تضعیف شده که میتوان با استفاده از ظرفیتهای بازار سرمایه، طرف تقاضا را در بازار تقویت کرد.
وی در تشریح راهکار مذکور توضیح داد: شرکتهای سرمایهگذاری و هلدینگهای بزرگ براساس تحلیلهای بهدست آمده، تمایل به سرمایهگذاری در سهامهای ارزشمند دارند، اما امکان تأمین مالی برای آنها وجود ندارد که ما این مسیر را تسهیل کرده و قرار است که این شرکتها، اوراق بدهی منتشر و با جمعآوری سرمایه به دست آمده، سهام خریداری کنند. با تحقق این امر طرف تقاضا تقویت میشود. دهقان تصریح کرد: علاوه بر روش فوق، برنامههای متنوعی برای ارائه اطلاعات ارزشمند درباره شرکتها به سهامداران داریم تا این افراد بتوانند براساس تحلیل درست درباره سهام خود تصمیمگیری کنند. وی با بیان اینکه توسعه روشهای سرمایهگذاری غیرمستقیم در بازار سرمایه، یکی دیگر از روشهای پیشبینی شده است، اظهار کرد: امیدواریم با بررسی پیشنهادات در دولت و شورای عالی هماهنگی اقتصادی و حمایت و کمک مجلس، بتوانیم در زمینه بهبود شرایط گام برداریم.
رئیس قوه قضائیه:
لغو تحریمها نباید دستاویز بازیهای سیاسی شود
رئیس قوه قضائیه با بیان این که امروز لغو همه تحریمها و راستی آزمایی آن یک مطالبه ملی است و این مطالبه نباید دستاویز دعواهای سیاسی و وقتکشی شود، از کسانی که مسئول پیگیری و تحقق این مطالبه هستند خواست که به طرف مقابل اجازه وقتکشی ندهند.
بنا به گزارش مرکز رسانه قوه قضائیه، آیتالله سید ابراهیم رئیسی در جلسه صبح دیروز شورای عالی قوه قضائیه، با بیان این که تعداد مراجعان به دادگستریها و سازمانهای تابعه میتواند کاهش یابد، به مدیران و کارکنان همه دستگاهها بویژه همکاران دستگاه قضا متذکر شد که اگر کار مراجعه کنندگان به آنها در همان مراجعات اولیه قابل حل است، چرا باید به گونهای عمل شود که نیاز به مراجعه دوباره باشد. آیتالله رئیسی افزود: شرایط کرونایی اقتضا میکند که کارکنان همه ادارات خصوصاً همکاران دستگاه قضا بدانند که از وظایف مهم اسلامی و ملی و اداری این است که کار مردم را بموقع انجام دهیم تا مجبور به مراجعه دوباره و غیرضروری نباشند.
رئیس دستگاه قضا با تقدیر از همت مضاعف همکاران قضایی در ایام کرونایی برای رسیدگی به پروندهها و کار مردم متذکر شد: امروز راهبرد دشمن ایجاد یأس و ناامیدی و راهبرد ما ایجاد امید است تا مردم احساس کنند کارشان در ادارات و سازمانها به سهولت و سرعت انجام میشود. وقتی یک خانم یا آقایی برای تظلم خواهی به یک واحد قضایی مراجعه میکند، نباید دغدغه دیگری بر رنج و دغدغهاش اضافه شود، بلکه باید مشکل او را در سریعترین زمان ممکن برطرف کنیم. وی تصریح کرد: امروز ما توان و امکانات حل مشکلات و رفع ظلم از آنها را داریم و این ظرفیتها باید بموقع و در زمان خودش به کار گرفته شود تا کار مردم زودتر انجام شود و امیدواری در جامعه افزایش یابد. رئیس قوه قضائیه در بخش دیگری از سخنانش «شوراها» را نهادی برآمده از قانون اساسی و جلوهای از حاکمیت اراده مردم نسبت به زندگی خودشان دانست و گفت: شوراها از دستاوردهای مثبت قانون اساسی هستند و تلاشهای خوبی هم برای گرهگشایی از امور داشتهاند، اما با آسیبهایی نیز مواجه شدهاند. وی افزود: برخی شوراها خدمات زیادی انجام دادهاند و خوشنام هستند و مردم هم به آنها اعتماد دارند، اما برخی مشکلاتی داشتهاند که پروندههای متعدد و قابل توجهی برای آنها در مراجع قضایی تشکیل شده و در حال رسیدگی است.رئیس قوه قضائیه در عین حال گفت: نهاد شوراها دارای مشکلاتی ساختاری است که اگر به آنها توجه نشده و این مشکلات بهصورت ریشهای حل نشوند، همواره شاهد بروز آسیبها و مشکلات خواهیم بود. آیتالله رئیسی با بیان این که همکاران دستگاه قضا در جریان رسیدگی به پروندههای مربوط به شوراها، آسیبها را احصا کردهاند که جمعبندی آن را در اختیار مراجع ذیصلاح قرار میدهند، از مسئولان مربوطه خواست که حل مشکلات ساختاری شوراها را با جدیت پیگیری کنند.
بنا به گزارش مرکز رسانه قوه قضائیه، آیتالله سید ابراهیم رئیسی در جلسه صبح دیروز شورای عالی قوه قضائیه، با بیان این که تعداد مراجعان به دادگستریها و سازمانهای تابعه میتواند کاهش یابد، به مدیران و کارکنان همه دستگاهها بویژه همکاران دستگاه قضا متذکر شد که اگر کار مراجعه کنندگان به آنها در همان مراجعات اولیه قابل حل است، چرا باید به گونهای عمل شود که نیاز به مراجعه دوباره باشد. آیتالله رئیسی افزود: شرایط کرونایی اقتضا میکند که کارکنان همه ادارات خصوصاً همکاران دستگاه قضا بدانند که از وظایف مهم اسلامی و ملی و اداری این است که کار مردم را بموقع انجام دهیم تا مجبور به مراجعه دوباره و غیرضروری نباشند.
رئیس دستگاه قضا با تقدیر از همت مضاعف همکاران قضایی در ایام کرونایی برای رسیدگی به پروندهها و کار مردم متذکر شد: امروز راهبرد دشمن ایجاد یأس و ناامیدی و راهبرد ما ایجاد امید است تا مردم احساس کنند کارشان در ادارات و سازمانها به سهولت و سرعت انجام میشود. وقتی یک خانم یا آقایی برای تظلم خواهی به یک واحد قضایی مراجعه میکند، نباید دغدغه دیگری بر رنج و دغدغهاش اضافه شود، بلکه باید مشکل او را در سریعترین زمان ممکن برطرف کنیم. وی تصریح کرد: امروز ما توان و امکانات حل مشکلات و رفع ظلم از آنها را داریم و این ظرفیتها باید بموقع و در زمان خودش به کار گرفته شود تا کار مردم زودتر انجام شود و امیدواری در جامعه افزایش یابد. رئیس قوه قضائیه در بخش دیگری از سخنانش «شوراها» را نهادی برآمده از قانون اساسی و جلوهای از حاکمیت اراده مردم نسبت به زندگی خودشان دانست و گفت: شوراها از دستاوردهای مثبت قانون اساسی هستند و تلاشهای خوبی هم برای گرهگشایی از امور داشتهاند، اما با آسیبهایی نیز مواجه شدهاند. وی افزود: برخی شوراها خدمات زیادی انجام دادهاند و خوشنام هستند و مردم هم به آنها اعتماد دارند، اما برخی مشکلاتی داشتهاند که پروندههای متعدد و قابل توجهی برای آنها در مراجع قضایی تشکیل شده و در حال رسیدگی است.رئیس قوه قضائیه در عین حال گفت: نهاد شوراها دارای مشکلاتی ساختاری است که اگر به آنها توجه نشده و این مشکلات بهصورت ریشهای حل نشوند، همواره شاهد بروز آسیبها و مشکلات خواهیم بود. آیتالله رئیسی با بیان این که همکاران دستگاه قضا در جریان رسیدگی به پروندههای مربوط به شوراها، آسیبها را احصا کردهاند که جمعبندی آن را در اختیار مراجع ذیصلاح قرار میدهند، از مسئولان مربوطه خواست که حل مشکلات ساختاری شوراها را با جدیت پیگیری کنند.
روحانی در دیدار جمعی از فعالان اقتصادی :
امروز دنیا پذیرفته که راهی جز توافق با ایران و لغو تحریم ها وجود ندارد
رئیس جمهوری روز گذشته با اشاره به برگزاری مذاکرات احیای برجام در وین، گفت: مذاکرت وین نشاندهنده قدرت بالای ایران است و امروز دنیا پذیرفته است که راهی جز توافق با ایران و لغو تحریمها وجود ندارد و این یک موفقیت بزرگ برای ملت ایران است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حجتالاسلام حسن روحانی روز گذشته در دیدار رمضانی جمعی از فعالان اقتصادی، با بیان اینکه هدف از جنگ اقتصادی ترامپ علیه ملت ایران، فروپاشی کشور و سرنگون کردن نظام بود، اظهار کرد: امروز با مقاومت و ایستادگی ملت و رهنمودهای مقام معظم رهبری و تلاشهای انجام شده، همه دنیا و خود امریکا به شکست جنگ اقتصادی اعتراف میکنند. رئیس جمهوری با بیان اینکه در شرایط سخت حاکم بر اقتصاد کشور، بخش اقتصاد در خط مقدم بوده و ایستادگی و مقاومت کرده است، گفت: اگر میخواهیم ایران ما پیشرفت کند باید جایگاه علمی و اقتصادی کشور را ارتقا بخشیم.
او با بیان اینکه در تمام تصمیمگیریهای اقتصادی در دولت تدبیر و امید تأکید داشتم که نظر فعالان اقتصادی اخذ و در روند تصمیمگیریها لحاظ شود، افزود: اگرچه اهمیت بهرهگیری از علم روز در مدیریت اقتصادی اثبات شده است اما به هیچوجه نمیتوان از کنار اهمیت تجربه در ارتقای کیفیت مدیریت اقتصاد عبور کرد. روحانی با اشاره به اینکه در سالهای پس از جنگ تحمیلی هشتساله سابقه نداشته است که دولتی با شرایط رکود و تورم توأمان کار خود را آغاز کند، افزود: رشد اقتصادی منفی 7.4 و تورم 35 درصدی وضعیت بسیار سختی برای آغاز فعالیت دولت یازدهم ایجاد کرده بود و وقتی در برنامههای دولت برای 100 روزه اول وعده تکرقمی شدن تورم و مثبت شدن نرخ رشد اقتصادی را اعلام کردیم برخی دوستان معتقد بودند که این وعدهها قابل اجرا نیست.
رئیس جمهوری گفت: با تلاشهای دولت از اواخر سال 93 تورم به مرز تکرقمی شدن رسید و در طول سالهای 93 تا سهماهه ابتدای سال 97 درحالی بهطور متوسط شاهد تورمی 11.5 درصدی بودیم که در فاصله سالهای 94 تا 96، نرخ تورم تکرقمی بود.
رئیس جمهوری در ادامه با قدردانی از حضور پررنگ و مؤثر بخش خصوصی در موفقیتهای اقتصادی دولت یازدهم اظهار کرد: درحالی که در سالهای 86 تا 92 نرخ اشتغال خالص کشور تقریباً صفر بود، در دولت یازدهم توانستیم به متوسط نرخ اشتغال خالص 700 هزار شغل در سال برسیم.
رئیس جمهوری کاهش یکباره و بیسابقه قیمت نفت در سال 1393 را از دیگر مشکلاتی که دولت تدبیر و امید در آغاز فعالیت خود با آن مواجه شد برشمرد و اضافه کرد: درحالی که در دولت قبل درآمدهای نفتی بین 119 تا 67 میلیارد دلار در سالهای مختلف نوسان داشت در دولت تدبیر و امید هیچگاه درآمدهای نفتی در یک سال از 67 میلیارد دلار بالاتر نبوده است.
روحانی حفظ جایگاه والا و شایسته کشور در عرصههای مختلف علمی، اقتصادی، فناوری و سیاسی را لازمه رشد و پیشرفت کشور برشمرد و افزود: همه تلاش دولت تدبیر و امید این بود که جایگاه ایران را در منطقه و جهان بالاتر ببرد. اگرچه به غلط تصوری در دنیا وجود داشت که با ایران نمیشود مذاکره کرد و به نتیجه رسید، اما دولت تدبیر و امید این تصور را اصلاح کرد. رئیس جمهوری با بیان اینکه با آغاز مذاکرات هستهای، جهان به این نتیجه رسید که میشود با ایران نیز مذاکره کرد و بر اساس گفتوگو به نتیجه رسید، تصریح کرد: ما هم باور داریم که باید مشکلاتمان را در داخل کشور حل کنیم اما همه باید بدانند که بدون رابطه با دنیا نمیتوان پیشرفت کرد و نمیتوان کشور را ساخت.
روحانی، اقتصاد مردمی دانشبنیان و صادراتمحور را از پایههای اقتصاد مقاومتی برشمرد و اضافه کرد: اگر میخواهیم اقتصاد کشور پیشرفت کند نمیتوانیم صرفاً بر بازار داخلی تکیه کنیم. تلاش برای خودکفایی مطلوب است اما بدون واردات و صادرات و تعامل با جهان نمیتوان پیشرفت کرد. باید با لحاظ مزیتهای نسبی، برخی کالاها را تولید، برخی را صادر و برخی را وارد کنیم.
رئیس جمهوری گفت: دولت تدبیر و امید از ابتدا یکی از محورهای توجه خود در عرصه اقتصاد را توسعه فعالیتها و بنگاههای دانشبنیان قرار داد و تلاش کرد ارتباط صحیحی بین دانشگاه و عرصه تولید ایجاد کند و نتیجه این تلاشها این بود که 55 شرکت فعال دانشبنیان در ابتدای دولت یازدهم امروز به بیش از 6 هزار شرکت فعال رسیدهاند.
روحانی با بیان اینکه توسعه فعالیتها و افزایش تعداد بنگاههای دانشبنیان در کشور اقتصاد ایران را متحول کرده است، ادامه داد: بهترین نمونه گواه برای اثبات این مدعا عملکرد بنگاههای دانشبنیان در مقابله با شیوع کرونا بود.
رئیس جمهوری درباره کرونا نیز با بیان اینکه رعایت دستورالعملهای بهداشتی و واکسیناسیون همچنان مؤثرترین و به نوعی تنها راهکارهای مقابله با شیوع کرونا تا حال حاضر هستند، اظهار کرد: پس از انتشار اولین اخبار درباره ساخت واکسن برای کرونا دستور پیگیری واردات واکسن را صادر کردم، اما مشکل این بود که مدت زمان قابل توجهی طول کشید تا سازمان جهانی بهداشت برخی واکسنها را تأیید کند و از سوی دیگر این نگرانی وجود داشت که هیچکدام از این واکسنها دورههای آزمایشی ساخت را بهطور کامل سپری نکرده بودند.
او گفت: پس از عبور از همه این مسائل وقتی خواستیم برای خرید واکسن قرارداد منعقد کنیم با مسأله دیگری مواجه شدیم و آن بیرحمی غیرقابل تصور جهانیان و بویژه امریکا بود که هم در دوره دولت قبل و هم در این دولت ادامه دارد. به هیچوجه تصور نمیکردیم که دولتی بخواهد مقابل تلاشهای دولتی دیگر برای محافظت از شهروندانش در برابر بیماریای چون کرونا مانعتراشی کند.
روحانی افزود: درحالی که در اسفند ماه 98 و ماههای ابتدایی 99 در تأمین تجهیزات و ملزومات مقابله با کرونا دچار مشکل جدی بودیم، امروز به مدد همت و تلاش شرکتهای دانشبنیان و دیگر بخشهای تولیدی کشور صادرکننده جدی تجهیزات و ملزومات مقابله با کرونا هستیم و در بخش ساخت واکسن نیز شرکتهای دانشبنیان تلاش قابل توجهی دارند.
رئیس جمهوری با تشکر از همه بخشها و افرادی که در مقابله با کرونا دولت را یاری کردند، اظهار کرد: باید از مقام معظم رهبری، علما و مراجع نیز بهطور ویژه تشکر کنیم چرا که اگر کمک آنان نبود توقف اجرای مناسکی چون نماز جماعت در مساجد در راستای اجرای پروتکلهای بهداشتی ممکن نبود.
روحانی در بخش دیگری از سخنان خود فعالان اقتصادی را سربازان خط مقدم جنگ اقتصادی تمامعیار دشمن نامید و تصریح کرد: با تلاش همهجانبه فعالان اقتصادی، هدایتهای مقام معظم رهبری و تلاشهای دولت نه اقتصاد کشور فروپاشید و نه نظام جمهوری اسلامی به زانو درآمد. البته مردم تحت فشار زیادی قرار گرفتند اما مقاومت جانانهای کردند و دولت نیز در حد توان خود از مردم حمایت کرد.
رئیس جمهوری گفت: دولت در راستای حمایت از مردم میانگین حقوق را در سه سال گذشته بیش از 40 درصد افزایش داده و سعی کرده کسری بودجه خود را از مسیر درستی که عمدتاً انتشار اوراق بوده است، جبران کند.
روحانی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه دولت تدبیر و امید در عرصه بینالمللی پیروزیهای بسیار درخشانی کسب کرده که به دلایل سیاسی کمتر بیان میشود، اظهار کرد: در دولت تدبیر و امید حداقل دو بار در دادگاه بینالمللی لاهه علیه امریکا اقامه دعوی کردیم که در هر دو موضوع دادگاه بهرغم تلاش گسترده و مخالفت جدی امریکا اعلام کرد که صلاحیت رسیدگی به این شکایات را دارد و دو بار نیز در سازمان ملل درباره تحریم تسلیحاتی ایران و نیز درخواست امریکا برای بازگشت خودکار تحریمها توانستیم این کشور را شکست دهیم که در تاریخ کمتر سابقه دارد. رئیس جمهوری تصریح کرد: امروز در مقطع بسیار مهمی قرار داریم؛ انتخابات 1400 رویدادی بسیار سرنوشتساز برای کشور و بسیار مهم است که در نتیجه این انتخابات چه کسی، چه دولتی و با چه افکاری بر سر کار میآید و در زمینه اقتصاد، سیاست خارجی، مسائل منطقه و مسائل بینالمللی چگونه میاندیشد؟ او گفت: هیچکس نباید نسبت به انتخابات و اهمیت آن بیتفاوت باشد و همه باید خودمان را برای برگزاری یک انتخابات پرشور سالم و آزاد آماده کنیم و حضوری سرنوشتساز در انتخابات داشته باشیم، چرا که این انتخابات برای همه ما و برای منطقه و جهان بسیار مهم است.
در این جلسه 13 نفر از فعالان و اعضای تشکلهای اقتصادی به بیان دیدگاهها و نظرات خود درباره عملکرد اقتصادی دولت و مهمترین مسائل و مشکلات عرصه اقتصاد پرداختند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حجتالاسلام حسن روحانی روز گذشته در دیدار رمضانی جمعی از فعالان اقتصادی، با بیان اینکه هدف از جنگ اقتصادی ترامپ علیه ملت ایران، فروپاشی کشور و سرنگون کردن نظام بود، اظهار کرد: امروز با مقاومت و ایستادگی ملت و رهنمودهای مقام معظم رهبری و تلاشهای انجام شده، همه دنیا و خود امریکا به شکست جنگ اقتصادی اعتراف میکنند. رئیس جمهوری با بیان اینکه در شرایط سخت حاکم بر اقتصاد کشور، بخش اقتصاد در خط مقدم بوده و ایستادگی و مقاومت کرده است، گفت: اگر میخواهیم ایران ما پیشرفت کند باید جایگاه علمی و اقتصادی کشور را ارتقا بخشیم.
او با بیان اینکه در تمام تصمیمگیریهای اقتصادی در دولت تدبیر و امید تأکید داشتم که نظر فعالان اقتصادی اخذ و در روند تصمیمگیریها لحاظ شود، افزود: اگرچه اهمیت بهرهگیری از علم روز در مدیریت اقتصادی اثبات شده است اما به هیچوجه نمیتوان از کنار اهمیت تجربه در ارتقای کیفیت مدیریت اقتصاد عبور کرد. روحانی با اشاره به اینکه در سالهای پس از جنگ تحمیلی هشتساله سابقه نداشته است که دولتی با شرایط رکود و تورم توأمان کار خود را آغاز کند، افزود: رشد اقتصادی منفی 7.4 و تورم 35 درصدی وضعیت بسیار سختی برای آغاز فعالیت دولت یازدهم ایجاد کرده بود و وقتی در برنامههای دولت برای 100 روزه اول وعده تکرقمی شدن تورم و مثبت شدن نرخ رشد اقتصادی را اعلام کردیم برخی دوستان معتقد بودند که این وعدهها قابل اجرا نیست.
رئیس جمهوری گفت: با تلاشهای دولت از اواخر سال 93 تورم به مرز تکرقمی شدن رسید و در طول سالهای 93 تا سهماهه ابتدای سال 97 درحالی بهطور متوسط شاهد تورمی 11.5 درصدی بودیم که در فاصله سالهای 94 تا 96، نرخ تورم تکرقمی بود.
رئیس جمهوری در ادامه با قدردانی از حضور پررنگ و مؤثر بخش خصوصی در موفقیتهای اقتصادی دولت یازدهم اظهار کرد: درحالی که در سالهای 86 تا 92 نرخ اشتغال خالص کشور تقریباً صفر بود، در دولت یازدهم توانستیم به متوسط نرخ اشتغال خالص 700 هزار شغل در سال برسیم.
رئیس جمهوری کاهش یکباره و بیسابقه قیمت نفت در سال 1393 را از دیگر مشکلاتی که دولت تدبیر و امید در آغاز فعالیت خود با آن مواجه شد برشمرد و اضافه کرد: درحالی که در دولت قبل درآمدهای نفتی بین 119 تا 67 میلیارد دلار در سالهای مختلف نوسان داشت در دولت تدبیر و امید هیچگاه درآمدهای نفتی در یک سال از 67 میلیارد دلار بالاتر نبوده است.
روحانی حفظ جایگاه والا و شایسته کشور در عرصههای مختلف علمی، اقتصادی، فناوری و سیاسی را لازمه رشد و پیشرفت کشور برشمرد و افزود: همه تلاش دولت تدبیر و امید این بود که جایگاه ایران را در منطقه و جهان بالاتر ببرد. اگرچه به غلط تصوری در دنیا وجود داشت که با ایران نمیشود مذاکره کرد و به نتیجه رسید، اما دولت تدبیر و امید این تصور را اصلاح کرد. رئیس جمهوری با بیان اینکه با آغاز مذاکرات هستهای، جهان به این نتیجه رسید که میشود با ایران نیز مذاکره کرد و بر اساس گفتوگو به نتیجه رسید، تصریح کرد: ما هم باور داریم که باید مشکلاتمان را در داخل کشور حل کنیم اما همه باید بدانند که بدون رابطه با دنیا نمیتوان پیشرفت کرد و نمیتوان کشور را ساخت.
روحانی، اقتصاد مردمی دانشبنیان و صادراتمحور را از پایههای اقتصاد مقاومتی برشمرد و اضافه کرد: اگر میخواهیم اقتصاد کشور پیشرفت کند نمیتوانیم صرفاً بر بازار داخلی تکیه کنیم. تلاش برای خودکفایی مطلوب است اما بدون واردات و صادرات و تعامل با جهان نمیتوان پیشرفت کرد. باید با لحاظ مزیتهای نسبی، برخی کالاها را تولید، برخی را صادر و برخی را وارد کنیم.
رئیس جمهوری گفت: دولت تدبیر و امید از ابتدا یکی از محورهای توجه خود در عرصه اقتصاد را توسعه فعالیتها و بنگاههای دانشبنیان قرار داد و تلاش کرد ارتباط صحیحی بین دانشگاه و عرصه تولید ایجاد کند و نتیجه این تلاشها این بود که 55 شرکت فعال دانشبنیان در ابتدای دولت یازدهم امروز به بیش از 6 هزار شرکت فعال رسیدهاند.
روحانی با بیان اینکه توسعه فعالیتها و افزایش تعداد بنگاههای دانشبنیان در کشور اقتصاد ایران را متحول کرده است، ادامه داد: بهترین نمونه گواه برای اثبات این مدعا عملکرد بنگاههای دانشبنیان در مقابله با شیوع کرونا بود.
رئیس جمهوری درباره کرونا نیز با بیان اینکه رعایت دستورالعملهای بهداشتی و واکسیناسیون همچنان مؤثرترین و به نوعی تنها راهکارهای مقابله با شیوع کرونا تا حال حاضر هستند، اظهار کرد: پس از انتشار اولین اخبار درباره ساخت واکسن برای کرونا دستور پیگیری واردات واکسن را صادر کردم، اما مشکل این بود که مدت زمان قابل توجهی طول کشید تا سازمان جهانی بهداشت برخی واکسنها را تأیید کند و از سوی دیگر این نگرانی وجود داشت که هیچکدام از این واکسنها دورههای آزمایشی ساخت را بهطور کامل سپری نکرده بودند.
او گفت: پس از عبور از همه این مسائل وقتی خواستیم برای خرید واکسن قرارداد منعقد کنیم با مسأله دیگری مواجه شدیم و آن بیرحمی غیرقابل تصور جهانیان و بویژه امریکا بود که هم در دوره دولت قبل و هم در این دولت ادامه دارد. به هیچوجه تصور نمیکردیم که دولتی بخواهد مقابل تلاشهای دولتی دیگر برای محافظت از شهروندانش در برابر بیماریای چون کرونا مانعتراشی کند.
روحانی افزود: درحالی که در اسفند ماه 98 و ماههای ابتدایی 99 در تأمین تجهیزات و ملزومات مقابله با کرونا دچار مشکل جدی بودیم، امروز به مدد همت و تلاش شرکتهای دانشبنیان و دیگر بخشهای تولیدی کشور صادرکننده جدی تجهیزات و ملزومات مقابله با کرونا هستیم و در بخش ساخت واکسن نیز شرکتهای دانشبنیان تلاش قابل توجهی دارند.
رئیس جمهوری با تشکر از همه بخشها و افرادی که در مقابله با کرونا دولت را یاری کردند، اظهار کرد: باید از مقام معظم رهبری، علما و مراجع نیز بهطور ویژه تشکر کنیم چرا که اگر کمک آنان نبود توقف اجرای مناسکی چون نماز جماعت در مساجد در راستای اجرای پروتکلهای بهداشتی ممکن نبود.
روحانی در بخش دیگری از سخنان خود فعالان اقتصادی را سربازان خط مقدم جنگ اقتصادی تمامعیار دشمن نامید و تصریح کرد: با تلاش همهجانبه فعالان اقتصادی، هدایتهای مقام معظم رهبری و تلاشهای دولت نه اقتصاد کشور فروپاشید و نه نظام جمهوری اسلامی به زانو درآمد. البته مردم تحت فشار زیادی قرار گرفتند اما مقاومت جانانهای کردند و دولت نیز در حد توان خود از مردم حمایت کرد.
رئیس جمهوری گفت: دولت در راستای حمایت از مردم میانگین حقوق را در سه سال گذشته بیش از 40 درصد افزایش داده و سعی کرده کسری بودجه خود را از مسیر درستی که عمدتاً انتشار اوراق بوده است، جبران کند.
روحانی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه دولت تدبیر و امید در عرصه بینالمللی پیروزیهای بسیار درخشانی کسب کرده که به دلایل سیاسی کمتر بیان میشود، اظهار کرد: در دولت تدبیر و امید حداقل دو بار در دادگاه بینالمللی لاهه علیه امریکا اقامه دعوی کردیم که در هر دو موضوع دادگاه بهرغم تلاش گسترده و مخالفت جدی امریکا اعلام کرد که صلاحیت رسیدگی به این شکایات را دارد و دو بار نیز در سازمان ملل درباره تحریم تسلیحاتی ایران و نیز درخواست امریکا برای بازگشت خودکار تحریمها توانستیم این کشور را شکست دهیم که در تاریخ کمتر سابقه دارد. رئیس جمهوری تصریح کرد: امروز در مقطع بسیار مهمی قرار داریم؛ انتخابات 1400 رویدادی بسیار سرنوشتساز برای کشور و بسیار مهم است که در نتیجه این انتخابات چه کسی، چه دولتی و با چه افکاری بر سر کار میآید و در زمینه اقتصاد، سیاست خارجی، مسائل منطقه و مسائل بینالمللی چگونه میاندیشد؟ او گفت: هیچکس نباید نسبت به انتخابات و اهمیت آن بیتفاوت باشد و همه باید خودمان را برای برگزاری یک انتخابات پرشور سالم و آزاد آماده کنیم و حضوری سرنوشتساز در انتخابات داشته باشیم، چرا که این انتخابات برای همه ما و برای منطقه و جهان بسیار مهم است.
در این جلسه 13 نفر از فعالان و اعضای تشکلهای اقتصادی به بیان دیدگاهها و نظرات خود درباره عملکرد اقتصادی دولت و مهمترین مسائل و مشکلات عرصه اقتصاد پرداختند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
رکورد مرگ کرونایی؛ 496 نفر روز گذشته جان باختند
-
بیماری خارجی، ایمنی ملی
-
سلام ایران
-
سهشنبههای شعر «ایران»
-
کارنامه 100 روزه بایدن در کاخ سفید
-
جوانان این مرز و بوم را باور دارم
-
سنگاندازی کرونا پیش پای معلولان!
-
گفتوگوی ظریف برای ثبت دراسناد بود
-
حجم مبادلات تجاری تهران-آنکارا باید به 30 میلیارد دلار برسد
-
اخلاق تجارت بین ایران و ترکیه فراموش نشود
-
کرونا و دوگانگی ما
-
تدوین بسته پیشنهادی رونق بورس برای ارائه به سران قوا
-
لغو تحریمها نباید دستاویز بازیهای سیاسی شود
-
امروز دنیا پذیرفته که راهی جز توافق با ایران و لغو تحریم ها وجود ندارد
اخبارایران آنلاین